جشنواره فیلم فجر در قُرق فیلم‌اولی‌ها

همین چند ماه پیش بود که «سامان سالور» از رواج فیلم‌های کم‌هزینه و به‌شدت بی‌کیفیت گلایه کرد و هشدار داد که تعداد فیلم‌اولی‌ها از سیگارفروش‌های جدید تهران هم بیشتر خواهد شد. از طنز مسئله که بگذریم، در صحبت‌های سالور حقیقتی نهفته است: تعداد فیلم‌سازانی که برای نخستین‌بار فرم حضور در جشنواره سی‌وپنجم را پر کرده‌اند، کم نیستند. در سال‌های گذشته بیشترین سهم موفقیت فیلم‌های جشنواره فیلم فجر، مدیون جوانان فیلم‌سازی است که با نگرشی متفاوت قدم در راه فیلم‌سازی گذاشته و برخی از آنها در سینمای ایران جریان‌ساز شده‌اند. موفقیت بسیاری از فیلم‌سازان جوان به بیرون از مرزها هم کشیده شده و در سال‌های اخیر جوایز بین‌المللی فراوانی نصیب سینمای ایران کرده است. از طرف دیگر در جشنواره پیش‌رو نیز بسیاری از موضوعاتی که دست‌مایه ساخت فیلم این فیلم‌سازان قرار گرفته است، مثل دو، سه سال گذشته حول محور موضوعات و آسیب‌های اجتماعی است؛ موضوعاتی که تحلیل‌های متفاوتی از جانب این فیلم‌سازان درباره آنها می‌شود. سعید روستایی که سال گذشته با «ابد و یک روز» توانست بسیاری از جوایز جشنواره فیلم فجر را به خود اختصاص دهد، توانست با فیلم‌نامه‌ای که بسیاری از منتقدان بر جذابیت‌های نوشتاری آن اتفاق‌نظر داشتند و کارگردانی او را تحسین کردند، برشی از مسائل اجتماعی را به تصویر بکشد و در کنار آن محمدحسین مهدویان در گونه‌ای دیگر با خلاقیت‌های تصویری و نوع روایتش، بخشی از تاریخ معاصر کشورمان را در دوران جنگ تصویر کرد. نکته درخور توجه، حضور فیلم‌سازان اول در جشنواره سی‌وپنجم در کنار فیلم‌سازان دیگر است و برخلاف دوران گذشته جشنواره فجر، بخش‌بندی خاصی برای ارزیابی این آثار وجود ندارد.

 سیمرغ «نگاه نو» ناگهان پر زد
محمد حیدری، دبیر جشنواره فیلم فجر معتقد است بخش «نگاه نو» زمانی در جشنواره فیلم فجر ایجاد شد که تعداد آثار فیلم‌اولی و کیفیت آنها به اندازه سال‌های اخیر نبود. در یک دوره‌ای به‌دلیل اینکه تعداد آثار کارگردان‌های اول و دوم محدود بود، یک بخشی به آن اختصاص داده شد و بعدها این بخش منحصر به فیلم‌اولی‌ها شد، اما با توجه به اینکه در سال‌های اخیر تعداد و کیفیت فیلم‌اولی‌ها افزایش و ارتقا یافته است، بهتر بود که در کنار دیگر آثار و در همه بخش‌های فنی و محتوایی مورد قضاوت قرار گیرند. این در حالی است که در جشنواره سی‌وچهارم فیلم فجر، تندیس یا سیمرغ بلورین بخش فیلم‌نامه از بخش نگاه نو حذف شده بود. فیلم‌سازان اول در این دوره از جشنواره می‌توانند در بخش بهترین بازیگری و عوامل دیگر نیز کاندیدای دریافت جایزه شوند. اضافه‌شدن تندیس استعداد درخشان از دیگر تدابیری است که برای این دوره جشنواره فیلم فجر اندیشیده شده و بهترین کارگردان فیلم اول، این جایزه را دریافت خواهد کرد.
تب تند فیلم‌های اجتماعی
«تابستان داغ»، به کارگردانی ابراهیم ایرج‌زاد، «ایتالیاایتالیا»، به کارگردانی کاوه صباغ‌زاده، «انزوا»، به کارگردانی مرتضی‌علی عباس‌میرزایی، «مادری»، ساخته رقیه توکلی، «بی‌نامی»، به کارگردانی علیرضا صمدی، «مرداد»، ساخته بهمن کامیار، «جاده باریک می‌شود»، به کارگردانی مصطفی تقی‌زاده، «خرگیوش»، به کارگردانی مانی باغبانی، «رقص پا»، ساخته مزدک میرعابدینی، «آپاندیس»، به کارگردانی حسین نمازی، «کوپال»، ساخته کاظم ملایی، «بیست‌ویک روز بعد»، به کارگردانی سیدمحمدرضا خردمندان و «آذر»، به کارگردانی محمد حمزه‌ای از جمله فیلم‌های اجتماعی هستند که حاصل نگاه فیلم‌سازان این دوره از جشنواره فیلم فجر است.
