ژازه تباتبایی در تاریخ ۱۳۰۹ در شهر تهران در یک خانواده نسبتا مذهبی بهدنیا آمد. پدرش نظامی بود و در روزهای عزاداری خرجی میداد و درِ خانهاش بهروی مستمندان گشوده بود. مادر ژازه از تبار هنرمندان بود و ژازه در زندگی خود گرایش به اینسو داشت؛ بهطوریکه هیچگاه علاقهمندی خود را به مادر و پدربزرگ هنرمندش کتمان نکرده است. ژازه تباتبایی به استثنای چندصباحی که در شهر «ویگو»ی اسپانیا زندگی کرده است، همه عمر خود را در شهر تهران، خیابان طالقانی (تختجمشید سابق)، کوچه پاییز میگذراند (محل گالری هنر جدید و کارگاه هنری هنرمند). ژازه خاطرات کودکی و نوجوانی خود را که در این منطقه گذشته، در کتاب خودنوشتهای با عنوان «شطرنج زندگی» بهتفصیل بیان کرده است. کتاب، حکایت از زندگی اولیه هنرمند و جذابیتهای زندگی آن دوران و هستی هنرمند دارد. ژازه تباتبایی در دوران نوجوانی و جوانی هنرهای مختلفی مانند: شعر، نمایشنامهنویسی، سینما را تجربه میکند که در انتها در سال ۱۳۳۹ از دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران در رشته نقاشی فارغالتحصیل میشود و تا آخر عمر عمدتا در نقاشی و مجسمهسازی فعالیت کرده و از اینطریق شُهره شهر خود میشود. وی در سال ۱۳۴۳ با اثر درخشانی بهنام «مرغ نه، آدم نه» جایزه اول چهارمین بیینال تهران را به خود اختصاص میدهد. نقاشی و مجسمههای آفریده شده از سوی ژازه تباتبایی در سال ۱۳۸۲ به همت وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و به کوشش هنرمند در سه مجلد به چاپ رسیده است. درباره هنرمند و آثارش مطالب بسیاری به وسیله اهالی فرهنگ و هنر و اشخاص معتبر نوشته شده است؛ آنچه در این مختصر میآید، نظرات و عقاید نگارنده است به عنوان مجسمهساز، درباره دوستی هنرمند، آثار، شیوه بیانی و موقعیت هنرمندانه وی و تأثیرات نامبرده در رشد و بالندگی هنرمجسمهسازی ایران که به نوع و زاویهای دیگر بررسی شده است: نگارنده به جهات مذکور ژازه تباتبایی را مؤثرترین مجسمهساز دوران مدرنیته ایران میداند. وی چشماندازهای نوینی را در هنر مجسمهسازی ایران بر ما میگشاید و از این طریق بر مجسمهسازی ایران تأثیر گذارده و موجب دگرگونی و حرکت آن بهسوی آینده میشود.
یک: ژازه تباتبایی اصالت ماده را که تا آن زمان بر مجسمهسازی ایران حاکمیت داشته است، با آفریدن آثارش زیر سؤال میبرد؛ ژازه تباتبایی با بهکارگیری لوازم ازکارافتاده و دستدوم ماشینها و … دست به آفرینش آثاری میزند که امروزه بعد از گذشت سالها، به عنوان آثار معتبر و ماندگارِ این حرفه تلقی میشوند. ژازه تباتبایی بدینطریق و بهطور ضمنی، گشاینده راه و طریقی در مجسمهسازی ایران میشود که با هر مادهای میتوان اقدام به آفرینش هنری کرد و آنچه در این پروسه اهمیت دارد، ایده هنرمندانه است، نه ماده. ژازه تباتبایی به عنوان یک هنرمند شورشی در برابر حاکمیت متداول مجسمهسازی آن دوره ایران قدعلم کرده و با برداشت نوینی از ماده، چشمانداز جدیدی را در برابر دیدگان مخاطب میگشاید که بهیقین این اقدام در آن دوره آسان بهنظر نمیرسد. مجسمههای ژازه تباتبایی عمدتا از طریق جوشکاری لوازم یدکی ازکارافتاده و بدون طراحی قبلی و براساس ایده و ذهنیت هنرمند، سرهمبندی شده و نماینده جهانِ عجیبوغریب و تخیلات این هنرمند است.
دو: ژازه تباتبایی فاقد مهارتهای دست متداول در دوران خود و بهکارگیری آنها در آفرینش هنری بوده بنابراین آنچه برای هنرمند در درجه اهمیت قرار دارد، ایده هنرمندانه است که براساس تخیلات و تصورات و حالتهای روانی-اجتماعی و وجودی هنرمند رخ میدهد که عینیتیافتن آنها میتواند به وسیله خود هنرمند یا شخص دیگری در چارچوب تخیلات و ایدههای هنرمند انجام پذیرد. بهعبارت دیگر، همه آثار ژازه تباتبایی براساس ایده اولیه وی و با مهارت جوشکاری آقامصطفی (همکار و جوشکار ژازه تباتبایی) صورت میگیرد که بهاینترتیب دستان هنرمند نقش اساسی در آفرینش آثار وی نداشته است. در اینجا هنرمند مهارتهای دست را در آفرینش اثر هنری زیر سؤال برده و مانند هنر عکاسی به ایده و انتخاب هنرمندانه اصالت داده و به آن اهمیت میدهد و از این طریق تحولی عظیم در مجسمهسازی ایران حاصل میشود که تا آن زمان چندان به آن توجه و عمل نمیشده است.
