مجموعههای تلویزیونی «خندوانه» و «دورهمی» با وجود تفاوتهای ساختاری و اجرائی که با هم دارند دستکم در یک چیز با هم مشترک هستند و آن ماهیت و هویت برنامه است؛ برنامههایی که از طریق یک تجربه جمعی استودیویی به قصد شادی و خنده مخاطب ساخته شده و الگوی آن بدون ارجاع به نمونههای خارجی، ریشه در فرهنگ بومی خودمان دارد؛ یعنی میهمانیها و دورهمیهای ایرانی که در شبنشینیها و صلهرحمهای فامیلی رخ میدهد یا همان گلگفتن و گلشنیدن! اساسا ما ایرانیان به تشکیل گعده و دورهمبودن علاقه داریم و از آن لذت میبریم. از حیث برنامهسازی نیز این شکل از برنامههای تولیدی که مخاطب در برنامه حضور داشته و به جزئی از آن بدل شود، پیش از این در برنامههای کودکونوجوان تجربه شده بود. مثلا برنامه «عموپورنگ» یا «فیتیلیهها» که با حضور کودکان در برنامه و چیدمان دایرهای آن روی آنتن میرفت، حالا همین فرم و ساختار به برنامههای مخاطبان بزرگسال نیز تعمیم یافته است حتی در برخی برنامههای گفتوگو محور مثل ١٨٠ درجه شبکه افق نیز از این ساختار استفاده میشود؛ فرمی که در برنامه مناظره هم چند سال پیش تجربه شده بود. درواقع ساختار و فرم اجرائی دو برنامه خندوانه و دورهمی از یکسو ریشه در فرهنگ تفریح سرگرمی ایرانیان دارد و از سوی دیگر، بهعنوان برنامهسازی تلویزیونی در برنامههای کودک تجربه شده بود و چندان نمیتوان آن را بیگانه فرض کرد. هر دو این برنامهها فرصتی برای تبدیل مخاطب منفعل به مخاطب فعال است؛ چه در خندوانه که شرکتکنندگان با برداشتن کارت و شمارههای قرعهکشی فرصت مشارکت مییابند چه در دورهمی که حضار در مسابقاتی که مهران مدیری با حضور آنها در سن راه میاندازد، شرکت میکنند.
هر دو از نمایش کمدی به دو شکل مختلف بهره میبرند اما شاید مهمترین قسمت هر دو برنامه که نقش مهمی در جذب مخاطبان هم دارد، دعوت از میهمانان و گپوگفتهایی است که میان آنها و مجری برنامه رخ میدهد. به عبارت دیگر، بخش تاکشو برنامه بیش از بخشهای دیگر جذاب است اگرچه در دورهمی پلاتوها و وانمنشوهای مدیری طرفداران زیادی دارد و در خنداونه نیز شیطنتها و شیرینزبانیهای جنابخان. با این حال، میهمان هر قسمت بهعنوان سرتیتر برنامه برجسته میشود. نحوه معاشرت و مواجهه با میهمانان را از دو حیث میتوان بازخوانی کرد. گاه خود میهمان به دلیل شهرت و محبوبیت، جذابیت گفتوگوها را تضمین میکند و برخی مواقع نیز نوع سؤالات و محتوا و مضمون خود گفتوگو. این دومی بهشدت به توانایی مجری در مدیریت گفتوگو بستگی دارد که انصافا هم رامبد جوان و هم مهران مدیری با سبکهای متفاوتشان در این زمینه موفق هستند. اما آنچه همین نقطه قوت را به نقطه ضعف بدل میکند، دعوت از برخی میهمانان با توجه به سطح اعتبار و منزلت اجتماعی- حرفهای آنهاست که نهفقط جذابیتی ندارد که گاهی حتی در وزن و اعتبار خود برنامه نیست. میهمانان میآیند تا به برنامه اعتبار ببخشند نه اینکه از آن اعتبار بگیرند. اگرچه این نسبت دوسویه بین میهمان و برنامه برقرار است.
این اتفاق بهویژه در برنامه دورهمی بیشتر رخ میدهد. بعضا شاهد حضور میهمانانی هستیم که در حد و سطح خود مهران مدیری نیستند و این حضور آنها در برنامه و مقابل مجری قرارگرفتن، بعضا موجب ذوقزدگی برخی از آنها شده و بیش از آنکه مخاطب از مصاحبت مجری و میهمان لذت ببرد، میهمان از اینکه از طریق این برنامه دیده شده یا اعتبار یافته، لذت میبرد! ضمن اینکه هژمونی بازیگر در این برنامه گاه آزاردهنده است. مگر فقط این بازیگران هستند که آدمهای موفقند یا حرفی برای گفتن دارند. مگر همه بازیگران به حد و اندازهای رسیدهاند که در مقام یک ستاره در این مجلس بدرخشند؟! فلان بازیگر دستِچندم یا بازیگری که دوتا نقش نیمبند در سریالها بازی کرده، چقدر میتواند برای مخاطب جذاب باشد. گاهی برخی از آنان چنان با تفرعن حرف میزنند که به نظر میآید امر بر آنها مشتبه شده که خیلی آدمهای مهمی هستند. دستزدن و تشویق شرکتکنندگان که برآمده از مقتضیات برنامه است، موجب شده برخی از آنها دچار نوعی خودقهرمان پنداری کاذب شوند و این خودشیفتگی را بعد از برنامه در فضای مجازی و شبکههای اجتماعی بسط میدهند و برای خویش هوادار خلق میکنند! متأسفانه تب سلیبرتیشدن چنان بر جامعه سایه انداخته که همه در تبوتاب آن میسوزند! برخی معتقدند مهران مدیری با دعوت از برخی چهرههای جوان و کمترشناختهشده فرصتی برای توجه و دیدهشدن آنها مطرح میکند، اما مسئله اینجاست که اینجا در این برنامه جای استعدادیابی یا تشویق و ترغیب آنها نیست.
همین نگرش گاه برخی از این میهمانان متوسطالحال را دچار این سوءتفاهم میکند که آنها خیلی با مردم فاصله دارند و باید برای آنها پیام صادر کنند! جالب اینکه اتفاقا در همین میهمانان کموزن شاهد حرفها و رفتارهای عجیبوغریب هستیم و تعارف تعریفهای مدیری را به حساب خاصبودن خود فرض میکنند و فخر میفروشند! البته مدیری باید آداب میزبانی را به جای آورد اما مسئله این است که میهمان حبیب خداست نه سرور بنده خدا. ضمن اینکه گاهی این میهمانان کوچک، به واسطه کمتجربگی و نداشتن قابلیتهای فردی، حرف چندانی برای گفتن ندارند و مهران مدیری گاه مجبور میشود سریع گفتوگو را ببندد و به سراغ بخش بعدی برنامه برود. تکیهکلام او که میهمان داریم چه میهمانی، نیازمند عناصر و ارزشهای خبری دیگر هم است. دورهمی و برنامههای مشابه باید به این چه، یک چرا هم اضافه کنند؛ اینکه چرا میهمان داریم و چرا فلان میهمان به برنامه دعوت شده، باید پاسخی درخور بیابد تا هم به شعور مخاطب احترام گذاشته شود و هم به شأن برنامه اعتبار داده شود.