«ویلایی‌ها»، به کارگردانی منیر قیدی، «چهل‌مروارید»، به کارگردانی مشترک هادی حاجتمند و علی سلیمانی و «دریاچه ماهی»، به کارگردانی مریم دوستی نیز در گونه دفاع مقدس مقابل دوربین رفته‌اند.  مهران مدیری نیز که ساخت نخستین فیلم سینمایی‌اش را به‌تازگی آغاز کرده، درصدد رساندن فیلم به جشنواره فیلم فجر است. «۵ عصر» با مضمونی اجتماعی و درون‌مایه طنز راهی جشنواره فیلم فجر خواهد شد. رقابت بر سر حضور در جشنواره فیلم فجر خصوصا در بین فیلم‌سازان اول بیشتر است. سال گذشته حدود ۳۴ فیلم در بخش نگاه نو، فرم شرکت در جشنواره را پر کردند و رقابت تنگاتنگی بین فیلم‌های حاضر در این بخش وجود داشت و در نهایت بیشترین جوایز جشنواره فیلم فجر نیز به آثاری در این بخش اهدا شد.
چرایی یک عطش
این سؤال به ذهن می‌رسد که علت عطش بی‌سابقه فیلم‌سازی بین فیلم‌اولی‌ها دقیقا چیست؟ محمدمهدی عسگرپور در گفت‌وگو با «شرق» در پاسخ به این پرسش می‌گوید: «در وهله اول سیستم ورودی فیلم‌ساز به جریان حرفه‌ای سینما، اعم از آموزشگاه و دانشگاه‌ها به دلیل حضور فیلم‌سازان جوان است و بخش دیگر به این برمی‌گردد که جشنواره‌های متعددی برگزار می‌شود و هرکدام از این جشنواره‌ها متقاضی خودش را دارد و مجموع اینها باعث می‌شود تا حجم متقاضی فیلم‌سازی ما در کشور بیشتر شود». او ادامه می‌دهد: «از طرفی میل به کارگردان‌شدن در سینمای ما روزبه‌روز بیشتر می‌شود؛ مثلا افرادی که در حوزه صدا یا فیلم‌نامه یا بازیگری کار می‌کردند، ترجیح می‌دهند وارد این حوزه شوند. بخشی از این اتفاق دلایل جامعه‌شناختی خاص خودش را دارد و بخش دیگر آن به امنیت شغلی برمی‌گردد. موفقیت هرازگاهی که نصیب فیلم‌سازانی که از حوزه‌های دیگر وارد کارگردانی شدند، این شعف را به وجود می‌آورد».عسگرپور در ادامه به نکته مهمی اشاره می‌کند: «البته این موضوع محاسن خودش را دارد و در برخی سال‌ها به‌عنوان پارامتر مثبت حوزه مدیریت محسوب می‌شد؛ اما بد نیست این موضوع بررسی شود که در یک دهه گذشته، کسانی که به‌عنوان فیلم‌ساز اول وارد این حرفه شدند، چه تعدادی به فیلم دوم رسیدند یا در فیلم دوم متوقف شدند؟ قطعا آمار درخور توجهی است؛ به‌ویژه کسانی که از حوزه‌های دیگر وارد فیلم‌سازی شدند، به ‌صورت آماری خیلی کم توانستند به فیلم دوم برسند یا بیشتر از دو فیلم بسازند و به نسبت موفقیت‌شان کمتر بوده است. این نکته درخور توجهی برای مدیریت محسوب می‌شود. به‌ویژه اینکه ما در کشوری زندگی می‌کنیم که کمّیت و کیفیت فیلم اول را دولت تعیین می‌کند که آیا ورود تعداد زیادی از فیلم‌سازان اول به این معنی است که موجبات موج‌سواری مدیران را فراهم می‌کند یا اینکه بدنه سینما نیاز به بازسازی و نوسازی دارد؟
مخالف ورود جوان‌ها نیستم؛ اما…
احمد طالبی‌نژاد، منتقد باسابقه سینمای ایران، در گفت‌وگو با «شرق» درباره حضور نسل جوان در سینمای ایران می‌گوید: «این را که هر سال تعدادی از فیلم‌سازان جوان وارد عرصه سینما می‌شوند، می‌توان از دو منظر بررسی کرد. جنبه مثبت موضوع این است که به‌هرحال سینما مدام دچار تغییر است و سال‌ها است که به عرصه دیجیتال قدم گذاشته‌ایم. بسیاری از فیلم‌سازان قدیمی‌تر نمی‌توانند خودشان را با ابزار جدیدتر وفق دهند. مقصودم تنها تحول ابزاری نیست؛ بلکه تفکر فیلم‌سازی است؛ مثل اثری که از شهرام مکری دیدیم («ماهی و گربه»). این فیلم از نظر تکنیک ساخت کاملا متفاوت بود و ساخت چنین فیلم‌هایی نیاز به تفکری دارد که خیلی قائل به تفکر سنتی سینما نیست و زمانی که نسل جوان فیلم‌سازی سر کار می‌آید، تسلطش بر ابزارهای جدید بیشتر است و طبعا از آنها بهتر استفاده می‌کند و از جهاتی موفق‌تر می‌شوند».
