ترجمه فارسی مجلد سوم «سرمایه» منتشر شد

 گروندریسه نخستین اثری بود که مارکس در پاسخ به بحران اقتصادی ١٨۵٧ دنیای سرمایه‌داری نوشت. بخش کوچکی از این کتاب با عنوان «در نقد اقتصاد سیاسی» در سال ١٨۵٩ انتشار یافت. مارکس در مقدمه معروفی بر آن که به پیشگفتار ١٨۵٩ شناخته می‌شود اشاره کرد در آینده قصد دارد شش مبحث را بررسی کند: سرمایه، مالکیت ارضی، کار مزدبگیری، دولت، تجارت خارجی و بازار جهانی. مارکس بحث اول یعنی سرمایه را به سه قسمت کالا، گردش و سرمایه به طور عام تقسیم می‌کند. اما در ١٨۶٧ در پیشگفتار بر سرمایه طرح دیگری ارائه داد که شامل سه بخش بود: جلد اول سرمایه، جلد دوم شامل کتاب دوم درباره گردش و کتاب سوم با عنوان درباره فرایند سرمایه در تمامیت خود و جلد سوم شامل کتاب چهارم با عنوان تاریخ نظریه. اما همان‌طور که می‌دانیم عملا کتاب دوم و کتاب سوم توسط انگلس در دو جلد جداگانه چاپ شد و بخشی از کتاب چهارم توسط کائوتسکی با عنوان نظریه‌ ارزش‌های اضافی انتشار یافت. یکی از معدود آثاری که مارکس انتشار داد، جلد یکم سرمایه بود که ویراست اول آن در سال ١٨۶٧ انتشار یافت. مارکس ویراست دوم آن را در سال ١٨٧٢ و ترجمه‌ فرانسوی آن را بین سال‌های ١٨٧٢ و ١٨٧۵ منتشر کرد و تنها در دهه‌ ١٨٨٠ شروع به کار بر ویراست سوم و نیز ترجمه‌ انگلیسی آن کرد. به این ترتیب، هنگام بررسی بخش بزرگی از آثار مارکس باید به ویراست‌هایی رجوع کنیم که افراد دیگری غیر از مارکس منتشر کرده‌اند. ارجاعات گسترده ادبی و هنری به نویسندگان و شعرای باستان و هم‌عصر مارکس، استفاده گسترده از صنایع ادبی مانند ایجاز، ابهام، تعلیق و به نوعی گنجاندن فضای فرهنگی اروپای مدرن که مارکس به‌شدت متأثر از آن بود خصلت روایی یگانه‌ای به جلد یکم می‌دهد که در جلد دوم و سوم وجود ندارد.

سه جلد کتاب سرمایه یک سه‌گانه را تشکیل می‌دهد که هر کدام عرصه معینی را می‌کاود. فرض‌های حاکم بر هر جلد منظر متفاوتی ایجاد می‌کند. در جلد اول از منظر تولید به کل سازوکار جامعه نگریسته می‌شود. فرض‌های اصلی همان فرض‌های اقتصاد سیاسی‌دانان کلاسیک است. در این منظر قیمت کالا با ارزش آن برابر است. چیزی به نام تجارت خارجی وجود ندارد. در چنین شرایطی مارکس آرمان‌های این اقتصاددانان لیبرال را تا انتها دنبال می‌کند. نتیجه چیزی نیست جز انباشت بی‌رحمانه سرمایه و ایجاد انحصارهای بزرگ سرمایه‌داری از دل رقابت آزاد، یعنی فقیرشدن مستمر توده‌های مردم و از‌بین‌رفتن شرایط معاش آنها و پیدایش اقلیتی بسیار ثروتمند. در جلد دوم به مسئله گردش سرمایه با تعدیلاتی در این فرض‌ها پرداخته می‌شود. سؤال مهم این است که تقاضای مؤثر برای کالاهای فزاینده که تولید می‌شود کجاست. در اینجا نگاه مارکس به جنبه‌های دیگری از انباشت سرمایه است. اگر قرار است جامعه سرمایه‌داری به حرکت روان خود ادامه دهد باید نوعی توازن برقرار شود بین دو بخش عمده اقتصاد این جامعه یعنی بخش تولید کالاهای مصرفی و بخش تولید کالاهای تولیدی. به عبارتی باید شرایطی ایجاد شود که طبقه کارگر توانایی خرید کالاهای مصرفی تولیدشده را داشته باشد. در جلد اول زاویه دید محدود است و در جلد دوم گسترده‌تر می‌شود. در جلد سوم تمامی فرض‌های تعدیل‌کننده مارکس کنار گذاشته می‌شود و در شرایطی که عوامل گوناگون بر هم اثر می‌گذارند سازوکار سرمایه‌داری از بُعدی تمام‌گستر بررسی می‌شود. دیگر ارزش با قیمت فروش یکی نیست. تجارت خارجی و بنابراین رقابت بین‌المللی یکی از عوامل مؤثر در اقتصاد است. تقسیم سود میان طبقات جامعه به یک عنصر مهم در تحلیل تبدیل می‌شود. همین شرایط مسئله بروز بحران و به عبارت دیگر گرایش نزولی نرخ سود را مطرح می‌کند که محور اصلی جلد سوم است. در ترسیم چنین گستره‌ای از عوامل با واقعیت جامعه سرمایه‌داری به صورتی مشخص روبه‌رو می‌شویم.
