نامه کرت ونه‌گات به دانش‌آموزان دبیرستانی

سال ٢٠٠۶، خانم لاکوود، معلم دبیرستان خاویر شهر نیویورک، برای تشویق استعداد نویسندگی دانش‌آموزهای کلاسش از آنها خواست نامه‌ای برای نویسنده محبوب‌شان بنویسند و او را به مدرسه دعوت کنند. آنها باید در متن نامه خود آثار نویسنده را مورد بحث قرار می‌دادند و از او راهنمایی می‌خواستند. کرت ونه‌گات، نویسنده محبوب پنج دانش‌آموز معرفی می‌شود.
ونه‌گات آنقدر تاثیرگذار است که نویسنده محبوب پنج دانش‌آموز نام می‌گیرد. اما ونه‌گات به این مدرسه نمی‌رود و در عوض نوامبر ٢٠٠۶ پاسخنامه آنها را می‌نویسد. این پاسخ، شخصیت مهربان و باملاحظه نویسنده را به نمایش می‌گذارد. ونه‌گات ابتدای نامه مسوولان مدرسه خاویر، خانم لاکوود و پنج دانش‌آموز را مورد خطاب قرار می‌دهد و از نامه صمیمانه آنها تشکر می‌کند و می‌نویسد: «حتما خبر داشتید چطور پیرمرد تنهایی را در سال‌های غروبش خوشحال کنید.» او محترمانه و با شوخ‌طبعی دعوت آنها را رد می‌کند و می‌نویسد: «این روزها دیگر از خانه بیرون نمی‌روم چون بیشتر شبیه یک ایگوانا شدم.»
اما ونه‌گاتی که طی ۵٠ سال نویسندگی ١۴ رمان، سه مجموعه داستان کوتاه، پنج نمایشنامه و پنج کتاب غیرداستانی منتشر کرده است چه توصیه‌ای برای آنها دارد؟ دستگاه آموزشی کشورهای سراسر دنیا درکی از قدرت نقش هنر در پرورش ذهن دانش‌آموزان ندارند و توصیه ونه‌گات به بچه‌ها غرق شدن در دنیای هنر است: «روی همه هنرها کار کنید، موسیقی، آواز، رقص، بازیگری، طراحی، نقاشی، مجسمه‌سازی، شعر، داستان‌نویسی، مقاله‌نویسی، گزارش‌نویسی. مهم‌ نیست خوب هستید یا بد، برای ثروت و شهرت هنرورزی نکنید بلکه برای تجربه «دگرگونی»، برای کشف آنچه درون‌تان هست، برای رشد روح‌تان هنرآزمایی کنید.»
در ادامه نامه دانش‌آموزها را تشویق به آغاز هنرورزی می‌کند و از آنها می‌خواهد طرحی از خانم لاکوود بکشند. راه مدرسه تا خانه را برقصند، زیر دوش آواز بخوانند. ونه‌گات می‌گوید: «یک شعر شش خطی درباره هر چه دل‌تان خواست بنویسید فقط موزون باشد. » ونه‌گات این شعر را تکلیف آن شب آنها می‌داند و امیدوار است اگر آن را انجام ندهند خانم لاکوود آنها را تنبیه کند. این نویسنده بچه‌ها را از قضاوت‌های دیگران در امان می‌دارد و می‌گوید: «به کسی نگویید چی‌کار می‌کنید. شعرتان را به کسی نشان ندهید، آن را برای کسی نخوانید. فقط برای خانم لاکوود، باشه؟»
اما از نظر ونه‌گات هنر فقط زندگی را نجات نمی‌دهد بلکه امواجی را ایجاد می‌کند که انسان خود را درمی‌یابد. او در انتهای نامه از این دانش‌آموزان می‌خواهد شعرشان را ریز ریز کنند و در سطل زباله بیندازند. می‌نویسد: «متوجه می‌شوید پیش از این پاداش شعر سرودن را دریافت کردید. «دگرگونی» را تجربه کردید، درباره آنچه درون‌تان هست چیزهای زیادی یاد گرفتید و روح‌تان را رشد دادید.»
کرت ونه‌گات آوریل ٢٠٠٧، پنج ماه پس از نوشتن این نامه از دنیا رفت.