احمد محمدتبریزی – ریل گذاری جشنواره فیلم فجر چندین سال است که اشتباه انجام میشود. جشنواره فیلم فجر هر سال سردتر و کم رونقتر از گذشته برگزار میشود و دلیلش را باید در دخالت مدیران دولتی که قرابت زیادی با هنر و هنرمند ندارند، دانست.
جشنواره فیلم فجر جای اینکه یک فستیوال هنری باشد بیشتر شبیه یک دورهمی برای خودنمایی و دیده شدن چند هنرمند است. متاسفانه دبیران جشنواره در طول این سالها روح جشنواره را کشتهاند و جز یک نام و یک مراسم چیز دیگری از آن باقی نگذاشتهاند.
پس از رفتن محمد حیدری از دبیری جشنواره، آمدن ابراهیم داروغه زاده بدترین اتفاق ممکن بود. داروغه زاده که در طول این سالها بین رفتن به شورای شهر و صندلیهای مدیریتی در سینما سرگردان بوده نگاهی هنری به جشنواره ندارد و همچون دیگر مدیران این جشنواره هنری را با چشم ریاست و کارمندی نگاه میکند. شاید جشنواره برای داروغهزاده محل مناسبی برای دیده شدن و شنیده شدن نامش در رسانهها و محافل عمومی باشد و به عنوان یک سکوی پرتاب برای دورههای بعدی شورای شهر و مجلس به آن نگاه کند ولی برای هنرمندان و مردم عاشقان سینما اتفاق خوشایندی نیست.
هر سالی که از عمر جشنواره گذشته، دبیران این اتفاق از ترس به خطر افتادن موقعیتشان با محافظهکاری تمام و با حالتی دست به عصا فیلمهای جشنواره را انتخاب کردهاند که نتیجهاش یک جشنواره خنثی و بدون شور شده است.
سی و هشتمین جشنواره فیلم فجر اوج این بد سلیقگی و محافظهکاری است. اتفاقات چند ماه اخیر کشور در کنار شیوه مدیریت دبیر جشنواره، فضا را به سمتی برد تا هنرمندان علاقهای به شرکت در جشنواره نداشته باشند. حتی مردم نیز از تب و تاب حضور در جشنواره را از دست دادهاند و این رویداد هنری برایشان محلی از اعراب ندارد.
جشنواره فیلم فجر 98 نیز همچون دورههای گذشته تمام میشود و در این میان چند رسانه و خبرنگار تا مدتها مشغول به به و چه چه میشوند ولی آنچه باقی میماند و متضرر میشود سینماست. سینمای ایران در این چند ساله شبیه یک بیمار در حال احتضار است که دلیلش جز شیوه تصمیم گیری مدیران سینمایی نیست. وقتی به فیلمهای جشنواره که در طول سال اکران میشوند نگاهی میاندازیم بیشتر متوجه میشویم. فیلمهایی بی کیفیت و مردمی که علاقهای به دیدن این فیلمها ندارند و دوباره مطابق تمام این سالها چند کمدی مبتذل و سطحی پرفروش خواهند شد.
امسال که پروپاگاندا از جشنواره فیلم فجر گرفته شده بیشتر میتوان فهمید که جشنواره فیلم فجر تا چه اندازه متکی به تبلیغات و هیاهو و شلوغی بود؛ وگرنه ذات جشنواره آورده و دستاوردی برای سینمای کشور نداشت. سینمای ایران از مسائل و مشکلات زیادی رنج میبرد که در هیچ جای دنیا مشابهش دیده نمیشود. اگر کسی میخواهد برای این سینمای بیمار و رنجور کاری انجام دهد، باید یک بار برای همیشه معادلات غلط آن را بیندازد و از نو بنا کند. کاری که مدیران محافظه کار توان انجام دادنش را ندارند.