حسین علیزاده گفت رهبر انقلاب راهنمای این جامعه و راهنمای دنیای اسلام هستند، ایران در منطقه الگو است و درست نیست که چنین نگاهی به موسیقی در ایران وجود داشته باشد.

حسین علیزاده:هنرمند تعهد هنری دارد نه حکم اداری/ از پتانسیل من، شجریان و ناظری استفاده نمی شود

حسین علیزاده گفت رهبر انقلاب راهنمای این جامعه و راهنمای دنیای اسلام هستند، ایران در منطقه الگو است و درست نیست که چنین نگاهی به موسیقی در ایران وجود داشته باشد.

به گزارش هفت هنر، چندی پیش بزرگداشت استاد حسین علیزاده با هدف تکریم مفاخر فرهنگ و هنر ایران و به همت کانون موسیقی دانشجویان دانشگاه فردوسی مشهد در آمفی‌تئاتر دانشکده علوم برگزار شد. در ادامه متن کامل این سخنرانی را می‌خوانید:

به شرایط موسیقی ایران باید درست نگاه کرد

حسین علیزاده در ابتدای این سخنرانی با اشاره به دلیل حضورش در دانشگاه فردوسی مشهد گفت: خوب است که شما بدانید دانشجوی “مشهدی” در قد اول دانشجوی مشهدی نیست و دانشجوی “ایرانی است”، و دانشجوی تهرانی یا شیرازی هم دانشجوهای تهرانی و شیرازی نیستند و دانشجوهای ایرانی هستند. اگر که مسائلی دانشجویان عزیز مشهدی را رنج دهد یا خوشحال کند درواقع یک ایرانی رنج می‌کشد یا خوشحال می‌شود، چون به شرایط موسیقی ایران باید درست نگاه کرد و اینجا شرایط خوبی ندارد این شرایط شهر مشهد و دانشجویان مشهد نیست، شرایطی از بخشی از ایران است و شرایط ما ایرانی‌هاست. این است که اگر من برحسب وظیفه و عشق اینجا حضور دارم به خاطر همدردی یا همراهی با دوستان دانشجوی هموطنم است.

وی افزود: مشهد جزوی از خاک ایران هست که خیلی هم ویژه است، واژه مقدس به هر شهری گفته نمی‌شود و به شهر مشهد گفته می‌شود. مقدس از قداست مردم می‌آید و آن چیزی که مردم به آن عشق می‌ورزند و به آن احترام می‌گذارند قداست آن شهر را بالا می‌برد. تمام مردمی که نسل به نسل زندگی کردند این مقدسات را به بعدی سپردند و این احترام در دل و جان مردم از طفولیت کاشته شده است ولی یادمان باشد احترام انسان و احترام یک ایرانی هم جزو مقدسات است. من نمی‌توانم آدم مقدسی باشم یا مروج مقدسات باشم ولی به ایرانی‌ها و هنرمندان ایرانی توهین کنم.

فاصله بین هنرمندان و مسئولین

خالق موسیقی فیلم “دل‌شدگان” در ادامه با اشاره به برگزاری مسابقات قرآن در کشور گفت: می‌دانیم که در سال رقابت‌های زیادی در کل کشور گذاشته می‌شود که در واقع یک نوع مسابقه هست که قاریان قرآن شرکت می‌کنند که با هم رقابت کنند. این‌ها شرکت نمی‌کنند که آیه‌های قرآن را تفسیر کنند یا نظر خودشان را بگویند، چنین چیزی قرار نیست بلکه این‌ها شرکت می‌کنند برای اینکه هرکس با موسیقی بهتر قرآن و آیه‌ها را خواند و با کیفیت موسیقی بهتری خواند اثرگذاری بیشتری دارد و آن شخصی که با موسیقی خیلی خوبی آیات را خوانده تشویق می‌شود و جایزه می‌گیرد، از هرجای دنیا هم می‌تواند شرکت کند. فکر می‌کنم قبل از اینکه به مجاز بودن یا نبودن موسیقی فکر کنیم باید فکر کنیم اصلاً چرا موسیقی وجود دارد؟ آیا می‌شود در هیچ تمدنی موسیقی نباشد؟ و آیا همه کشورهای دنیا موسیقی در آن‌ها تحت نظارت هست و فقط یک عده باید تصمیم بگیرند که مردم چگونه موسیقی گوش کنند؟