در مجلد یکم پیرامون پدیده‌هایی بحث می‌شود که فرایند تولید سرمایه‌داری را همچون فرایند تولید بی‌واسطه، در زنجیره‌ای عرضه می‌کرد که همه آثار وابسته بیرونی نسبت به این فرایند در آن از بررسی کنار گذاشته شده بود. اما این فرایند تولید بی‌واسطه، چرخه زندگی سرمایه را دربر نمی‌گیرد، فرایند یادشده در دنیای واقعی با فرایند گردش تکمیل می‌شود و این موضوع پژوهش در مجلد دوم است. گردش سرمایه سه جزء را دربر می‏‌گیرد: سرمایه‌‌ پولی، سرمایه مولد و سرمایه کالایی. این‌‏ها سه مقوله مستقل سرمایه نیستند، بلکه سه شکل سرمایه صنعتی، یعنی مرحله‌‏‌های یک جنبه‌ واحد از اقتصاد هستند. سرمایه ضرورتا این سه شیوه‌ وجود را به خود می‌‏گیرد؛ آن‏‌ها شکل‌‏های متفاوتی‌اند که سرمایه، در مراحل متفاوت به خود می‌گیرد و رابطه متقابل آن‏ها هدف اصلی پژوهش در مجلد دوم است. در این مجلد، به‌ویژه در پاره سوم که فرایند گردش به‌عنوان واسطه فرایند بازتولید اجتماعی بررسی می‌شود، کل فرایند تولید سرمایه‌داری وحدت فرایندهای تولید و گردش است. در این دو جلد براساس نظریه ارزش اضافی مارکس می‌فهمیم که منشاء مازاد برای سرمایه با هر نامی (سود یا ارزش اضافی) از روند تولید ناشی می‌شود و ربطی به روند گردش ندارد. کار کارگر مقداری کار اضافی برای سرمایه‌دار دربر دارد یعنی مازاد ناشی از کار کارگر و ناشی از سرمایه متغیر است و هیچ ربطی به سرمایه ثابت مثل ماشین‌آلات، شرایط کار، ساختمان‌ها و غیره ندارد. زیرا ارزش سرمایه ثابت به محصول انتقال می‌یابد و تأثیری در افزایش ارزش یا ایجاد ارزش اضافی ندارد. هدف مجلد سوم کشف و ارائه شکل‌های انضمامی است که از فرایند حرکت سرمایه به‌عنوان یک کل سربرمی‌آورند. سرمایه‌ها در حرکت بالفعل خود با هم مواجه می‌شوند، و هیئت سرمایه در فرایند تولید بی‌واسطه و فرایند گردش، تنها لحظه‌هایی ویژه از این حرکت به‌نظر می‌رسند. به این ترتیب، پیکربندی‌های سرمایه گام به گام به شکلی نزدیک می‌شود که در سطح جامعه، در کنش سرمایه‌های متفاوت بر یکدیگر، یعنی در رقابت، و در شناخت عادی خود کارگزاران تولید ظاهر می‌شود. در جلد سوم به این پرسش‌ها پاسخ داده می‌شود که چرا ارزش اضافی به سود بدل می‌شود، چرا نرخ ارزش اضافی به نرخ سود بدل می‌شود، چرا نرخ سود میانگین ایجاد می‌شود، سود سرمایه تجاری بدون تولید از کجاست، اجاره یا رانت ارضی فرد زمین‌دار از کجا می‌آید و چرا سرمایه‌های برابر سود برابری دارند. (درسگفتارهای «سرمایه»، حسن مرتضوی، سایت نقد اقتصاد سیاسی)
