جشنواره که شروع میشود، تکتک رفتارهای سینماگران توی چشم رسانهها و مردم میآید و ابعادی غولآسا پیدا میکند. بهخصوص لباس و پوشش بازیگران و بهویژه بازیگران زن که چون در اغلب مواقع در تضاد با عرف رسمی که از سوی نهادهای خاص تبلیغ میشود قرار میگیرد، بحثانگیز میشوند و رنگی از جنجال میگیرند.
این قضیه را که تقریبا در تمام ادوار اخیر جشنواره، بهویژه در ادوار نزدیکتر شاهد بودهایم، امسال نیز به نوعی تکرار شده است. در واقع رسانهها با فوکوسکردن روی این بحث دامنهدار از زمانی که فضای اجتماعی کشور در قیاس با دوران جنگ و اوایل دهه٧٠ رو به سوی بازشدن رفت، بارها و بارها مطرح شده و در اغلب موارد هم حکمی که در پایان صادر شده، به محکومیت بازیگران حاضر در مجامع جهانی انجامیده است؛ از این موضوع در جهت ایجاد جذابیت استفاده کردهاند، بگذریم از اینکه برای رسانههایی خاص موضوعی بدیهی چون انتخاب پوشش سینماگران بدل شده به مسألهای حیاتی که میتواند تبعاتی هولانگیز داشته باشد.
چندی پیش در مطلبی به بهانه لباسهای بازیگران ایرانی در فستیوالهای خارجی نوشتیم که «رد کارپت یا همان فرش قرمز خودمان دنیای عجیب، جالب و پرحاشیهای است. دنیایی که باعث میشود هنرمند در یک آن، بیش از تمام تلاشهایی که در زمان ایفای نقش کرده، در چهارگوشه دنیا دیده شود. کافی است دو قدم روی این فرش جذاب راه بروی. ناگهان میبینی که در سراسر دنیا درباره لباس و ظاهرت صحبت میشود. این خاصیت فرش قرمز است؛ دنیای رد کارپت»…
حالا به نظر میرسد همان بحث را درباره فستیوال خودمان نیز تکرار کنیم. شاید به این دلیل که سینمای ما با اینکه در سالهای اول انقلاب فرش قرمز و پوشش و آرایش و چنین چیزهایی را با انگ ابزارهای سرمایهداری و غربزدگی نادیده میگرفت، اما هرچه زمان گذشت، ناچار شد اینجور چیزها را نیز تحت عنوان الزامات ستارهسازی بپذیرد. موضوعی که حالا موضوعی پذیرفتهشده در سینمای ایران است و البته بحثانگیز و جنجالی. موضوعی که زن و مرد هم نمیشناسد و اتفاقا بهرغم اینکه زنان بیشتر با محدودیتهای پوششی مواجهند، اما در زمینه لباسهای عجیب بازیگران مرد ما ،گوی سبقت را از زنان ربودهاند.
طلیعه ایمانی؛ طراح لباس که تاکنون چندبار لباسهای بحثانگیزی برای نوید محمدزاده طراحی کرده، شخصیت یک بازیگر را عامل مهمی در طراحی لباسهایش میداند: «همین که میبینیم محمدزاده با هر طراحی که کار میکند، لباسهای متفاوتی میپوشد، نشان از این دارد که او از طراح چنین چیزی را طلب میکند و این به خود او برمیگردد و نه طراحانی که با او کار میکنند. او از اینکه سراغ طرحهای جسورانه برود یا مورد نقد قرار بگیرد، هیچ ابایی ندارد». این طراح درباره منابع الهام طراحیهایش میگوید: «طرحها را بیشتر براساس شخصیت آن آدم، انتخاب میکنم. البته خیلیها گفتهاند که برای مراسمی چون جشنواره و… بهترین لباس کتوشلوار است، اما من دوست دارم کاری کنم کتوشلوار تعریف دیگری
پیدا کند».
مریم بهرمان طراح دیگری است که لباسهایش را بسیاری از سوپراستارهای وطنی پوشیدهاند. طراحی که کارهایی متفاوت ارایه میدهد، کارهایی که خودش اعتقاد دارد «پوشیدنشان کار هرکسی نیست». به باور این طراح لباس بیشتر هنرمندان ما درست لباسپوشیدن را بلد نیستند و با لباسی که باید به کافه رفت یا در یک میهمانی خودمانی شرکت کرد، درجشنواره حاضر میشوند. مریم بهرمان میگوید که «متفاوت و خاصبودن خیلی خوب است اما بعضیها، خاصبودن را با عجیبوغریببودن اشتباه گرفتهاند. این را در سبک بعضی از بازیگرانی که حتی سیمرغ گرفتهاند، هم میبینیم که مناسب جشنواره نیست و بیشتر به درد کافهرفتن میخورد». بهرمانی میگوید که لازم نیست همه کتوشلوار دامادی بپوشند، اما باید لباس رسمی و متفاوتی بپوشند که در شأن یک بازیگر باشد».
حالا درشرایطی که در روزهای اخیر، انتخاب لباس یک بازیگر زن که اتفاقا از طیف بازیگران فیلمهای نهادهای ارزشی هم بوده، انتقادات وسیع و گستردهای را در رسانههایی خاص به همراه داشته؛ مروری خواهیم داشت به لباسهای عجیبوغریب ستارههای سینمای ایران در نشستها و ردکارپتها و فوتوکالهای جشنواره امسال. لباسهایی گاه کاملا عجیب که قرار است حکایت از سلیقه متفاوت صاحبان لباس داشته باشد، اما درنهایت تنها کاری که میکند، انگشتنماکردن او در رسانههای کاغذی و مجازی است- که این خود البته شاید مهمترین هدف از پوشیدن چنان لباسهایی باشد.
منبع شهروند