این موسیقی‌دان با بیان این که هر جامعه‌ای که واقعاً تکیه معنوی از نظر فکری داشته باشد هنرهای مختلف و به خصوص موسیقی جایگاه خیلی خیلی بزرگی در آن دارد، عنوان کرد: وقتی جامعه به لحاظ فکری خوب ساخته شود بعداً دیگر به وزارت ارشاد احتیاج نداریم. یعنی من هم که پنجاه سال در موسیقی فعال بودم باید فلان کسی که در وزارت ارشاد حکم می‌گیرد و پشت میز می‌نشیند در مورد من یا کار من تصمیم بگیرد. آیا تجربه مرا دارد؟ آیا شناخت مرا دارد؟ و آیا حساسیت من به شرایط موسیقی در کشورم را دارد؟ ندارد، اصلاً اطلاعاتش را ندارد و فقط با حکم اداری به آنجا آمده است. ما اگر بخواهیم به مسائل خودمان به شکل انتقادی نگاه کنیم یک فاصله‌ای بین مسئولین و هنرمندان ایجاد می‌شود.

هنرمند تعهد هنری دارد نه یک حکم اداری

حسین علیزاده ادامه داد: چرا به هنر که می‌رسیم فکر می‌کنیم نیازی به کارشناسی نیست یا از کسانی کارشناسی می‌گیریم که خیلی سرسپردگی دارند یعنی هنرمند یک تعهد هنری دارد نه یک حکم اداری، در بسیاری از تصمیمات موسیقی یا بحث‌های موسیقی غیر از دانشگاه که جزو وظیفه خودم می‌دانم در جمع شما شرکت کنم و نیرو و انرژی خودم را زیاد می‌کنم ولی خیلی جاها بوده که ما دل سوزاندیم و بحث کردیم و جدل کردیم برای پیشبرد هنری که اتفاقاً اگر ما کارشناسی‌اش کنیم به جایگاه واقعی می‌رسد و نیازی نیست که ممیزی شود یا مرتب از طریق شوراهایی که تخصص یا صلاحیتش را خیلی ندارند کارها بررسی شود. منظورم خودم نیست، هم دوره‌ها و تمام هنرمندانی که در تاریخ ایران جاودانه هستند برای ارتباط مردم نباید اجازه‌نامه داشته باشند که با مردم ارتباط برقرار کنند.

رکوردار جایزه سیمرغ بلورین موسیقی متن جشنواره فیلم فجر در ادامه خطاب به مسئولین کشور گفت: چند ماهی است ما دهه فجر را پشت سر گذاشتیم. از یک نظر بسیار زیباست که ایام فجر و پیروزی را داریم. در این ایّام اصلش این است که از کسانی یاد کنیم که از جانشان گذشتند و از طیف‌های مختلف اجتماعی هم بودند، وقتی می‌خواستند که به آزادی و ایده‌آلشان برسند از همه‌چیز گذشتند و الآن 37 سال از آن زمان می‌گذرد و قرار است هرسال یاد کنیم. همه ما به طور ملموس نزدیکانی داشتیم که از دست دادیم، چه زمان جنگ و یا در زمان انقلاب، خیلی از دانشجویان و شاگردان و دوستان و همکارانمان رفتند و خیلی از شهدایی که جانشان را گذاشتند. حال ده روز قرار است که یک یادبودی باشد، این ده روز خیلی می‌تواند بار معنوی داشته باشد. اما چرا باید طوری باشد که من که شخصاً از کسانی که در فعالیت‌های اجتماعی و سیاسی بودم چرا رغبت نمی‌کنم آنطور که باید به این ده روز نگاه کنم؟ موسیقی فقط ده روز نیست، یعنی برای موسیقی بودجه بگذاریم و خرج کنیم برای ده روز؟ و 355 روزش را به موسیقی توهین کنیم و شرایط بدی برایش بگذاریم و فقط در این ده روز به شکل تبلیغاتی به آن نگاه کنیم.

