«اوپنهایمر» به عنوان مهمترین و خبرسازترین فیلم ۲۰۲۳، همچنان محل نقد و بحثهای فراوانی است. هرچقدر افراد بیشتری فیلم را میبینند، دامنه بحثها هم بیشتر میشود و حرفهای زیادی به ویژه از سمت هواداران کربستوفر نولان به گوش میرسد.
سینمای نولان، سینمای پیچیدهای است. به ویژه اینکه کارگردان در سالهای اخیر، ترجیح داده بر این پیچیدگی بیفزاید و با انتخاب سوژه و داستانهایی پیچیده و بازی با قواعد فیزیک، فیلمهایی متفاوت از دیگران بسازد. هنوز این موضوع برای اغلب طرفداران نولان سنگین و ثقیل است.
آنها هنوز دنیای ساده فیلمهایی مثل «بیخوابی» و «پرستیژ» و در پیچیدهترین حالت «تلقین» (Inception) را ترجیح میدهند و تماشا و درک فیلمهایی مثل «میان ستارهای» و «تنت» برایشان سخت و پیچیده است. «اوپنهایمر» به عنوان آخرین ساخته کارگردان آمریکایی، اگرچه پیچیدگیهای «تنت» را ندارد، ولی به هیچ عنوان هم فیلمی ساده و معمولی نیست.
وفاداری نولان به کتاب
نولان شخصیت «اوپنهایمر» که به «پدر بمب اتمی» شهرت دارد را از کتابی به نام «پرومته آمریکایی: پیروزی و تراژدی جی رابرت اوپنهایمر» که جایزه معتبر پولیتزر را برده، ساخته شده است. این کتاب توسط مارتین شروین و کای برد نوشته شده و آنها ۲۵ سال زمان برای نگارش کتاب صرف کردند. صرف چنین زمانی برای نگارش یک کتاب، نشان میدهد آن اثر تا چه اندازه با وسواس نوشته شده و چه جزئیات زیادی از شخصیت اصلی کتاب را به خواننده میدهد.
زمانی که کای برد فیلمنامه نولان را خواند، از وفاداری آن به کتاب شگفتزده شد و گفت آنچه همیشه برای شروین مهمتر بود در این فیلم به تصویر کشیده شده: پارادوکسهای موجود در قلب شخصیت اوپنهایمر و جزییاتی که همراه با تغییرات عظیم در تاریخ جهان مطرح بود.
استفاده از عبارت «پارادوکسهای شخصیت اوپنهایمر» شاید بهترین و درستترین عبارت برای تعریف فیلم نولان باشد. این کارگردان داستانی متراکم و مملو از رویداد و اتفاق را به تصویر کشیده و با مهارت و استادی، تمام تمرکزش را بر روی یک جنبه از زندگی اوپنهایمر نگذاشته است و لحظات و وقایع پیچیدهای از زندگی او را به تصویر کشیده است.
نولان در «اوپنهایمر» فقط به چگونگی ساختن بمب اتم اکتفا نمیکند، بلکه بخشهای مختلفی از زندگی این شخصیت را به تصویر میکشد. حتی نولان به دوران مککارتیسم و جدال سیاستمداران با اندیشههای چپگرایانه در آمریکا سر میزند و بخشهایی از بازیهای سیاسی این کشور را نشان میدهد.
نولان برای روایت داستان از رفتن به سمت روایتی خطی پرهیز کرده، چون حجم بالای اتفاقات، چنین امکانی به او نمیدهد. او با ساختار غیرخطی داستان، فیلم را از سالهای جوانی اوپنهایمر، از زمان داشتن شور عاشقانه و آرمانهای سوسیالیستی تا زمان سفید شدن موهایش دنبال میکند.
