نشر مرکز رمان «داستان عشق» نیکول کراوس با ترجمه ترانه علیدوستی را منتشر کرد.
به گزارش هفت هنر، رمان «داستان عشق» حسرتهای سه نسل را که هرکدام به نوعی در معرض سیاست ناکام شده و میشوند را روایت میکند.
لئو گورسکی هر روز غروب روی شوفاژ اتاقش میکوبد تا همسایهی طبقهی پایینیش بداند که او هنوز زنده است. اما وضع همیشه به این قرار نبود. وقتی در جوانی در روستایشان در لهستان بود عاشق شد و کتاب نوشت… شصت سال بعد و درست آن طرف دنیا آلمای چهارده ساله که اسمش را از روی شخصیت کتاب گورسکی گذاشته بودند دست به یک ماجراجویی میزند تا نویسندهی کتابی که اسمش از آن آمده بود را پیدا کند و خانوادهی خود را هم نجات دهد. نیکول کراوس نویسندهی «تاریخ عشق» که به باور منتقدان میراثدار سبک برخی از شناختهشدهترین نویسندگان قرن بیستم است، با زیبایی این دو داستان را درهم میتند و پایانی شگفت برایشان رقم میزند.
نیکول کراوس، از نسل سوم مهاجران پس از جنگ لهستان است که به آمریکا مهاجرت کرد. در آغاز گزارشگر نیویورکر بود و به کشورهای سابق بلوک شرق سفر میکرد و شرح حالهایی از وضعیت سیاسی و خاطرههای شخصی آدمهای آن منطقه تهیه میکرد. او از نوجوانی به ادبیات علاقهمند بود، اما شوق نوشتن را جانآپدایک در او به نهایت رساند.
پس از انتشار یک مجموعه داستان کوتاه، رمانش با نام «تاریخ عشق» منتشر شد که توجه بسیاری ازمنتقدان را در پی داشت و سال 1389 نیز در فهرست 20 نویسنده زیر 40 سال نیویورکر نام نیکول کراوس هم دیده میشد.
از مشخصههای دیگر داستانهای کراوس علاقه و تسلط وی به هنرهای تجسمی است و شخصیت اصلی اغلب آثار او نقاشان جوانی هستند که در مواجهه با بازار یا محیط گالریها و فضای آکادمی خلاقیت خود را از دست دادهاند. این موضوع با توجه به تحصیلات دانشگاهی او که مرتبط با همین رشته است چندان عجیب نیست.
در پشت جلد کتاب میخوانیم:
«لئوپُلد گورسکی مردنش را از ۱۸ اوت ۱۹۲۰ آغاز کرد.
وقتی راهرفتن میآموخت مرد
وقتی پای تخته میایستاد مرد.
و یک بار هم وقتی سینی بزرگی در دست داشت.
وقتی امضای جدیدی تمرین میکرد مرد.
وقتی پنجرهای را بازمیکرد.
تنها مرد، چون خجالت میکشید به کسی زنگ بزند.
یا به یاد آلما مرد.
یا وقتی دیگر نخواست یادش را بکند.. در واقع، چیز زیادی برای گفتن نیست.
او نویسندهی بزرگی بود.
او عاشق شد.
این بود زندگیاش»
ترانه علیدوستی نیز با انتشار عکس جلد کتاب نوشت:
آخرسر فقط وسایلت از تو میمانند. شاید برای همین من هرگز نتوانستهام چیزی را دور بریزم. شاید به این خاطر جهان را تلنبار میکردم: در این امید که وقتی مُردم، جمع تمام چیزهایم نشانهی زندگی بزرگتری از آنچه داشتم باشد.” رمان تاریخ عشق، نوشتهی نیکول کراوس و ترجمهی من، منتشر شد.
رمان «داستان عشق» در 262 صفحه و به قیمت 20هزار تومان منتشر شده است.