دهه فجر باید با تومان و ریال سنجیده شود؟

خالق “نینوا” با اشاره یه رویکرد پررنگ اقتصادی دوره گذشته جشنواره موسیقی فجر، عنوان کرد: آیا شما هیچ روزنامه‌ای خواندید که در مورد ماهیت این ده روز صحبت شود؟ یا فقط خواندید که فلان کنسرت در جشنواره چقدر فروخت و فلان قرارداد چقدر بود؟ همه چیز با مادیات سنجش شد و تمام امکانات دولتی در اختیار این است که چه کسی پول بیشتری در این ده روز می‌سازد؟ و در خبرها تیترهای بزرگ روزنامه می‌آید که فلان کنسرت فروخت و بلیط‌ها تمام شد. مسئولین، اگر فرصت چرخ زدن در شهر ندارند همین روزنامه‌ها را مطالعه کنند، واقعاً دهه فجر باید با تومان و ریال سنجیده شود؟ چرا باید تمام این ده روز صحبت این باشد که کدام کنسرت چقدر فروخت یا دستمزد فلانی چقدر بود. آنوقت جالب است همه بدون استثناء می‌گویند چقدر می‌دهی که در دهه فجر شرکت کنیم؟ و این اولین سؤالی است که پرسیده می‌شود! معنویات این ده روز کجاست؟

این استاد موسیقی ایرانی ضمن بیان این که در این ده سال اخیر یاد گرفتیم در مورد هرچیز می‌توانیم با تبلیغات جلو برویم، عنوان کرد: در شهرهایمان که نگاه کنیم می‌بینیم که تابلوها خیلی زیادتر شده و به ظاهر فکر می‌کنیم شهر فرهنگی شده است. این‌ها همه صندوق‌های پول شهرداری است که در شهر کاشته شده و از این‌ها می‌شود استفاده خوب یا بد کرد ولی اتفاقاً بیشتر روی درآمد فکر می‌شود و شما می‌توانید یک مسئله فرهنگی خیلی خیلی نازل را اگر که سرمایه پایش بگذارید می‌توانید رواج دهید و در شهر جلوی چشم همه بگذارید و یواش یواش توجیه کنید که این از بهترین نوع هنر هست که دارد عرضه می‌شود.

ساز و موسیقی که سمبل صلح و عشق است

علیزاده بیان کرد:‌ ما اهل موسیقی که مستقلاً از فستیوال‌ها دعوت می‌شویم و معمولاً هم تمام قراردادها و رفت و آمد و اقامت در سطح بسیار خوبی است. در خیلی از این فستیوال‌ها حتی بلیط هم فروخته نمی‌شود. یا مثلاً فلان برنامه رادیویی در فرانسه ما را دعوت می‌کنند بلیت خیلی سمبولیک و به قیمت خیلی ارزان فروخته می‌شود یا اصلاً فروخته نمی‌شود که مردم بیایند. توجه داشته باشید ما را رایگان دعوت نمی‌کنند، بهترین قراردادها را می‌بندند، چرا این کار را می‌کنند؟ اتفاقاً موسیقی‌های سرگرم‌کنندۀ خودشان کار خودش را می‌کند و خیلی هم درآمدزاست. اما دولت‌ها مثلاً می‌گویند موسیقی دورۀ باورک، یا موسیقی آنتیک یا موسیقی قدیمی اروپا یا اصولاً همین الان موسیقی کلاسیک؛ می‌دانید که موسیقی پاپ در تمام دنیا هم درآمدزاست و هم انبوه جمعیت همیشه مصرف‌کننده‌اش هست. در کشورهای غربی و اروپایی یا آمریکا هم ارکسترهای سمفونیکشان اگر قرار باشد فقط با فروش بلیت جلو بروند دچار مشکل مالی می‌شوند و آن‌ها حامیان مالی دارند که دولت‌هایشان این قانون را گذاشته که وقتی حمایت می‌کنند از مالیات معاف می‌شوند و سرمایه‌داران تشویق می‌شوند که از هنرها حمایت کنند و شما می‌بینید با اینکه از نظر درآمدزایی آثار هنری در همه رشته‌ها این درآمدزایی را ندارد ولی سر پاست برای اینکه آن برای جامعه و فرهنگ جامعه مهم است.

