شکایت آمنه بهرامی، معروفترین قربانی اسیدپاشی در ایران از رضا درمیشیان، تهیهکننده فیلم «لانتوری» ابعاد تازهای از تأثیر فیلمهای سینمایی را بر زندگی شخصی افراد جامعه نشان میدهد.
اما ساخت «لانتوری» همه چیز را خراب میکند. پس از ساخت و اکران این فیلم، شرکت فیلمسازی آلمانی اعلام کرد ماجرای ساخت فیلمی بر اساس زندگی آمنه بهرامی منتفی است و آنها نمیتوانند ادامه همکاری دهند. آنها مدعی بودند بهمن ۹۴ فیلمی به نام «لانتوری» در جشنواره برلین به نمایش بینالمللی درآمده که با اینکه ساختار ضعیفی داشته اما نکتههای سخت و کلیدی زندگی قربانی در آن به نمایش گذاشته شده، پس سوژه این فیلم سوخته است. نکته تناقضآمیز اساسی اینجاست، فیلمی که به قول کارگردانش قرار بود برای کمک به قربانیان اسیدپاشی ساخته شود، بزرگترین ضربه را به زندگی یکی از آنها داده است. فیلمنامه «لانتوری» با تلفیق چند پرونده اسیدپاشی که داستان بخشش آمنه هم جزو آن است، ساخته شده و اگر درمیشیان واقعاً نیت کمک کردن به قربانیان این حادثه شوم را داشت، باید قبل از ساخت با آنها مشورت میکرد و اجازه میگرفت. به نظر میرسد بیشتر صحبتهای کارگردان و دیگر عوامل «لانتوری» یک ژست روشنفکرمآبانه برای تبلیغ کارشان است؛ چرا که ساختار ضعیف و سطحی فیلم هیچ کمکی به قربانیان اسیدپاشی نمیکند. فیلم تنها توصیفگر ماجرای اسیدپاشی است، به هیچ عنوان لایههای زیرین ندارد و فقط قصد برانگیختن احساسات تماشاگر را دارد. در نهایت هم در حد شعارهای کلیشهای درباره لذت بخشش و انتقام نگرفتن باقی میماند.