نخستین ترجمه سرمایه به فارسی، اثر ایرج اسکندری، دبیر اول وقت حزب توده ایران بود که ابتدا به صورت پنج جزوه در فاصله خرداد ۱۳۴۵ تا آذرماه ۱۳۴۹ منتشر شد و پس از آن در سال ۱۳۵۱ به صورت مجلدی واحد نشر یافت. ترجمه جلدهای دوم و سوم سرمایه نیز پس از آن از سوی اسکندری و انتشارات حزب توده ایران منتشر شد. ترجمه اسکندری در سال‌های اخیر بار دیگر توسط انتشارات فردوسی تجدید چاپ شده است. جمشید هادیان نیز ترجمه دیگری از جلد نخست سرمایه ارائه کرده است که از سوی انتشارات نسیم در سال ۱۳۸۶ در اروپا منتشر شده است. در سال‌ ١٣٨٧ حسن مرتضوی مترجم آثار مارکسیستی ترجمه دیگری از جلد اول سرمایه انجام داد که ابتدا انتشارات آگاه و سپس انتشارات لاهیتا آن را تجدید چاپ کرد. ترجمه مرتضوی ابتدا براساس ترجمه انگلیسی بن‌فاوکس (انتشارات پنگوئن، ۱۹۷۶) انجام شده و سپس با نسخه آلمانی، و ترجمه فرانسه تطبیق داده شده و پس از آن بار دیگر با ترجمه فرانسوی ژوزف روا (۱۸۷۵) که خود مارکس در آن اعمال نظر کرده، مطابقت داده شده است. مرتضوی جلد دوم را در سال ١٣٩٣ و جلد سوم را هم امسال ترجمه کرد. مترجم در پیشگفتار خود بر جلد سوم گفته که برخلاف دو مجلد قبلی، در این مجلد به مقایسه‌ ویراست انگلس از مجلد سوم سرمایه با خود دست‌نوشته‌های مارکس نپرداخته چراکه تغییرات گسترده انگلس در متن بیش از آن است که بتوان در یک مجلد تمامی آن‌ها را منعکس کرد: «ترجمه این کتاب را ابتدا براساس ترجمه‌ انگلیسی انتشارات پنگوئن شروع کردم و سپس تمام متن را با متن اصلی آلمانی و ترجمه‌ فرانسوی‌اش مقایسه کردم. چاره‌ای جز این نیست که خود دست‌نوشته مارکس که پایه کار انگلس بوده است جداگانه ترجمه شود؛ اما این خود برنامه‌ دیگری است که امیدوارم روزی از پس آن برآیم. از آنجا که مجله ماتریالیسم تاریخی کل متن دست‌نوشته اصلی مارکس برای مجلد سوم را به انگلیسی ترجمه کرده اختلافات دو متن روشن شده است.»
علاوه بر مقایسه ترجمه با ویراست‌های آلمانی و فرانسوی، از خصوصیاتی که ترجمه مرتضوی را نسبت به نمونه‌های قبلی متمایز می‌کند آوردن توضیحات و پانوشت‌های متعدد و مهم مارکس است که در پایین هر صفحه آمده است. نمایه‌ها از دیگر خصوصیات قابل‌ذکر این نسخه‌ها هستند که کار را برای خواننده بسیار راحت می‌کند. ضمنا کمال خسروی مقدمه‌ا‌ی بر مجلد سوم نوشته که مقاله‌ای کارگشا برای فهم سه مجلد سرمایه به شمار می‌آید و در آن ایده‌ای را ارائه کرده که در فهم روش به‌کاررفته از سوی مارکس در سرمایه مهم است.