محسن چاوشی به گروهی از مخاطبانش «نه» گفتمحسن چاوشی که به تازگی با خواندن اشعار کلاسیک حتی توانسته گروهی از منتقدانش را با خود همراه کند، امروز در واکنش به انتقادات طرفدارانش که انتخاب این اشعار را بازگشت این خواننده به عقب تعبیر کرده بودند و از او بابت انتخاب اشعاری از مولانا و سعدی برای آلبوم اخیرش انتقاد کرده بودند، تمام پستهای صفحه شخصیاش را پاک و تأکید کرد، به این روند ادامه خواهد داد؛ ایستادگی که به نظر میرسد در نهایت به سود چاوشی در سوابق کاریاش باشد.
به گزارش هفت هنر، محسن چاوشی در دوران فعالیتش در مقام خواننده، آهنگساز، تنظیم کننده، ترانهسرا شاید بیش از دویست قطعه موسیقی منتشر کرده و به یکی از موفقترین چهرههای معاصر موسیقی ایران بدل شده است. او در ابتدا به اشعار و لحنی تکیه میکرد که عوامانه به نظر میرسید و حتی شبیه یکی از خوانندگان ایرانی مقیم خارج بود؛ اما به مرور زمان، صدا و سبک چاوشی تکامل یافت و این خواننده امضای خاص خودش را پیدا کرد؛ امضایی که خریداران بسیاری دارد.
هرچند درباره ماهیت صدای چاوشی نقدهای فراوانی وجود دارد و حتی برخی خوانندگان به صراحت، او را در این زمینه به چالش کشیدهاند؛ اما سیاست این خواننده معمولاً سکوت بوده و با پاسخهای کوتاه از کنار اغلب حواشی به وجود آمده عبور کرده است. چاوشی در سالهای اخیر کوشید، نقدهایی را که درباره اشعار انتخاب شده توسط او مطرح میشود، با پاسخ مناسبی همراه نماید و به همین دلیل، ابتدا تکآهنگهایی با اشعار کلاسیک خواند؛ تکآهنگهایی که موافقان و مخالفان سرسختی داشت.محسن چاوشی به گروهی از مخاطبانش «نه» گفت
این نقدها صرفاً از سوی طرفدارانش نبود و برخی چهرههایی موسیقیایی نیز به استفاده از اشعار مولانا در موسیقی راک و پاپ، به شیوهای که چاوشی استفاده می کند، انتقاد داشتند و تأکید میکردند، زیباشناسی اشعار کلاسیک در موسیقی کلاسیک ایرانی یعنی موسیقی مقامی معنا مییابد و آنگونه که چاوشی این اشعار را اجرا میکند، از عمق معنایی تهی میسازد و به این نوع تلفیق شعر و موسیقی به عنوان یک تلفیق درست، اعتقادی نداشتند.
با وجود این نقدها، چاوشی استفاده از اشعار کلاسیک را در قطعات موسیقیاش توسعه داد و در آلبوم «امیر بیگزند» که مدتی پیش منتشر شد و استقبال وسیعی را در پی داشت، از مجموع دوازده قطعه، شش آهنگ با اشعاری از مولوی و یک آهنگ با تکیه بر شعری از سعدی شنونده را با خواننده همداستان میساخت. البته این آلبوم نیز صرفاً مورد تحسین واقع نشد و گروهی از طرفداران چاوشی نیز در صفحه اینستاگرام چاوشی به انتقاد از او برای انتخاب اشعار کلاسیک پرداختند و خواستار استفاده مداوم چاوشی از ترانههای شاعران معاصر شدند.
این خواننده واکنشی به نقدهای مطرح نشان نداد و امروز لحظاتی از آهنگ جدیدش را در صفحه شخصیاش قرار داد که با انتقادهایی از سوی گروهی از طرفدارانش مواجه شد و عمده نقدها نیز متوجه استفاده چاوشی از اشعار کلاسیک بود و برخی طرفدارانش با ادبیاتی نسبتاً تند، اشعار انتخاب شده توسط چاوشی را پسرفت او تلقی کرده بودند و خواستار استفاده از ترانههای معاصر به عنوان تنها راه پیشرفت این خواننده شده بود!
چاوشی بر خلاف معمول، این بار سکوت نکرد و از کنار نقدها نگذشت. او همه پستهای اینستاگرامش را پاک کرد. او در چند جمله کوتاه با اشاره به اینکه ساخت اثر تازهاش با عنوان «زندان» را آغاز کرده، از دنبال کنندگان صفحه اینستاگرامش با زبانی محاورهای درخواست کرد: «هر کس با شعر کلاسیک مشکل داره، این پیج رو ترک کنه، لطفاً. هرکس فکر میکنه به عقب برمیگردم اینجا رو ترک کنه و دوستان دیگه رو فالو کنه».
اقدامی که چاوشی انجام داد، به باور چهرههای فعال در هنر ایران به ویژه موزیسینها اتفاق مهمی است، زیرا نشان میدهد حتی این خواننده نسل جوان نیز دریافته باید در بخشی از فعالیت هنریاش به آنچه اعتقاد دارد، بپردازد و برای حفظ مخاطب به هر شکل ممکن منعطف نباشد، چون در این صورت ممکن است در موارد متعددی برای باج دادن به طیفی از مخاطبانش، آنچه به عنوان اثر با کیفیت موسیقیایی تلقی میکند را نابود کند.
مخاطب محوری، یکی از ابزارهای توسعه هنر است، ولی اینکه مبنای کلی خلق اثر ذائقه مخاطب در نظر گرفته شود و هنرمند اعم از موزیسین، نویسنده و کارگردان تئاتر و سینماگر، سلیقهاش را به نفع مخاطبش سانسور کند، ضربه جبران ناپذیری به هنر ایران میزند، کما اینکه تاکنون نیز ضرباتی وارد کرده است. مشخصاً در موسیقی سنتی، بسیاری از موزیسینها با حذف بخشی از پیش درآمد و تند کردن شدید ریتم موسیقی سنتی، قطعاتی را تحت عنوان موسیقی سنتی منتشر کردند که هرچند این قطعات جذاب بود، دیگر موسیقی سنتی نبود، بلکه موسیقی پاپ بوده است!
بدون شک، هنرمند باید راه خودش را برود و هرچند این راه جدا از سلیقه مردم نیست، لزوماً در کارنامه و سبک یک موزیسین یا خواننده، این دو مسیر (سلیقه مردم و سلیقه خواننده) مستمراً و پیوسته یکی نیست؛ بنابراین، هنرمند با پیمودن راهی که تصور میکند به تکامل هنرش میانجامد، در بدترین حالت گروهی از مخاطبانش را از دست میدهد، ولی اگر راه درستی در پیش گرفته باشد، گروه تازهای را به طرفدارانش خواهد افزود که قصد تحمیل سلیقهشان را به هنرمندشان ندارند.
منبع تابناک