مراسم رونمایی از کتاب «دو خاطره: سفرنامه پاریس، عوجکلاب» نوشته داریوش مهرجویی که از سوی نشر به نگار منتشر شدهبود چهارشنبهشب با حضور جمعی از هنرمندان و اهالی ادب در خانه هنرمندان ایران برگزار شد. این مراسم با توضیحات شهرام اقبالزاده، دبیر مجموعه آثار مهرجویی درباره تازهترین اثر ادبی این سینماگر شروع شد. کتابی که به گفته اقبالزاده درباره سفر مهرجویی به فرانسه و بازداشتش در یکی از کشورهای همجوار خلیجفارس است. اقبالزاده در ادامه ترجیح داد در مورد خود مهرجویی و شخصیت ادبی او صحبت کند.
او در ادامه به نویسندگی مهرجویی هم اشاره کرد و به نقدهایی پاسخ داد که به نوشتههای او وارد میشود. در بخش بعدی این برنامه شبنم مقدمی، بازیگر سینما و تئاتر چند صفحهای از کتاب «دو خاطره» مهرجویی را خواند و امیر پوریا، علی شروقی و مجتبی گلستانی هم به عنوان منتقد درباره این کتاب صحبت کردند. علی شروقی با اشاره به تازهترین کتاب داریوش مهرجویی گفت: «سفرنامه پاریس، با فیلم توقیفشده مهرجویی با نام «مدرسهای که میرفتیم» شروع شده و با فیلم «اجارهنشینها» تمام میشود. در هر دو فیلم مکانی است که استعاره یک مکان بزرگتر بوده و دلالت ضمنی دارد بر یک مکان بزرگتر؛ بدون اینکه از تمثیل به شکل مکان استفاده بشود. در این نوشته، حس ناامنی از بیجایی و بیمکانی مدام احساس میشود که نقطه اوجش را در آن خردهروایتی میبینیم که شخصیتی با ارجاع به غلامحسین ساعدی وارد داستان میشود. » اما داریوش مهرجویی که با تاخیر به این نشست رسید هم ترجیح داد تا درباره روشنفکری حرف بزند.
او با اشاره به بعضی از صحبتهایی که درباره بابک احمدی میشود، توضیح داد: «هیچکس با بابک احمدی حرف نمیزند. چون کسی نمیفهمد او چه میگوید. هیچ کس نیامده دو کلمه دربارهاش حرف بزند. این حسادت و بغض است. کینهتوزی است. اما ماجرا چیست؟ بلد نیستند و نمیفهمند طرف چه میگوید. دانشش را ندارند. بابک احمدی یکی از بزرگترین روشنفکران یا خردورزان دوران ما است و نسلهای بعد متوجه میشوند که چه اهمیتی داشته است. » مهرجویی در ادامه با اشاره به اینکه با استفاده از واژه روشنفکر چندان موافق نیست، گفت: «به منورالفکرها میگویم خردورز. ضمن اینکه ما اصلا روشنفکر نداشتهایم. همیشه ایدئولوگ داشتهایم و این دو خیلی با هم فرق دارند. ایدئولوگ معتقد به یک حقیقت مطلق و ایدئولوژی است و میگوید حقیقت نزد من است و همه باید ساکت شوند. اما خردورز و روشنفکر، با خرد کار میکنند. » اسدالله امرایی آخرین سخنرانان این مراسم بود. او با اشاره به اینکه داریوش مهرجویی فیلمسازی باسواد و کتابخوان است و به خوبی میداند چه حرفی را چه موقع و کجا بزند، توضیح داد: ««دایره مینا» نخستین فیلمی بود که از او در سینما دیدم. این فیلم اقتباسی از داستان «آشغالدونی» اثر ساعدی بود. همین چند روز اخیر هم بخشهایی از اتفاقات این فیلم و داستان را در اطرافمان دیدیم و آشغالدونی برایمان زنده شد.» امرایی این نگاه مهرجویی را ناشی از شناخت جامعه دانست و عنوان کرد: «هنرمند وقتی جامعهاش را بشناسد، از جامعه خود حرف میزند. حرفهایی که حتی سالها بعد هم خود را نشان میدهند. زبان مهرجویی ادا و اصول ندارد او راحت ارتباط برقرار میکند و هر آنچه را میخواهد، بیان میکند. این ویژگی را در فیلمها و کتابهایش هم دیدهایم.»