روز گذشته معاون پایش و نظارت ساترا، با اشاره به بازتاب یکی از سکانس های فیلم هندی «دانکی» با بازی شاهرخ خان، انتشار این فیلم در پلتفرمهای نمایش خانگی را ممنوع اعلام کرد.
محمد حسامپور معاون پایش و نظارت ساترا در توضیحاتی تکمیلیتر درباره منتشر نشدن این فیلم چنین گفت: «انتشار فیلم «دانکی» محصول هندوستان به دلیل رویکرد ایران هراسانه، مورد تایید ساترا نیست. فیلم «دانکی» با تحریف واقعیت، تصویرسازی نامناسبی از مدافعان جان بر کف مرزهای ایران و نیروهای فداکار مرزبانی ایران ارایه می دهد. این فیلم تحت تاثیر لابیها و فضاسازی ضد ایرانی رسانه های غربی و برای پیشبرد دیدگاه های ایران هراسانه تولید شده است.»
دروغهای شاخدار هندیها
اظهارنظرهای معاون پایش و نظارت ساترا موجب شد تا نگاه دقیقتری به فیلم «دانکی» بیندازیم و متوجه اصل ماجرا شویم. فیلم «دانکی» هم اکنون در سطح جهانی به فروش بالایی دست پیدا کرده و توانسته رتبه چهارم فروش در سینماهای شب کریسمس دنیا را از آن خود کند. داستان فیلم درباره مهاجرت غیرقانونی چند هندی است که میخواهند به صورت غیرقانونی، خودشان را از هند به انگلستان برسانند و در مسیرشان از ایران هم عبور میکنند. عنوان «دانکی» به «پرواز با خر» یا شیوه مهاجرت افراد بدون مدرک از یک کشور به کشور دیگر اشاره دارد که مهاجران در هر مرحله از راه با خطر اخراج و مرگ مواجه میشوند.
کارگردان هندی، سکانسهای مربوط به ایران را به بدترین شکل نمایش داده است. او مرزبانان ایرانی را رشوهگیر، آدمکش و متجاوز نشان داده است که به راحتی مهاجران کشورهای دیگر را مورد هدف قرار میدهند و نقشههای شوم برایشان میکشند!
چنین تصویرسازی زشت و نادرستی در حالی صورت میگیرد که ایرانیان همواره رفتار خوبی با مهاجران داشتهاند. در تاریخ صد سال گذشته، ایران یکی از بهترین کشورهای مهاجرپذیر در دنیا بوده است. ایران در زمان جنگ جهانی دوم به بهترین شکل میزبان لهستانیهای جنگزده و آواره بود و پس از آن و در طول این سالها همیشه به خوبی از مهاجران کشورهای همسایه پذیرایی کرده است.
انتقادات به کارگردان هندی
انتشار چنین سکانسِ زشت، غیرواقعی و نامعقولی در سینما قطعا حساسیتبرانگیز خواهد شد، اما هندیها چرا ریسک کردهاند و حاضر به انجام چنین کاری شدهاند؟ کارگردان فیلم، راجکومار هیرانی، کارگردانی پرحاشیه در سینمای هند است که سابقه فیلمهای حساسیتبرانگیز با موضوعات دیگر را دارد.
به نظر میرسد هیرانی که روابط نزدیکی با تهیهکنندگان و پخشکنندگان خارجی دارد، ابایی از از به نمایش درآوردن سکانسهای حاشیهساز و حساسیتبرانگیز ندارد. همچنین برخی از صاحبنظران معتقدند ارتباط نزدیک هند و اسرائیل در سالهای اخیر، موجب نفوذ لابیهای صهیونیستی به سینمای بالیوود شده و ساختن چنین سکانسهایی، محصول همین نفوذ و نزدیکی است.
منتقدان سینما چندان روی خوشی به فیلم نشان ندادهاند و سبک فیلمسازی هیرانی را تکراری و شبیه به فیلمهای قبلی او مثل «پیکی» میدانند. آنها میگویند او با استفاده از فرمولهایی از پیش مشخص شده، فیلمنامههایش را مینویسد و با تصویر کردن سکانسهای حساسیتبرانگیز به دنبال جذب مخاطب است.
جای خالی فیلمهای ایرانی در جهان
همچنین تصویرسازی اغراقگونه هیرانی با انتقاد مخاطبان هندی فیلم هم مواجه شده است. آنها با انتقاد از داستان فیلم، گفتهاند اگر کسی از هند بخواهد به صورت قاچاقی به اروپا سفر کند، هیچ وقت چنین مسیری را انتخاب نمیکند. با اینکه مخاطبان امروز سینما به راحتی مقهور این تصویرسازیهای نادرست نمیشوند اما باز چنین فیلمهایی کارکرد خودشان را دارند و موجب ایرانهراسی خواهند شد و تصویر کج و معوج در ذهن تعدادی از تماشاگران فیلم خواهد ساخت.
در چنین شرایطی که جنگ فرهنگی سنگینی علیه کشورمان در جریان است، باید دیپلماسی فرهنگی دولت، فعالتر و قویتر از همیشه به کارش ادامه دهد. همچنین سازمان سینمایی باید روی سوژههایی مرتبط با فرهنگ و تاریخ ایران سرمایهگذاری کند؛ با ساخت فیلمهایی با استانداردهای جهانی، بخشی از فرهنگ مردم ایران در سینما بازنمایی خواهد شد و خودمان روایتگر تاریخ و فرهنگمان خواهیم بود نه کشورهای دیگر. متاسفانه این یکی از بخشهای مغفول مانده سینمای ایران است که کمتر کاری برایش انجام شده و جای خالیاش همچنان به شدت احساس میشود.
اگر سینمای ایران فیلمهایی باکیفیت و داستانهایی جذاب تولید کند و در ارتباط با پخشکنندههای جهانی بتواند در سطح جهانی اکرانی وسیع داشته باشد، آن زمان بهترین کار تبلیغاتی صورت میگیرد و بخش زیادی از تصویرسازیهای نادرست مرتبط با ایران خنثی خواهد شد.
نویسنده: احمد محمدتبریزی