سه: ژازه تباتبایی در پروسه آفرینش مجسمههای خود رابطه متداول، حاکم و یکسویه بین سوژه و ابژه را دگرگون کرده و در مراحلی از آفرینش هنری خود به ابژههای هنری (لوازم یدکی فرسوده) به عنوان یک موجود زنده مینگرد و این در حالتی است که به لوازم ریختهشده در اطراف خود مینگرد و از میان آنها و در ارتباط با سایر ابژههای موجود، ابژه مناسب را برای جوشکاری در محل موردنظر انتخاب کرده و آن را به همکار جوشکار خود پیشنهاد میکند. (اگر این ابژهها هم نبودند، انتخاب دیگری صورت میگرفت و اثری دیگر آفریده میشد). آنچه در این پروسه رخ میدهد این است که روش مورد عمل هنرمند به رابطه یکسویه بین سوژه و ابژه خاتمه داده و انتخاب ابژهها تحتتأثیر حضور آنها و در یک فضای میانه سوژه و ابژه رخ میدهد و هنرمند در این فضای مشترک دست به انتخاب میزند و بهترتیبی تحتتأثیر ابژههای موجود قرار میگیرد. بهنظر این رخداد، یعنی دگرگونی رابطه سوژه و ابژه، امروزیترین و مهمترین دستاورد ژازه تباتبایی برای هنر مجسمهسازی ایران است. ژازه تباتبایی که از نفرات اولیه مکتب سقاخانه بهشمار میرود، هیچگاه این مورد را نفی نکرده و از طرفی شیوههای بیانی و آفرینش هنری وی مؤید این امر است. آثار هنرمند بهشدت اورژینال بوده و تحتتأثیر و توجه به میراث فرهنگی ایران و در ارتباط با مدرنیته و در روند تکاملی فعالیتهای هنری وی شکل گرفته است. ژازه تباتبایی درکل هنرمندی شورشی و رادیکال است که در رفتار، گفتار و نوشتار غریبهگرا بوده و از این جهت مانند اکثر هنرمندان سرشناس دوران مدرنیته است. هنرمند نام خود را از علی به «ژازه» تغییر میدهد و در نوشتار و امضای آثار خود بهجای طباطبایی از «تباتبایی» استفاده میکند، همینطور کتاب عجیبوغریب «اجقوجق» را منتشر میکند و موارد بسیار دیگر. هرچند هنرمند در گفتار با سنت برخورد افراطی داشته، ولی در آفرینش آثار خود عملا راه میانه را در پیش گرفته و آثاری در میانه سنت و مدرنیته میآفریند. وی بهوضوح تحتتأثیر سنت نگارگری و مینیاتور ایرانی بوده و از طریق بهکارگیری سواد غریبه و غیرمتداول، آفرینشهای خود را به حیطه مدرنیته میکشاند. هنرمند بهاستثنای معدودی آثار اولیه که انتزاعی و تجریدی هستند، علاقه چندانی به این امر نداشته و آثار وی متأثر از واقعیت جهان بیرونی و اطراف وی هستند و در بیشتر موارد حتی اشاراتی به حکایات و تصورات عامیانه و مردمی دارند. ژازه تباتبایی مانند همکار و دوست دیرینه خود، ناصر اویسی، مدرنیته را به ساحت سنت میآورد و دراینراستا آثار بدیع و جذاب خود را میآفریند. آثار ژازه تباتبایی از نوعی زیبایی کلاسیک و رئالیستی بهره برده و در بیشتر موارد قرینهگرا، متعادل و یگانه هستند که این خود میتواند از ویژگیهای آثار کلاسیک تلقی شود. لازم به یادآوری است بعد از انقلاب ژازه تباتبایی برای مدتی در شهر «ویگو» در اسپانیا اقامت میکند و در این مدت برای امرار معاش خود دست به آفرینش آثاری بینافرهنگی میزند که منعکسکننده دیالوگ تاریخی هنرمند با هنرمندان سرشناس سرزمین اسپانیا مانند پیکاسو، ولاسکوئز، میرو، خوان گریس، گویا و زور باران است که به جهاتی بینظیر و قابل بررسی بوده که وقتی هنرمندان ما با میل یا از سر اجبار کشور خود را ترک میکنند چگونه با فرهنگهای دیگر وارد گفتوگو شده و آثار آفریدهشده دارای چه ویژگیهایی هستند. توصیه میشود این آثار از سوی علاقهمندان فرهنگ و هنر خریداری، جمعآوری و به ایران آورده شوند. (این آثار در جلد دوم مجموعه آثار ژازه تباتبایی بهچاپ رسیدهاند). بهنظر نگارنده، ژازه تباتبایی هنرمندی است که از مدرنیته آغاز کرده و در مدرنیته به پایان میرسد و بدون تردید از هنرمندان شاخص این دوره از هنر ایران است. لازم به ذکر است ژازه تباتبایی تا پایان عمر خود مجسمهسازی و نقاشی را به عنوان حرفه خود برگزید و همه عمر و وقت خود را صرف آفرینش هنری، توسعه و پیشرفت فرهنگ و هنر این مرزوبوم کرد و بههیچ عنوان حتی برای لحظهای هنر خود را ترک نکرد. «روحش شاد که شرافتمندانه زیست و هنرمندانه». این همه آن چیزهایی بود که درباره دوست هنرمندم ژازه تباتبایی بهیاد میآورم؛ طبیعی است ناگفته در اینزمینه زیاد است و در این مقال و مجال کوتاه نمیگنجد و فرصتی دیگر میطلبد.
منبع شرق