مدیر انتشارات فرهنگ آرش میگوید اینکه چرا رمان «تومای حفهیاز» بعد از نه دهه به تازگی به فارسی برگردانده شده؛ پاسخش عقب ماندن جامعه ادبی وروشنفکری ما از تحولات مهم ادبیات جهان است.
به گزارش هفت هنر، رمان «تومای حقهباز» نوشته ژان کوکتو نویسنده، شاعر و هنرمند فرانسوی که از زمان انتشار در دهه بیست میلادی تا امروز همواره در صدر کتابهای پرفروش فرانسه بوده و به اغلب زبانهای دنیا ترجمه شده است، پس از نه دهه برای اولین بار توسط شراره شاکری مستقیما از زیان فرانسه به فارسی ترجمه و توسط انتشارات فرهنگ آرش منشر شده است.
زمانی که نسخه اول این رمان در سال ۱۹۲۲ میلادی در پاریس و توسط انتشارات گالیمار زیر چاپ رفت، کوکتو چهرهای شناخته شده در فرهنگ و هنر فرانسه بود و مخصوصا چندین نمایشنامه و دفتر شعر او در جامعه روشنفکری فرانسه مورد توجه قرار گرفته بود.
آرش نقیبیان (مدیر انتشارات فرهنگ آرش) در گفتوگو با خبرنگار ایلنا، درباره چگونگی انتخاب رمان «تومای حقهباز» برای ترجمه و انتشار به زبان فارسی گفت: تصمیم به انتشار کتاب تومای حقه باز بنا بر هدف انتشارات فرهنگ آرش که بسط و ترویج شاهکارهای کمتر شناخته شدهٔ ادبیات جهان به زبان فارسی است؛ بود و این روش تا امروز در تمامی آثار منتشر شده در این انتشارات به رای العین قابل ملاحظه است. اساسا علاقه و دغدغهٔ اصلی من به فرهنگ و ادبیات غنی فرانسه موجب شد تا این کتاب بسیار معتبر را به مترجم کتاب؛ شراره شاکری پیشنهاد کنم و او هم از فرصت مطالعاتی و بورسی که سفارت فرانسه در اختیارش گذاشت در کالج مترجمان در شهر آرل فرانسه؛ استفاده کرده و این شاهکار مهم ادبیات فرانسه را با نظارت اساتید بزرگ فرانسوی به فارسی برگرداند و البته من هم در ویرایش و به سامان رساندن آن؛ مترجم محترم را یاری کردم.
او در پاسخ به این سوال که با وجود اینکه این رمان از همان ابتدای چاپ در دهه بیست میلادی جزو کتابهای محبوب و پرفروش بوده و علیرغم ترجمه چندین اثر دیگر از این نویسنده به زبان فارسی؛ اما رمان «تومای حقهباز» برای ورود به ایران ۹۰ سال منتظر ماند؟ آیا مشکلاتی از منظر ممیزی و احتمال سانسور در این تاخیر انتشار دخیل بوده است؟ بیان کرد: اینکه چرا این کتاب بعد از نه دهه، به تازگی به فارسی برگردانده شده پاسخش عقب ماندن جامعه ادبی وروشنفکری ما از تحولات مهم ادبیات جهان است. هنوز بسیاری از شاهکارهای ادبی قرون هجده و نوزده اروپا به فارسی برگردانده نشده و برای خود من هم عجیب بود با توجه به شهرت ژان کوکتو و ترجمه چند نمایشنامه و اشعارش چطور کسی تا امروز به فکر ترجمه این رمان نیفتاده و البته خوششانسی من بود که افتخار نشر آن را در مقام ناشر کتاب پیدا کردم. کتاب تومای حقه باز مطلقا مشکل ممیزی نداشت و بدون حتی یک کلمه ممیزی و در سلامت کامل منتشر شده است.
این ناشر در توضیح وجه ممتاز این رمان نسبت به سایر آثار کوکتو که باعث شده نزدیک به یک قرن مدام در زبانهای مختلف تجدیدچاپ شود نیز اظهار داشت: وجه ممیزهٔ این کتاب در شیوهٔ پرداخت داستان از سوی ژان کوکتو است. کوکتو در گام اول یک شاعر است و در نتیجه متن و نثرش به شدت رنگ و بوی شاعرانه به خود گرفته و نکته مهم دیگر تاثیرپذیری کوکتو از دوست جوان و نابغهٔ جوانمرگ شدهٔ ادبیات فرانسه (رمون رادیگه) است. کوکتو متن دستنویس این کتاب را به رمون رادیگه نشان داد و تایید دوست جوانش موجب اعتماد به نفس او برای به دست چاپ رساندن کتاب شد. کوکتو در خلق پرسوناژ اصلی این کتاب که (توما) نام دارد به شدت تحت تاثیر رمون رادیگه و شاهکارش رمان (دیو در تن) بوده است. مرگ رمون رادیگه در بیست سالگی مهلکترین ضربهٔ روحی را به کوکتو وارد آورد و او تا پایان عمر نتوانست از این اندوه نجات پیدا کند.
نقیبیان همچنین در پاسخ به سوالی مبنی بر اینکه قهرمان این داستان به نوعی معصومیت و حقهبازی را همزمان از خود نشان میدهد و این تناقضها در جوامع امروزی و ازجمله ایران به وفور دیده میشود؛ لذا آیا این شخصیت خاکستری را میتوان تعمیمی از واقعیت وجود انسان و جوامع بشری دانست؟ تصریح کرد: تناقض در نظام فکری شاعران و رماننویسان نکتهای بدیهی است و همانطور که اشاره کردید خاکستری بودن پرسوناژ اصلی داستان مقدار زیادی به خصلت انسان قرن بیستم بازمیگردد که در ملغمهای از ایدئولوژیها و دکترینهای فکری گرفتار شده. در این رمان توما از ابتدا نقش و ماسک سنگینتری نسبت به تواناییهای خود بر چهره زده و به ناچار مجبور میشود این به ظاهر (حقهبازی) را تا پایان داستان و مرگش در جنگ اول جهانی حفظ کند.
مدیر انتشارات فرهنگ آرش در پاسخ به سوالی دیگر با این مضمون که داستان «تومای حقهباز» در دهه ۲۰ میلادی نوشته و منتشر شده، دورهای که میتوان گفت عصر قهرمانپروری و تاکید صرف بر سفید یا سیاه بودن شخصیتهای داستانی و فیلمهاست. کوکتو در آن عصر چگونه به کاراکتر خاکستری دستیافته؛ و آیا در سایر کارهای او نیز این سبک شخصیتپردازی (خلق کاراکتر خاکستری) دیده میشود؟ گفت: ژان کوکتو در فرهنگ فرانسه به مثابهٔ یک بلور چند وجهی است و در حوزههای مختلف فرهنگی و هنری طبع آزمایی داشته، او همزمان رماننویس، شاعر، نمایشنامهنویس، کارگردان باله و تئاتر، طراح صحنه و نقاش بود و اساسا طبیعت و ذات بشر را بسیار بهتر از همکاران خود میشناخت و بسیار طبیعی است که این همه تجربه و فرهیختگی دستاش را در خلق درخشان پرسوناژ این رمان بازگذاشته باشد.