تلاش برای ساختن بمب اتم
نقطه عطف و شاهبیت فیلم، به تلاشهای اوپنهایمر جهت ساخت بمب اتم برمیگردد. او به عنوان مدیر یک آزمایشگاه تسلیحاتی مخفی، پروژهای حیاتی را در کوران جنگ جهانی دوم دنبال میکند. به پیشنهاد او در منطقهای متروک در بیابانهای لوس آلاموس نیومکزیکو، منطقهای برای آزمایشهای تسلیحاتی تاسیس میشود؛ جایی که در نهایت بمب اتم در آن با موفقیت امتحان میشود. بعدها فعالیت اوپنهایمر در اینجا به پروژه منهتن شهرت پیدا میکند.
یکی از نقاط عطف فیلم به همین آزمایش اتمی برمیگردد. بااینکه بیشتر تماشاگران از موفقیتآمیز بودن انفجار بمب، اطلاع دارند، نولان به شکلی هنرمندانه به داستان تعلیق داده و هیجان این آزمایش را دو برابر کرده است. ضمن اینکه پرهیز از جلوههای ویژه و فیلمبرداری از یک انفجار واقعی، کاری است که از کارگردانی مثل نولان برمیآید و بر جذابیت فیلم اضافه میکند.
نولان برای ارتباط برقرار کردن بهتر تماشاگر با ذهنِ پیچیده اوپنهایمر، با استفاده از کاتهایی چند ثانیهای، افکار مشوش شخصیت اصلی فیلم درباره فیزیک و دنیا را نشان میدهد. همچنین موسیقی در بخش زیادی از فیلم جریان دارد، چون موتیفی تکرارشونده، کمک زیادی به فضاسازی فیلم میکند.
بهترین فیلم بیوگرافی تاریخ سینما
داستان فیلم در اوج جنگ جهانی دوم اتفاق میافتد، ولی ما به همان اندازه که درگیر هیجان جنگ میشویم، چیزی از جنگ نمیبینیم. این یکی دیگر از مهارتهای نولان در داستانپردازی است. او بدون نشان دادن صحنهای از جنگ، هراس و بیم جبههها را به تماشاگر منتقل میکند.
نمونه بزرگتر این اتفاق زمان انداختن بمبهای اتمی بر سر شهرهای هیروشیما و ناکازاکی اتفاق میافتد. در اینجا هم نولان صحنهای از کشتار مردم نشان نمیدهد، ولی با شیوه روایتپردازی و واکنش شخصیتهایش، هیجان خاصی به تماشاگر میدهد. پس از انداختن بمبها نیز، عذاب وجدان اوپنهایمر از این اتفاق و ترس و وحشتش از شروع یک جنگ تسلیحاتی بزرگ در دنیا را نشان میدهد.
البته این حربه کارگردان منتقدان خودش را هم دارد. برخی از تماشاگران فیلم، با انتقاد از نشان دادن این اتفاق تاریخی، نسبت به نولان خرده گرفتند. نولان نیز در گفتوگویی با نشریه ورایتی این انتقاد را رد کرد و گفت: «فیلم تجربه اوپنهایمر را به صورت ذهنی ارائه میکند. کاملا قصدم این بوده که به آن پایبند باشم. اوپنهایمر در همان زمان که بقیه دنیا خبر این بمباران را شنیدند، شنید.» نولان هم همه چیز را از منظر شخصیت اصلی پردازش کرده و نخواسته چیز دیگری به فیلم اضافه کند.
فیلم تا به حال با تحسین و تمجیدهای زیادی روبهرو شده و علاقهمندان زیادی آن را بهترین فیلم بیوگرافی سینما میدانند. نخستین فیلم بیوگرافی نولان، فیلمی باشکوه درباره شخصیتی خودویرانگر و یکی از مهمترین شخصیتهای قرن بیستم است. پرداخت وسواسگونه نولان به زندگی اوپنهایمر نشان میدهد او تا چه اندازه شیفته چنین آدمهایی است.
آدمهایی با ذهنیتهایی پیچیده و غرق در تفکر میان عالم و فضا و ستارگان و ذرات اتم. به قول منتقدی، اگر شخصیت اوپنهایمر هم وجود داشت، نولان از فرط علاقهاش به چنین شخصیتهایی، حتما یکی مثل او را در فیلمهایش خلق میکرد.
نویسنده: احمد محمدتبریزی/ منتقد سینما