او ادامه می‌دهد: «اما جنبه منفی موضوع این است که برخی از فیلم‌سازان پیش‌کسوت از چرخه فیلم‌سازی کنار گذاشته می‌شوند و از لحاظ صنفی نیز چنین موضوعی درست نیست؛ درحال‌حاضر برخی از فیلم‌سازان ما خانه‌نشین هستند و تهیه‌کننده‌ها ترجیح می‌دهند به سراغ آنها نروند که با تجربه بیشتر و طبعا با بودجه کافی و مناسب دست به ساخت فیلم می‌زنند؛ بلکه برخی از تهیه‌کنندگان ترجیح می‌دهند سراغ فیلم‌سازانی بروند که با بودجه‌ای کمتر می‌توانند فیلم بسازند و مشخص نیست که فیلم دوم را هم می‌تواند راحت بسازد یا نه؟». طالبی‌نژاد در بخشی از صحبت‌هایش به جشنواره فجر سال گذشته اشاره می‌کند و ادامه می‌دهد: «سال گذشته فیلم‌ساز جوانی قدم به عرصه حرفه‌ای سینما گذاشت که توانست بسیاری از جوایز جشنواره فیلم فجر را دریافت کند. سعید روستایی جوان خوش‌فکری است و خوشحالم که موفقیت‌های بسیاری نصیبش شد؛ اما از طرفی این‌همه تشویق جای نگرانی نیز دارد و آن، این است که روستایی از الان به بعد هر فیلمی که بسازد با فیلم اولش مقایسه می‌شود و تجربه نه‌تنها در سینمای ایران، بلکه در تمام دنیا ثابت کرده است که فیلم دوم یک فیلم‌ساز شاید به موفقیت فیلم اولش نباشد». این منتقد سینما انتقاد مهمی را مطرح می‌کند: «واقعیت این است که بسیاری از فیلم‌های ما شبیه هم می‌شوند که اشکال فیلم‌سازان اول ما این است که هیچ‌کدام از آنها دارای امضای خاص خود نیستند. درصورتی‌که نسل گذشته فیلم‌سازی ما هرکدام امضای خاص خودشان را داشتند؛ مثل کیمیایی، مهرجویی، تقوایی یا بیضایی و فرهادی. من مخالفتی با ورود فیلم‌سازان جوان به سینما ندارم؛ اما مشکل اینجا است که صنعت سینمای ایران ظرفیت این‌همه نیروی تازه‌نفس را ندارد و متأسفانه این نیروهای تازه‌نفس بعد از مدتی دچار سرخوردگی می‌شوند و بعد از مدتی به ساخت تله‌فیلم روی می‌آورند». به باور طالبی‌نژاد، «شاید زمان آن رسیده که فکری برای ورود فیلم‌سازان اول به عرصه جدی سینما شود و فضای مناسبی برای آنها ایجاد شود. خانه سینما ازجمله نهادهایی است که می‌تواند روی این موضوع کار کند. اینکه در سال چند فیلم‌ساز اول می‌توانند کار کنند و ظرفیت سینمای ما به چه صورت است و چگونه می‌توان روی آن برنامه‌ریزی کرد. او در انتها می‌گوید: «واقعیت این است که هیچ‌کس در سینما جای دیگری را تنگ نکرده است و هرکس فیلم خودش را می‌سازد».

منبع شرق