وی افزود: دعوا با کسی نداریم، اصلاً ساز و موسیقی که سمبل صلح و عشق است اما بیخودی با ما خشونت می‌کنند و وقتی می‌خواهیم کنسرت‌ بگذاریم بیخودی لشکرکشی می‌کنند. کافیست بگویند نمی‌گذاریم اجرا شود، جلوجلو کنسرت را قطع می‌کنیم برای اینکه وقتی حتی این جمله گفته می‌شود تمام روان و روح و احساس آدم در آن لحظه تحت‌الشعاع آن مسئله قرار می‌گیرد و خیلی خاطرات داریم و حتماً باید در کتاب‌هایمان بنویسیم که وقتی در ایران کنسرت اجرا می‌کنیم متأسفانه احساس امنیتمان کمتر است تا کشور خارجی!

ما در ایران مدافع موسیقی شده‌ایم و هنرمند موسیقی نیستیم

این نوزانده تار و سه‌تار ادامه داد: این موسیقی و هنر این افتخار را به من داده که در حضور شما باشم و فقط مردم پشت آن هستند، اگر روزی برسد که مسئولین هم نگاه مردم را داشته باشند از این پتانسیل مردم استفاده می‌کنند. اینجا مردم سرمایه‌گذاری روی روح و عشقشان می‌کنند، حامی مالی نیستند. البته وقتی در خیلی از کنسرت‌ها حضور پیدا می‌کنند معنی حامی مالی هم پیدا می‌کند. خدا نکند شرایط دوباره به آنجا برسد که برای حمل ساز باید مجوز می‌داشتیم. ما در ایران مدافع موسیقی شده‌ایم، ما هنرمند موسیقی نیستیم، مرتب یک سپر جلویمان است که باید از موسیقی دفاع کنیم. اگر روزی بشود که هنرمندان بتوانند ذهنشان را پرواز دهند و زمینی نباشند، آنوقت هنر موسیقی ایران به جایگاه واقعی خودش می‌رسد.

علیزاده با بیان خاطره‌ای از دوران حضورش در آلمان گفت: سال 62 بود که از ایران رفته بودم و کشور آلمان بودم، وکیلم می‌خواست اقامت آنجا را برایم بگیرد و حاضر نشدم به خاطر شرایطی که می‌خواستم و همچون همیشه می‌خواستم به ایران برگردم، بالاخره در آنجا شروع به درس خواندن کردم و اقامت دانشجویی داشتم ولی تسهیلاتی می‌خواستند برایم قائل شوند و وکیلم گفت کافیست پلیس آلمان بداند شما چه سابقه‌ای دارید، خب این سابقه را چه کسی به من می‌دهد؟ آن ارزش و ملت و مردم خودم می‌دهند. پلیس آلمان به من می‌گوید آیا شما در کشور خودتان شناخته شده هستید؟ خیلی سؤال قشنگی بود. یعنی آیا مردمت به تو اعتبار می‌دهند که ما به شما اینجا اعتبار دهیم؟ برای اینکه آن موقع 32 ساله بودم و اگر ده سال پیش هم این سؤال را می‌کرد می‌گفتم بله هستم. من از روزی که با دلم شروع به ساز زدن کردم و اولین ضبط رادیویی‌ام را در سال 1349 کردم که 19 ساله بودم بعدش مردم حامی من شدند و تمام انرژی و عشقم را از مردم ایران گرفتم.

