اینهارد ماین معتقد است که خاستگاه اندیشه مارتین هایدگر، فیلسوف بزرگ آلمانی، را تنها نباید در فلسفه غرب، یونان باستان و سنت‌ فکری یهودی ـ مسیحی جستجو کرد؛ بلکه وی به‌واسطه بهره‌گیری از ترجمه‌های آلمانی متون فلسفی چینی و ژاپنی، شالوده اندیشه و فلسفه متفاوتش را بر روی سنت فلسفی آسیای شرقی بنا نهاده است.

بنا نهادن شالوده اندیشه هایدگر بر سنت فلسفی آسیای شرقی

اینهارد ماین معتقد است که خاستگاه اندیشه مارتین هایدگر، فیلسوف بزرگ آلمانی، را تنها نباید در فلسفه غرب، یونان باستان و سنت‌ فکری یهودی ـ مسیحی جستجو کرد؛ بلکه وی به‌واسطه بهره‌گیری از ترجمه‌های آلمانی متون فلسفی چینی و ژاپنی، شالوده اندیشه و فلسفه متفاوتش را بر روی سنت فلسفی آسیای شرقی بنا نهاده است.

به گزارش خبرگزاری کتاب ایران(ایبنا)، کتاب «منابع پنهان اندیشه هایدگر؛ تأثیر آموزه‌های چینی و ژاپنی بر نوشته‌های وی»، تالیف راینهارد ماین و با ترجمه حسن عرب از سوی انتشارات زندگی روزانه منتشر شده است. مولف این اثر، با واکاوی موشکافانه آثار هایدگر و استناد به کلمات و تعابیر به کار رفته در متون این فیلسوف شهیر آلمانی، درصدد است اثبات کند که منابع فکری هایدگر در اصل از آشنایی وی با سنت فلسفی آسیای شرقی ریشه می‌گیرد.

مارتین هایدگر (1889 ـ 1976)، فیلسوف شهیر آلمانی، در ایران علاقه‌مندان و دوستداران بسیاری دارد. همگان او را در قامت یکی از مهم‌ترین و برجسته‌ترین فیلسوفان قرن بیستم می‌شناسند که بسیاری چون گادامر، هانا آرنت، اشتراوس، لویناس، مارکوزه، دریدا، لکان، فوکو، سارتر و… یا از زیر شنل او بیرون زده‌اند و افتخار شاگردی‌اش را داشته‌اند، و یا عمیقاً از او متاثر بوده‌اند. به‌طوری که، بسیاری وی را بزرگ‌ترین متفکر قرن بیستم می‌شمارند و پس از دهه‌های نخستین قرن گذشته، کمتر فیلسوفی را می‌توان یافت که بی‌اعتنا به آرا و نظریه‌های هایدگر باشد.

اما نکته مهم این‌جاست که مارتین هایدگر، عمدتاً فیلسوفی قلمداد می‌شود که در سنت فلسفه غربی رشد و نمو یافته و در دل این سنت انقلاب فکری خود را بروز داده است. کلیت اندیشه هایدگر بر تلاش وی برای چیرگی بر سنت متافیزیک غرب استوار است. هرچند میزان تأثیرپذیری این فیلسوف آلمانی از اندیشمندان و سنت‌های فلسفی گوناگون همواره محل پرسش بوده است، ولی کمتر صاحب‌نظری را می‌توان یافت که در پاسخ به این پرسش، نوک پیکانش را از نحله‌ها و جریان‌های مختلف سنت فلسفه غربی، از یونان باستان تا کنون، به سمت سنت فکری دیگری گرفته باشد. اما راینهارد ماین در کتاب «منابع پنهان اندیشه هایدگر»، سعی دارد تاثیر سنت‌های فکری شرق را بر دستگاه فلسفی هایدگر به اثبات برساند.

راینهارد ماین، فیلسوفی است که علاوه بر احاطه‌اش به فلسفه، دکترای حقوق نیز دارد و تلاقی و پیوند این دو ویژگی اساسی، به تعبیر مترجم انگلیسی کتاب، «به نوشته وی فضایی همانند یک دادرسی حقوقی بخشیده است که به‌مرور و با دقت بسیار شواهد مربوط به این بحث را ارائه می‌دهد.» برای نیل به این هدف و اتهام‌زنی درباره خاستگاه‌ها و منابع الهام اندیشه این متفکر بزرگ، نویسنده طیف وسیعی از آثار هایدگر و نظرات مفسران مختلف آثار وی را مورد کنکاش قرار داده و نتیجه آن در جای‌جای کتاب مشهود است.

نکته جالب در اینجاست که برخلاف ماین، «هایدگر خود مایل است ما بر این باور باشیم که خاستگاه‌های تفکر او صرفا در غرب، یونان باستان و برخی افراد خاص در سنت یهودی-مسیحی ریشه دارند.» اما مولف این کتاب، تبر به ریشه تمایل هایدگر می‌زند و از طریق تحلیل و واکاوی دقیق متون، به شکلی قانع‌کننده و موجه استدلال می‌کند که بخش عمده منابع اندیشه هایدگر در اصل ریشه در سنت‌های فلسفی آسیای شرقی دارد. خاصه آن‌که در این بین، نقش ترجمه‌های آلمانی متون فلسفی ژاپنی و چینی را بسیار پررنگ می‌داند.

