بسیاری از نویسندگان مشهور مثل ولادیمیر نابوکوف، پروست و فرانس کافکا در خاطرات خود شب زنده داری را عامل خلق بسیاری از آثار ادبی می‌دانستند.

شب زنده‌دار باش تا نویسنده شوی!

بسیاری از نویسندگان مشهور مثل ولادیمیر نابوکوف، پروست و فرانس کافکا در خاطرات خود شب زنده داری را عامل خلق بسیاری از آثار ادبی می‌دانستند.
به گزارش تیتر هنر به نقل از گاردین، برایان ویلسون آلدیس از بزرگترین نویسندگان داستان‌های علمی تخیلی در قرن بیستم بود که با آثار گوناگون و ارزشمند ادبی که منتشر کرد، بارها و بارها استادی خود را در این نوع از روایتگری به اثبات رساند. او در جایی نوشته بود یک شب بد همیشه هم چیز بدی نیست. آلدیس اعتقاد داشت شب بیداری هرچند در اکثر مواقع برای افراد مختلف بیماری محسوب می‌‌‌شود ولی در بسیاری از مواقع برای نویسندگان چیز خوبی است و حتی ممکن است مفید هم باشد.

آلدیس می‌گفت: بارها این مسئله را به چشم دیده‌ام که همترین جذابیت شب زنده‌داری بیدار شدن احساسات و نهادهای خفته درون آدمی است. شب‌ها آرامشی دارند که این آرامش موجب هشیار شدن ضمیر ناخودآگاه ما می‌شود به طوری که می‌‌توان آن را به شهد عسلی تشبیه کرد که درون جان ما تزریق می‌شود.

مارسل پروست نویسنده و مقاله نویس فرانسوی یکی از مشاهیر دنیای ادبیات است که شب زنده‌داری‌هایش شهره عام و خاص در دنیای نویسندگان است. پروست شب بیداری هایش را با بالا بردن معرفت و شناخت گره زده بود و خودش در جایی نوشته است که بیدار ماندن در طول شب بهتر است بیدار ماندن در طول روز است چون اینطوری می‌تواند به ذهنیات آدم‌های دیگر گوش کند. در رمان مشهورش یعنی «در جستجوی زمان از دست رفته»  در جایی نوشته است بیدار ماندن باعث می‌شود در کابوس دیگران گیر کند و فکر می‌کند تمام عمر در یک کتاب مشغول مطالعه زندگی خودش بوده و تمام افکارش وقتی روی کاغذ می‌آیند زیاد به افکار واقعی‌اش شباهت ندارند ولی از آن طرف وقتی در رختخواب بیدار است این افکار تبدیل به خیالاتی می‌شوند که روی کاغذ آوردنش زیبایی خاص خود را دارد. پروس می‌نویسد نمی‌‌توانسته خیالاتی که هنگام شب بیداری به ذهنش می‌آیند را با خاطرات زندگی‌اش تمایز بدهد.

ماتیاس انارد نویسنده رمان قطب نما یکی از نامزدهای دریافت جایزه من بوکر امسال یکی از رهروان پروست در سبک زندگی و نویسندگی است. انارد خودش می‌گوید کتابش را در طول شب و زمان‌هایی که خوابش نمی‌برده نوشته و اعتقاد دارد این شب بیداری باعث شده که کتابش در جمع نامزدهای نهایی جایزه‌ای مثل من بوکر قرار بگیرد. بلیک باتلر رمان‌نویس آمریکایی در کتاب خاطراتش منتشر شده در سال 2012 می‌‌نویسد: وقتی در رختخواب نمی‌توانی بخوابی یک دوجین فکرهای ترسناک به ذهنت خطور می‌کند که هر کسی اهل نوشتن باشد و این افکار را بنویسد به طور حتم به نویسنده بزرگی تبدیل خواهد شد. حتی ترس‌هایی دوران کودکی که گاهی اوقات به سراغتان می‌آید نیز برای الهام گرفتن در نوشتن مفید است.

در طول تاریخ ادبیات نویسنده‌ها و هنرمندان بسیاری وجود داشتند که اکثر آثار خلاقانه خود را در طول شب خلق کردند که از مشهورترین آنها می‌توان به ولادیمیر نوبوکوف نویسنده روسی آمریکایی اشاره کرد.  این نویسنده برجسته روسی که سال‌ها در آمریکا زندگی کرد، در نوشته‌هایش خواب را به رسمی عجیب و بیرحم تعبیر می‌کند که نمی‌تواند به دنیای خیال ارتباط داشته باشد. نوبوکوف نیز مثل سایر مشاهیر دنیای ادبیات مثل فرانس کافکا، رابرت فراست و الیزابت بیشاپ دوست داشت همیشه بیدار باشد و به طور دائم مانند نگهبانی به دنیای اطرافش نگاه کند.

ولادیمیر نابوکوف در سال 1964 به شدت تحت تاثیر نظریه جان دبلیو دون مهندس فضانورد بریتانیایی قرار گرفته بود. این دانشمند فضایی می‌گفت زمان خطی نیست بلکه گردشی است و به اول خود بازمی‌گردد. نوبوکوف به این نتیجه رسیده بود که رویاهایش می‌تواند مانع بازگشت زمان به ابتدای خود ‌شود و به همین خاطر شروع به نوشتن و ثبت خواب‌هایش کرد که مکان‌، زمان و شخصیت‌های بسیاری در آنها وجود داشت. مثل نوبوکوف نویسنده‌های دوران باستان نیز از تاریکی شب برای الهام بخشی استفاده می‌کردند. در کتیبه‌های مصری و یونان باستان الهه‌های بسیاری به تصویر کشیده شده است که تاریکی شب را روشنایی می‌‌دانستند و زمانی که چشمان خود را از دست می‌دادند قادر به دیدن حقایق اطراف خود بودند.

امیلی برونته نویسنده و شاعر بزرگ قرن نوزدهم در بریتانیایی با آثاری مثل بلندی‌های بادگیر مشهور شد ولی بیشتر به خاطر تخیل در تاریکی و شب مشهور است. برونته در  مجموعه شعرش با نام ستاره‌ها می‌نویسد: اجازه دهید تحت سلطنت کورکننده اش بخوابم و تنها با تو بیدار شوم. وی اعتقاد داشت بی خوابی و تاریکی منبه عظیم برای الهام بخشی است. در خاطراتش آورده است که شب‌ها کنار تختش راه می‌رفته و از خواب ناامید می‌شده است.

بسیاری از نویسندگان مشهور مثل ولادیمیر نابوکوف، پروست و فرانس کافکا در خاطرات خود شب زنده داری را عامل خلق بسیاری از آثار ادبی می‌دانستند.