احساس می‌کنیم نفاق بین مسئولین هست

خالق آلبوم “ترکمان” ادامه داد: ببینید یک موقعی بود که اگر کنسرتی لغو می‌شد اتفاق خیلی عجیبی بود، همه جا می‌پیچید. نه اینکه الآن نپیچد ولی کم کم دارد عادی می‌شود. چرا به این مسئله فکر نمی‌شود که ناهماهنگی اجتماعی و حتی درگیری‌های اجتماعی تا ایستادن در مقابل حق می‌تواند در جامعۀ ما خطرناک باشد به خاطر اینکه شرایط بسیار حساسی دارد در منطقه اتفاق می‌افتد که یک مسئله جهانی هست و ایران کشوری است که در آن امنیت هست و قدرت دارد و این امنیت را نگه داشته است. می‌دانید که دور و بر ما اصلاً امنیت وجود ندارد، خب این خیلی راحت به دست نیامده و برای همۀ ما ایرانی‌ها افتخار است و به همه کسانی افتخار می‌کنیم که با جان و دل امنیت کشور را حفظ می‌کنند اما فکر نمی‌کنیم با یک غفلت کوچک کم کم این نفاق را داریم به وجود می‌آوریم.

علیزاده در ادامه با بیان این که ما ملت ایران احساس می‌کنیم نفاق بین مسئولین هست، عنوان کرد: وقتی که رئیس‌جمهور انتخاب می‌شود و وزیرش را انتخاب می‌کند فقط آن وزیر برای رئیس‌جمهور اعتبار دارد چون وقتی حکمی را امضا می‌کند یا مجوزی را امضا می‌کند خارج از اتاق خودش هیچ ارزشی ندارد برای اینکه به او بها داده نمی‌شود. و آیا تمام دنیای پیشرفته از احترام به قانون نمی‌آید؟ یعنی هر کشوری که فرهنگش بالا باشد احترام به قانونش بیشتر است. ما مشکلمان این است که وقتی می‌خواهیم یک کار اداری انجام دهیم بعضی بلدند، ما نمی‌دانیم آن زیرمیزی را باید با چه ادبیاتی بگوییم که کارمان راه بیفتد! چون بدون آن نمی‌شود، امّا آن هم برای مراجعه‌کننده مهارتی می‌خواهد که قبلاً به آن پول چای می‌گفتند ولی الان علنی باید بنشینی و با او قرارداد ببندی!

عده‌ای بنابرمصلحت با موسیقی مخالفت می‌کنند

وی افزود: قطعاً مسئولین کشور می‌دانند که قانون موقعی ارزش دارد و مهم است که خود مسئولین اول آن را رعایت کنند، ضمناً آیا احساس خطر نمی‌کنند که جریانات خود به خودی که یکهو صد نفر موتورسوار یک جا می‌ریزند یواش یواش خشونتی بینشان اتفاق بیفتد؟ بالاخره توهین به ملت است که وقتی بلیط تهیه کرده احساس ناامنی بکند وقتی که می‌آید هرجور توهینی به او بشود. این احساس عدم امنیت یواش یواش خشونتی به وجود می‌آورد و ممکن است مردم را مقابل هم قرار دهد، بیایید در شرایط حساس کنونی به این مسئله فکر بکنیم که آیا این باعث نمی‌شود که خدایی نکرده حتی تبدیل به جنگ داخلی بشود؟

