در این روز و روزگاری که سریالهای شبکه نمایش به چنان درجهای از بینظمی رسیدهاند که پایان طبیعی و مشکل هر کدامشان نوعی معجزه جلوه میکند؛ یا در بازاری که تنها در سه چهارسال اخیر سریالهایی چون رقص روی شیشه (که با اتکا به چهرههایی چون مهتاب کرامتی و بهرام رادان پرسروصدا شروع کرد و در پایان اما به سبکوسیاق نمایشهای رادیویی، پایان فیلمنامه نریشن شد و روی تصاویر آمد)، عاشقانه، ابله، قهوه تلخ، عشق کافی نیست، ممنوعه و… یا نیمهتمام رها شدهاند یا یکجورهایی سروته ماجرا هم آمده، بیتوجه به اینکه تماشاگر بدبخت تاکنون برای فلان قسمت سریال فلان هزارتومان از جیب پرداخته؛ و البته در عرصهای که سریالهای پربازیگر در ادامه قسمتبهقسمت لاغر و لاغرتر میشوند و میبینیم که بازیگران به هر دلیلی از گردونه سریال پیاده میشوند؛ هیولا تاکنون در پنج- شش قسمتی که منتشر شده، یکی از معدود سریالهایی است که تماشاگرانش را حفظ کرده- و حتی میشود گفت تماشاگران هنوز به ادامه راه این سریال امیدوار هستند. حتی اگر مسعود فراستی آن را «سقوط بزرگی برای مهران مدیری» نامیده و گفته باشد: «مهران مدیری با این هیولا چنان سقوطی کرده که هرچقدر هم بچه خوبی باشد، راه نجات ندارد»؛ یا شماری از مخاطبان طناز در رسانههای اجتماعی چو انداخته باشند که «یه حس غریبی بهم میگه به زودی سریال هیولا هم متوقف میشه» و هشتگ زده باشند: #هادی_رضوی!
هیولا اما بهرغم امیدی که ایجاد کرده، آغاز غمانگیزی در شبکه نمایش خانگی داشت و در دو قسمت آغازین (که نه داستان شکل گرفته و آغاز شده بود و نه کاراکترها سروشکل گرفته بودند) شاهد سیل نقدهای منفی ویرانگری علیه مدیری و کارش بودیم، تا جایی که خیلیها در فضای مجازی شاکی شدند و موجی شکل دادند با این مضمون که «این سریال هیولا رو سر چی اینقدر میکوبنش آخه؟»- که شمار پاسخها و بازتوییتهای این پرسش ساده نشان از این دارد که چه شماری از مردم با فضای ایجادشده پیرامون هیولای مدیری موافقتی ندارند!
در ادامه هم با اینکه در واکنش منتقدان نسبت به هیولا تغییر چندانی حاصل نیامده و همچنان منتقدان در مواجهه با این کار دستبهعصا هستند (یا نقد نمیکنند، یا آن را زیرسوال میبرند) اما در فضای مجازی شاهد نوعی تغییر در واکنشهای مردمی هستیم. انگار بهسیاق اغلب کارهای مدیری هیولایش هم دارد کمکم میگیرد و گل میکند (مثل پاورچین و نقطهچین که بعد از ده-دوازده قسمت تازه جهتشان را تغییر دادند و شدند یک پدیده تلویزیونی- یا حتی باغ مظفر و قهوه تلخ و برره هم تازه از قسمت هشتم، نهم به بعد بود که دیده و پسندیده شدند). به این دلیل هم هست که در هفتههای اخیر شمار توییتها و پستهای ستایشآمیز در مورد هیولا به مراتب افزایش یافته است. پستها و توییتهایی چون «لامصب این سریال هیولا داره قسمتبهقسمت بهتر میشه. دمش گرم»، یا: «قسمت پنجم هیولا رو دیدم و بعد از مدتها از یه طنز خوب کیف کردم. هیولا بسیار طنز تندوتیزی داره در به تصویرکشیدن پولشویی، رانتخواری، ژن خوب، آقازادهپروری و فساد»، یا: «خوشحالم که بعد از مدتها حاصل همکاری مدیری و قاسمخانی به یه کار خوب منجر شده» و این یکی: «واقعا از مهران مدیری ممنونم که بازم داره سریال میسازه». شمار این نظرات در روزهای اخیر با سرعت عجیبی افزایش یافته. باور کنید!
درپی این محبوبیت بود که چند هفته بعد از آغاز انتشار هفتگی سریال هیولا در شبکه نمایش خانگی (نهم اردیبهشت) اعلام شد که هیولا رکورد فروش شبکه نمایش خانگی را شکسته و تنها روی سرویس وی.او.دی فیلیمو ۴۰میلیون و ۳۷۶هزار و ۶۴۹ دقیقه تماشا شده- که برای هر قسمت میشود حدود ١٠میلیون یا حدود ۲۰۰هزار نفر؛ که با احتساب اینکه در سال گذشته فیلیمو کلا ۳۵۰میلیون دقیقه استریم کرده، میزان محبوبیت هیولا را میتوان بهعینه دید.
اما دلیل این موفقیت، در عین اینکه همه میدانند هیولا از نظر ارزشهای هنری چیز چندانی در چنته ندارد، چیست؟
گذشته از هواداران سنتی مهران مدیری که آبی و قرمزوار به حمایت از چهره محبوبشان میپردازند و مینویسند که «مدیری هرچه بسازه، شاهکاره»؛ شاید دلیل اصلی محبوبیت هیولا نگاه تندوتیز سریال به مسائل و موضوعات
سیاسی- اجتماعی چون پولشویی، رانتخواری، ژن خوب، آقازادهپروری و فساد باشد. موضوعی که کاربران فضای مجازی را واداشته بارها از این سریال تجلیل کنند با توییتهایی چون «مشاور رئیسجمهوری توصیه به دیدن سریال چرنوبیل کرده است. نمیدانم چرا دیدن هیولا رو که مشحون ازکنایه و صراحت درمورد گستردگی فساد، بهرهگیری از ظواهر برای سوءاستفاده شخصی و مالی و رواج ریا و تظاهر در جامعه است، توصیه نمیکند». یا: «هرچی میگذره، بیشتر تعجب میکنم که چرا هیولا هنوز توقیف نشده؟»…
پرسشی که البته پاسخهای بیشماری هم دارد: «در هیولا مهران مدیری بدون پرداختن عمیق به منشأ فسادها و رانتها فقط به صورت سطحی و عوامانه عمدا یا سهوا در راستای لوثکردن فساد گام برمیدارد. از اینرو، او را میتوان بازوی توانمند تبلیغاتی قلمداد کرد برای خنثیسازی عصبانیت عمومی». یا: «هیولا به دروغ گفته با پول بخش خصوصی ساخته شده. یعنی باید دیویدی به مردم فروخته بشه تا به سوددهی برسه. ولی داره تو شبکههای مجازی به صورت گسترده پخش میشه»…
بهرغم تمام این بحثها و موافقتها و مخالفتها، اما هر ازچندی خبری از برخورد یا توقیف هم منتشر میشود تا نگاههای خنثی هم متوجه سریال شوند، مثل این شایعه: «هیولا به دلیل مسائل سیاسی منع پخش شد»…
منبع شهروند