صالحی امیری در 8 ماه چه کار می‌تواند کند؟

دوازدهمین وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی در حالی روز گذشته بلافاصله پس از اخذ رأی اعتماد از مجلس شورای اسلامی، فعالیتش را آغاز کرد که زمان چندانی از عمر دولت یازدهم نمانده و به همین دلیل تصور می‌شود در ماه‌های پیش روی، نمی‌توان انتظار وقوع اتفاق مهمی را داشت؛ اما شواهد نشان می‌دهد می‌توان انتظاری به جز این داشت.

به گزارش هفت هنر به نقل از تابناک؛ سیدرضا صالحی امیری، روز سه شنبه دوازده آبان ماه با کسب 180 رأی موافق 89 رأی مخالف و 6 رأی ممتنع از مجموع 275 رأی نمایندگان مجلس شورای اسلامی ایران به عنوان دومین وزیر فرهنگ و ارشاد دولت یازدهم و دوازدهمین وزیر تاریخ انتخاب شد و یکراست از این سوی بهارستان به آن سو آمد و راهی دفترش شد؛ رفتاری که نشان می‌دهد او قصد دارد به سرعت برنامه‌هایش را در این وزارتخانه پیدا کند.

وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی در زمان اخذ رأی اعتماد از مجلس گفت: «غیرسیاسی کردن حوزه فرهنگ از جمله مسائلی است که آن را پیگیری می‌کنم. انتقال بازی از زمین سیاست به فرهنگ از مسائل مهم است و سیاستمداران باید از بازی فرهنگ خارج شوند که لازمه آن انسجام و تعامل است.» و پس از اخذ رأی اعتماد نیز در بیانیه‌ای تأکید کرد: «رفع دغدغه‌های مقام معظم رهبری و مراجع عظام در عرصه فرهنگ و ایجاد شرایط مساعد برای شکوفایی و خلاقیت اصحاب فرهنگ و هنر در بستری امن و باثبات و توام با آرامش، از اولویت‌های من در این وزارتخانه خواهد بود.»

از پیش از معرفی صالحی امیری به عنوان گزینه وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی تاکنون مباحث فراوانی از سوی صاحب‌نظران مطرح و عموماً تأکید شده وزیر تازه در دوره هشت ماهه فعالیتش کار مهمی را نمی‌تواند انجام دهد و این دوره عمدتاً به «اداره» این وزارتخانه سپری خواهد شد؛ رویکردی که از یک منظر با واقعیت‌ تطابق دارد، زیرا معمولاً یک حرکت فرهنگی موثر در کوتاه مدت قابل تحقق نیست و عمده وقایع فرهنگی سال جاری از جمله مجموعه جشنواره‌های فجر برای سال پیش ‌رو در مسیر برگزاری است.

با این حال به نظر می‌رسد صالحی امیری می‌تواند در همین مقطع کنونی، اتفاق مهمی را رقم بزند که چه دوره مدیریتش به همین هشت ماه محدود و چه دوره مدیریتش برای چهار سال دیگر ـ در صورت انتخاب روحانی ـ تمدید شود، از او در آینده به عنوان یک مدیر کارآمد و تحول آفرین در این وزارتخانه یاد شود.

افزایش اعتبارات جاری برای کمک به رونق تولید

بزرگ‌ترین چالش‌های سال‌های اخیر وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، اعتبارات جاری است و متأسفانه نشانه‌هایی از جنگیدن وزرای پیشین برای افزایش چشمگیر این اعتبارات مشاهده نشده است. با توجه به سابقه مثبت صالحی امیری در مسئولیت‌های پیشین برای جذب اعتبارات، می‌توان انتظار داشت که وزیر تازه نفس رایزنی موثری برای افزایش چشمگیر اعتبارات این وزارتخانه داشته باشد تا بتوان از تولیدات جدی حمایت کرد و برخی چالش‌های این وزارتخانه برطرف شود.

در چند سال اخیر به بهانه کمبود اعتبارات، تالار وحدت به نمایشگاه خودرو و تالار پذیرایی تبدیل شده و اکنون قرار است، تابلوهای موزه هنرهای معاصر به دلیل نبود اعتبارات به ایتالیا و آلمان اجاره داده شود؛ اقدامی که علی مرادخانی معاون هنری وزارت فرهنگ و ارشاد غیرعاقلانه خوانده است: «اصلاً هیچ آدم عاقلی در این شرایط دست به همچین کار پُرخطری نمی‌زند، اما موزه پول ندارد. آثار نیاز به مرمت دارند. اگر به اثری خدشه وارد شود در نهایت من باید تا پنجاه سال دیگر که هیچ، تا آخر عمر حساب‌وکتاب پس بدهم. اصلاً می‌خواهید این کار را انجام ندهیم و درش را ببندیم.»

البته تنها معاونت هنری چنین وضعیتی ندارد و تقریباً همه معاونت‌ها از کمبود بودجه رنج می‌برند. حجت الله ایوبی معاون وزیر و رئیس سازمان سینمایی نیز مدتی پیش در گفت و گویی با «تابناک» تأکید کرده بود: «امیدواریم سال آینده که سال ثمردهی سیاست‌های دولت باشد و مشکلات و موانعی که وجود دارد نیز حل شده باشد، یک بودجه خوبی به سازمان سینمایی تزریق کنند و ما لااقل بتوانیم مشکل زیرساخت‌مان را با یک حرکت جهادی حل کنیم.»

وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در بیش از یک دهه اخیر با رشد منصفانه اعتبارات همراه نبوده و زیرمجموعه‌های این وزارت‌خانه به دلیل همین محدودیت اعتبارات هر روز توان کمتری برای سرمایه گذاری برای فعالیت‌های موثر دارند. اگر رقم اعتبارات وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی یک رشد چشمگیر داشته باشد، می‌توان امیدوار بود که علاوه بر رفع گره‌های مالی زیرمجموعه این وزارتخانه، شاهد تقویت نهضت تولید در حوزه فرهنگ بود.

کوشش برای آغاز ایجاد زیرساخت‌های فرهنگی

شاید بتوان از وزیری که چهار سال فرصت دارد، توقع ایجاد زیرساخت‌های عظیمی داشت اما وزیری که هشت ماه فرصت فعالیت دارد، فرصت چندانی برای طراحی، تأمین الزامات و پیاده سازی چنین زیرساخت‌هایی را نخواهد داشت. با این حال، صالحی امیری می‌تواند یک گام بلند بردارد و با تعریف چندین پروژه مهم، مقدمات احداث این پروژه‌ها را فراهم آورد و دست به اقدامی بزند که جزو دغدغه‌های هیچ ‌یک از وزرای پیشین نبوده و اگر بوده، کوششی برای تحققش انجام نشده است.

وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی نیاز به یک مجموعه بزرگ ـ بزرگ‌تر و مجهزتر از مرکز همایش‌های برج میلاد ـ دارد که تخصصی برای برنامه‌هایی نظیر جشنوار‍‌ه‌های فجر ساخته شده باشد. جشنواره فیلم فجر فاقد کاخ است و برج میلاد توان میزبانی تمام اقشار اصلی حاضر در این جشنواره -عموم سینماگران و رسانه‌ها- و برگزاری استاندارد این رویداد را ندارد. سایر سینماها و مجموعه‌ها نیز یا غیراستاندارد هستند و یا نسبت به ظرفیت مورد نیار کوچک هستند.

تالار وحدت نیز در سال‌های گذشته توان میزبانی طیف وسیعی که مخاطب رویدادهای تخصصی نظیر جشنواره موسیقی فجر بوده‌اند، نداشته و ساختار تنها مجموعه استاندارد موسیقی کشور نیز بسیار قدیمی است. به نظر می‌رسد فرهنگ و هنر ایران به یک مجموعه بزرگ متشکل از چندین سالن تئاتر بزرگ، یک سالن موسیقی بزرگ و یک سالن بزرگ سینما با بیش از دو هزار صندلی (سالن همایش‌های برج میلاد با 1700 صندلی پاسخگو نیست) که به عنوان کاخ جشنواره فیلم فجر در نظر گرفته شود، نیازمند است.

وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی می‌تواند، زمین مورد نیاز برای احداث چنین مجموعه‌ای در تهران را خریداری یا از زمین‌های در اختیار دولت (به عنوان نمونه بخشی از زمین وسیع نمایشگاه بین‌المللی) را در مالکیت وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی درآورد و کلنگ اول را بزند. اگر صالحی امیری چهار سال دیگر وزیر بماند، می‌تواند پیگیر احداث و تکمیل این پروژه در چهار سال بعدی باشد و اگر حضور نداشته باشد، یک بنیان اساسی را بر جای گذاشته که اهالی فرهنگ به عنوان یک مطالبه اصلی، پیگیر تکمیلش خواهند بود.

بازنگری در ترکیب مدیریتی و افزایش تعامل با حوزویان

نمی‌توان انکار کرد بخشی از هزینه‌هایی که علی جنتی متحمل شد، به واسطه اشتباهات متعدد برخی مدیران میانی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی بود. به طور مشخص می‌توان به معاونت هنری وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ارشاد کرد. هرچند علی مرادخانی به واسطه ارتباطاتش جایگاهی محکم‌تر از آن دارد که با تغییرات اخیر، از کار برکنار شود، طبیعتاً اگر صالحی امیری به دنبال افزایش ثبات و آرامش در این وزارتخانه است، منطق حکم می‌کند دست به تغییر در پرچالش‌ترین حوزه تحت مدیریش بزند.

نمی‌توان انکار کرد که بخشی از حوزه موسیقی به واسطه عدم تدبیر معاون هنری وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی است و اگر این تدبیر وجود نداشت، احتمالاً بحرانی به مراتب حادتر از حوزه موسیقی در عرصه سینما، کتاب و مطبوعات وجود داشت اما مدیریت فضا، تعامل با گروه‌های منتقد و کوشش برای نزدیک کردن دیدگاه طرف‌های مختلف مناقشات فرهنگی، باعث شد تا این حوزه‌ها مصون بمانند.

بنابراین تصور می‌شود بازنگری در ترکیب مدیریت وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، راهکاری موثر برای افزایش امنیت و ثبات در این مجموعه باشد. در عین حال، صرفاً بازنگری در معاونان این وزارتخانه کفایت نمی‌کند و انتظار می‌رود در حوزه اطلاع‌رسانی که به چالش‌های وزیر پیشین دامن زده بود نیز شاهد یک بازنگری جدی باشیم. البته صالحی امیری روحیه تغییرات وسیع ندارد و باید دید با توجه به کوتاه بودن این دوره از حضورش در وزارت فرهنگ و ارشاد، اساساً دست به تغییراتی می‌زند.

البته وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی برای افزایش ثبات نیاز به چیزی بیش از تغییرات دارد و آن هم افزایش تعامل با علما، حوزویان و منتقدانِ واقعی است. به نظر می‌رسد با توجه به تجربه‌های متفاوت صالحی امیری، می‌توان امیدوار بود که این تعاملات به خروجی مثبتی منجر شود که ثبات در عرصه فرهنگ را افزایش دهد و مسیر روشن‌تری برای هنرمندان قابل ترسیم باشد.