به‌گواه مترجم انگلیسی کتاب و با عنایت به آثار تاکنون منتشر شده هایدگر، وی تنها یک‌بار از اندیشمندی آسیایی به نام «شوزو کوکی» نام می‌برد و صرفا به یکی از ایده‌های او مختصراً می‌پردازد. البته نام لائوتسه، فیلسوف و شاعر چینی، نیز دو بار در آثار وی ذکر می‌شود. ولی ماین به ما نشان می‌دهد که تمایل و همراهی هایدگر با متفکران آسیای شرقی چیزی فراتر از این اشاره‌های محدود است. او برای اثبات نظر بی‌سابقه‌اش، به آشنایی هایدگر با ترجمه‌های آلمانی متون فلسفی چینی و ژاپنی و تشابه بین کلمات و تعابیر این ترجمه‌ها و برخی صورت‌بندی‌های هایدگر استناد می‌کند.

نکته‌سنجی و ریزبینی مولف کتاب عمق و گستره وسیعی دارد و گویا چیزی از نظر وی پنهان نمانده است. به‌طوری که مترجم انگلیسی کتاب بر پایه کشفیات ماین، پا را فراتر از بحث بر یافتن خاستگاه‌های فکری یک فیلسوف می‌گذارد و در پایان مقدمه‌اش بر کتاب می‌نویسد: «حال که می‌توان نشان داد اندیشه هایدگر از ایده‌های سنت فلسفی آسیای شرقی متاثر بوده است، شاید بایست فصلی از تاریخ اندیشه مدرن غرب را از نو نگاشت… خوانش متون هایدگر بایست از اکنون با چیزی دنبال شود که نیچه «دید فرا-اروپایی» می‌نامید.»

محقق در «درآمد» کتاب، عنوان می‌کند که مایل است این اثر در حوزه فلسفه تطبیقی تلقی گردد. او در این نوشتار، نحوه کار و دامنه تحقیقش را شرح داده است. در بخش «اشارات» به نوشته‌های مهم از فلسفه آسیای شرقی توسط هایدگر اشارات متعددی شده است. در بخش «گفت‌وگو» اثری از هایدگر با عنوان «از گفت‌وگویی راجع به زبان» مورد تحلیل قرار گرفته و «نیستی، خلأ و روشنگاه» عنوان بخش بعدی است. این جستار به تشابه بین آثار هایدگر و آموزه‌های تائو می‌پردازد. بحثی که در «تائو: راه و سخن» ادامه یافته است.

در ادامه و در بخش «نوعی اعتراف»، با گزینش یکی از متون هایدگر، نتیجه‌گیری حاصل می‌شود که متن مورد بحث اعترافی «حاوی اشاراتی رمزپردازی‌شده» است. در بخش «نتایج نهایی»، همان‌گونه که از عنوانش پیداست، طی بررسی موشکافانه چندین مورد، نتیجه گرفته می‌شود که «هایدگر به احتمال خیلی زیاد در مواردی بسیار مهم اندیشه‌های اساسی خود را بدون ذکر منبع از ترجمه‌های آلمانی متون کلاسیک تائویی و احتمالا ذن ـ بودیستی اخذ کرده است.» در بخش پیوست با عنوان «تومیو تزوکا، ساعتی با هایدگر» مطلبی از تومیو تزوکا، استاد ادبیات آلمانی، در رابطه با دیدار وی با هایدگر عینا نقل شده است.

در بخش یادداشت‌های کتاب نیز، نویسنده توضیحات و ارجاعات کافی و کارآمد درباره مطالب کتاب گردآوری کرده است. مترجم نیز، به فراخور مطلب توضیحاتی را در پانوشت ارائه کرده است. مترجم جوان کتاب، حسن عرب، پیش از این مجموعه داستانی از نویسنده اتریشی، توماس برنهارت، با عنوان «آشفتگی» در نشر بیدل منتشر کرده است.

کتاب «منابع پنهان اندیشه هایدگر؛ تأثیر آموزه‌های چینی و ژاپنی بر نوشته‌های وی»، تالیف راینهارد ماین و با ترجمه حسن عرب با شمارگان 1100 نسخه در 160 صفحه و با بهای 14هزار تومان از سوی انتشارات زندگی روزانه چاپ و منتشر شده است.

اینهارد ماین معتقد است که خاستگاه اندیشه مارتین هایدگر، فیلسوف بزرگ آلمانی، را تنها نباید در فلسفه غرب، یونان باستان و سنت‌ فکری یهودی ـ مسیحی جستجو کرد؛ بلکه وی به‌واسطه بهره‌گیری از ترجمه‌های آلمانی متون فلسفی چینی و ژاپنی، شالوده اندیشه و فلسفه متفاوتش را بر روی سنت فلسفی آسیای شرقی بنا نهاده است.