کتاب «فرهنگ؛ سایه نبوت» که در برگیرنده نظرات فرهنگی و هنری امام خمینی است، به قلم خسرو طالبزاده به تازگی توسط معاونت فرهنگی ستاد مرکزی بزرگداشت امام خمینی (ره) منتشر شده است.
به گزارش هفت هنر، «فرهنگ؛ سایه نبوت» با عنوان فرعی «گذری از روایت به درایت فرهنگی و هنری امام خمینی» بهغیر از مقدمه، دارای ۶ بخش راز پدیدار فرهنگ، امام: فرهنگ سایه نبوت، امام عارف: جمالشناسی تا عرش وجود، امام بهمثابه مجتهد هنر، امام: هنر نمایشی و نظریه بدیع مخاطبمحوری و امام: موسیقی و جایگاه عرف است.
در مقدمه این کتاب با توضیح زمینهها و دلایل انتشار این کتاب تاکید شده که یکی از مشکلات نظری به جا مانده از ابتدای انقلاب، مباحث مربوط به حوزه فرهنگ و هنر است که بیارتباط به حساسیت فقه و فقها به موارد آن، همچون موسیقی، سینما، مطبوعات و کتاب نیست. اینها به تعبیر نویسنده کتاب یک «مساله» هستند که هنوز مرتفع نشدهاند و بعضی از آنها زمینههای جهانی دارند.
در ادامه، به نامه مهم امام(ره) که پاسخی است به سوالات مطرح شده از سوی آقای محمدعلی انصاری، اشاره شده است. این نامه به طور کامل در کتاب آمده است، اما در بخشی از نامه، اشاره شده است که «انتقاد، بلکه تخطئه از موهبتهای الهی است.» نویسنده از همین نظر امام (ره) بهره گرفته و یادآور شده است که اختلاف آرا و تضارب آرا در حوزه فرهنگ و هنر هم باید پذیرفته شود، حوزههایی که به خاطر سطوح مختلف و تکثر فرهنگها، چندان وحدتپذیر نیست.
در این میان نویسنده سعی کرده است دیدگاههای امام را در موضوعاتی چون سینما، موسیقی، نقاشی و مجسمهسازی و… استخراج کند، بیآنکه مدعی باشد به تفسیری نهایی رسیده یا نظرات بنیانگذار انقلاب محدود و منحصر به یافتههای این کتاب است. در انتهای این بخش ذکر شده است که مباحث فرهنگی و هنری امام دو بعد دارد: بعد فقهی و حکمی و ساحت کارشناسی و تخصصی. طالبزاده در فصل «راز پدیدار فرهنگ» به بیهودگی تلاش برای تعریف فرهنگ اشاره دارد و معتقد است هیچ تعریفی نمیتواند معنای جامع و مانعی از این مفهوم ارایه دهد. سپس به فرهنگ در دوره باستان و ایران قدیم میرسد و نمونهتعاریفی از فردوسی، سهروردی و بیهقی… میآید.
نهایتا این فصل به فرهنگ در دوره جدید میپردازد و ذکر نظرات متفکران بزرگ این دوران مثل هگل و نیچه در خصوص فرهنگ. اما از میان فصلهای کتاب مهمترین فصل «امام خمینی: فرهنگ سایه نبوت» است که عنوان کتاب هم از همین فصل گرفته شده است. در این فصل ضمن تشریح پیشفهمها و ملاحظات اصلی این تحقیق، کلیات نظر امام خمینی در باب فرهنگ ذکر میشود.
نویسنده در فصل «امام عارف: جمالشناسی تا عرش وجود» با توجه به سخنان امام، شاخصههای زیبایی و هنر را در دیدگاه بنیانگذار انقلاب استخراج کرده است.
در بخش امام بهمثابه مجتهد نیز نویسنده گریزی به زندگی روزمره امام داشته و از پس عکسها و خاطرات و مواضع امام، آشنایی ایشان با مطبوعات و هنرهای مختلف و مقولات فرهنگی را نتیجه گرفته است و روایتهایی را آورده که موید این آشنایی و تخصص است. خیلی از این روایات در چارچوب برخی موضوعات مهم فرهنگ و هنری مبارزه علیه استبداد بازگویی و بررسی شده است، مواردی مانند آزادی، مصاف با استبداد، تبیین و حد قانونی آزادی، درایت آزادی نزد امام.
در دو فصل «امام، هنر نمایشی و نظریه بدیع مخاطبمحوری» و «امام، موسیقی و جایگاه عرف» نویسنده به نظرات و پاسخهایی که امام(ره) در خصوص هنرهایی چون سینما و موسیقی داشته، پرداخته است و شواهدی برای هریک از احکامی که امام در این زمینهها صادر کرده، آورده است.
به عنوان نمونه، نویسنده از مواضع امام درباره سینما و جنجالهای برخی افراطیون یاد کرده و با اشاره به فیلم «گاو» اثر مهرجویی، نظر امام را میآورد: « ما بحمدالله گویندگان و نویسندگان خوب داریم. ما همهچیز داریم. من غالبا فیلمهایی که خود ایرانیها درست میکنند به نظرم بهتر از دیگران است. مثلا فیلم «گاو» آموزنده بود. اما حالا این فیلمها باید حتما از امریکا یا از اروپا بیاید با یک بیبندوباری تا روشنفکران غربزده شاد شوند. فیلمهایی که از خارج به ایران میآید اکثرا استعماری است. لذا فیلمهای خارجی استعماری را حذف کنید مگر صددرصد صحیح باشد.»
در ادامه نیز اظهارات مهرجویی آمده است که «در شرایطی که در اوایل انقلاب سینما موضوع ملعونی بود و مردم تمام سینماها را آتش میزدند چون میگفتند سینما محل ترویج فساد است، تولید فیلم به صفر رسید و سینماها تعطیل شد. در این وضعیت، تلویزیون به طور اتفاقی فیلم «گاو» را نشان داد و مرحوم امام(ره) این فیلم را مشاهده کردند و در نطقی گفتند؛ «ما نمیگوییم سینما اساسا بد است. نظیر فیلم «گاو» میتواند فیلم فرهنگی و آموزندهای باشد و فکر و روح بیننده را تعالی دهد.» این حرف امام برای سینمای ایران بسیار تعیینکننده بود.»
همین روند، در فصل «امام، موسیقی و جایگاه عرف» پیگیری شده است و ابتدا نظرات برخی از متفکران و فقها مثل فارابی و فیضکاشانی و خویی درباب موسیقی آمده و سپس نظرات در این خصوص ذکر شده است و پاسخهایی که امام در برخی از استفتائات داشتهاند.
منبع/اعتماد