سرپرست گروه موسیقی “هم‌آوایان” ادامه داد: در خیلی از شهرها وقتی کنسرت‌های بزرگ مجوز داده نمی‌شود نگران‌اند از این که جمعیت زیاد می‌آید، می‌دانید که قانون است که بالای هزارنفر به شهرستان‌ها مجوز نمی‌دهند و یا خیلی جنبه‌های امنیتی دارد. ولی به این موضوع فکر کنند، اینطور نیست که اگر من و خانواده‌ام مخالف موسیقی هستیم یا به نفعمان است که مخالف موسیقی باشیم فقط موسیقی در این خانواده‌های این دوستان و مسئولین خلاصه نمی‌شود و ملتی پشت آن است و این ملیت هویت و عشق و ایمانش است. در همین خراسان، موسیقی خراسان از نظر تاریخی و کیفیت جایگاه خیلی خاص دارد، این فقط این نیست که اگر از یک هنر یا هنرمندی جلوگیری کنید عدۀ کمی هستند، در واقع شما جلوی بخش بزرگی از ملت ایران ایستادید. عده‌ای هم داریم که ممکن است یک موقع در صف مخالفین موسیقی بایستند ولی قلباً اینطور نیستند و حالت مصلحتی یا تظاهر هم در این داستان هست.

نگاه رهبر انقلاب به موسیقی نگاه والایی است

حسین علیزاده روز آخر سفرش همراه با علی بوستان، موسیقی‌دان و نوازنده سه‌تار، به بازدید از یکی از آموزشگاه‌های موسیقی و کانون موسیقی دانشگاه فردوسی اختصاص داد و ضمن افتتاح خانه گفتگو در این دانشگاه که برای گفتمان‌های فرهنگی و هنری پیش‌بینی شده است، در جمع تعدادی از اساتید علوم انسانی دانشگاه فردوسی و دانشجویان کانون موسیقی سخن گفت: این تضاد عجیبی است، ما در دانشگاه، در سطح عالی مملکت برای موسیقی جایگاه داریم؛ ولی وقتی کسی موسیقی تحصیل می‌کند در جامعه به او توهین می‌شود. توهین فقط در لغو کنسرت نیست؛ توهین ادبیاتی است که در برخی روزنامه‌ها از زبان برخی افراد بازتاب داده می‌شود. بنده اگر قدرتش را داشتم باید از این وضع شکایت می‌کردم، چون این افراد موسیقی را در سطح فحشا مطرح می‌کنند، من معتقدم باید در سطوح عالی درباره این مسأله صحبت شود. رهبر انقلاب راهنمای این جامعه و راهنمای دنیای اسلام هستند، ایران در منطقه الگو است و درست نیست که چنین نگاهی به موسیقی در ایران وجود داشته باشد. من مطمئنم که نگاه رهبر انقلاب به موسیقی نگاه والایی است، چون ایشان اطلاعات موسیقیایی خوبی دارند.

وی در پایان گفت: من 50 سال است که در موسیقی ایران فعالیت می‌کنم، باید 50 سال دیگر صبر کرد تا کسانی مثل من، شجریان، ناظری و … متولد شوند، متاسفانه از پتانسیل ما استفاده نمی‌شود و به هیچ وجه در تصمیمات موسیقی کشور دخالتی نداریم. باید فرصتی ایجاد شود تا با مقامات عالی کشور گفت‌وگو کرد که یا ما آنان را قانع کنیم یا آنان مارا، تا سرانجام به راهکاری برسیم که به موسیقی که گفته می‌شود فاخر در شکل واقعی‌اش اتفاق بیفتد.

منبع/فارس

حسین علیزاده گفت رهبر انقلاب راهنمای این جامعه و راهنمای دنیای اسلام هستند، ایران در منطقه الگو است و درست نیست که چنین نگاهی به موسیقی در ایران وجود داشته باشد.