برنامه «هفت» با محوریت تاثیر نقد بر سینما به روی آنتن رفت

برنامه «هفت» دیشب با محوریت تاثیر نقد بر سینما با حضور مسعود فراستی، خسرو نقیبی، شاهرخ دولکو، احمد امینی، محمدتقی فهیم و کیوان امجدیان و با اجرای بهروز افخمی روی آنتن شبکه سوم سیما رفت.

در ابتدای این برنامه خسرو نقیبی با شرح وظایف یک منتقد اینگونه آغاز نمود: منتقد قرار نیست فیلمساز را درست کند، با مشتری کار دارد. کار او تربیت مخاطب است. محل زد و خورد ما میان سینمای جشنواره ای و سینمای ارزشی نیست. محل نقد ما بین سینمای اجتماعی تاثیرگذار متهم به سیاه نمایی است. ما ابدا طرفدار سینمای جشنواره ای به معنای ضد مخاطب و جشنواره پسند نیستیم، اتفاقا جریان ما به سینمای آمریکا توجه جدی کرد.

محمد تقی فهیم گفت: مشکل اینجاست که بسیاری فکر می کنند وظیفه ما تربیت کردن است. حالا یکی می خواهد فیلمساز را تربیت کند یکی مخاطب را. تربیت برای مسئولین است! نقطه ثقل اشتباه همین جا است. جریان نقد ما می خواهد شبیه به دیگران باشد. به عبارتی مجموعه دست مایه های نقد ما وارداتی است. مثل فلانی بددهن باشیم یا مثل فلانی خوش دهن باشیم و… و این الگوها غلط است.

وی در ادامه بیان کرد: نقد را نباید سیاسی کرد. عیب آنجایی شروع می شود که ما وامدار می شویم، والا استفاده از تجربه جهانی ایرادی ندارد. بدانیم که ما در داخل باید خود را نسبت با مردم، فرهنگ، سواد و تاریخ سینمای خود دقیق کنیم. منتقد ما وقتی تنها به فرم ورود می کند که از مردم ما فاصله می گیرد چون فرهنگ این کشور به محتوا گره خورده است.

مسعود فراستی منتقد ثابت برنامه هفت با دفاع از فهیم افزود: فهیم به درستی تربیت را برای مسئولین دانست و اینجا به طیف من می آید یعنی منتقد باید بی تربیت باشد! طبیعی است که منتقد ایرانی نقد فرنگی خوانده باشد و با آن بار فرنگی گرفته باشد. اما من ادای هیچ کدام را درنیاوردم، اساسا منتقد سینمای ایران هستم. خانم منتقدی از نشریه ورایتی 7 ماه پس از نقد من بر فیلم آخر مجید مجیدی، نقدی تند بر این فیلم نوشت که بسیاری از واژه های من در آن بکار رفته است. لذا ابدا من بدنبال تقلید نیستم، هرچند شاید آنها از من تقلید کنند!

وی ادامه داد: نقد مستقل و خودسالار است. نقد شورشی است. یعنی نقد زیرسوال بردن یک پدیده است برای بهم زدنش! بر مبنای نقد است که می توان تغییر رادیکالیسم داشت. نقد جرات و دانش توامان است. دانش ممکن است با خواندن بیاید، اما به جرات نیاز دارد. چیزی که امروز کم است. جرات سوای آنکه از دانش هم می آید، از کاراکتر هم می آید. مثلا من این جرات را از پدرم ارث برده ام. اما امروز برخی از منتقدان ما تیپ اند! فرقی باهم ندارند.

این منتقد تصریح کرد: نقد اگر قرار است چیزی را زیر سوال ببرد، وضع موجود سینما را زیر سوال می برد. نقد مجلس میهمانی نیست، چاقوست و به دنبال تیزکردن حس مخاطب است. والا حس ها اکثریت کند است و یا در پی تبدیل به روابط عمومی شدن بسیاری از منتقدین، بی اثر شده است!

فهمیم ادامه داد: واقعیت این است که در دوره ای سمت و سوی سینمای ایران را جهت داده است. البته نه تنها استقلال لازم را نداشته است بلکه به شدت تحت تاثیر مدیران سینمایی وقت بوده است. از نظر من نشریه به شدت سیاسی عمل می کند و بر ضد فیلم مخاطب پسند بود. تریبونی بودند که به دنبال مدیریت سینما بودند. به دنبال حذف بودند و این خلاف نقد است.

فراستی در پایان مبحث نقد تصریح کرد: منتقدان در دهه اخیر یا به روابط عمومی تبدیل شدند، یا پیر شدند، یا به دنبال فیلمسازی رفتند. آنچه که باقی مانده است یکسری جوان عاشق فیلم اینترنت باز است که به دنبال الگوگیری از نقدهای خارجی است. چرا به دنبال اخته کردن و رام کردن نقد هستیم؟ نقد گروهکی و تشکیلاتی نیست.امروز چند طیف داریم. یک طیف فعال در نقد امروز ایران، بچه های ارزشی هستند. یک طیف روشنفکران و انتلکت ها که اساسا زرداند و به دنبال انحلال نقداند چون در این صورت دکان عده ای را تخته می کند. در این میان پاپاراتزی هایی هم هستند که اساسا منتقد نیستند و فقط ادا هستند.

وی در انتقاد از مجله سینمایی “فیلم” چنین افزود: در زمان ریاست آقایان بهشتی و انوار خط سینمای جشنواره ای پی ریزی شد و به کمک مجله «فیلم» ادامه پیدا کرد و هم اکنون این اتفاق با جوایزی که در خارج به فیلم ها داده شده، ادامه پیدا کرده است. مجله فیلم در آن زمان فیلم هایی که می توانست مخاطب جذب کند را در نظر نمی گرفت.

افخمی نیز در ادامه به فراستی خرده گرفت که چرا بدون تعارف صحبت نمی کند و گفت: در آن زمان مجله «فیلم» رسما فیلم هایی که می توانست با استقبال مخاطبان مواجه شود را به شدت می کوبید!

محمدرضا شریفی نیا در میز نقد بازیگری در سینمای ایران در هفت گفت: در «ابد و یک روز» نوید محمدزاده و پیمان معادی بازیگران اصلی بودند. پیمان معادی تنها 20 درصد به این نقش می خورد و 80 درصد در آن بازی کرد . او خود را در این نقش گنجاند و به خوبی از پس آن برآمد و به نظر من باید جایزه بهترین بازیگر را به معادی می دادند، در حالی که پیمان معادی در نگاه اول به این نقش نمی خورد. از سوی دیگر نوید محمدزاده 80 درصد به نقش فیلم میخورد و تنها 20 درصد بازی کرد که او هم بسیار درخشان بود و به حقش که جایزه بود رسید.

محسن قصابیان، پژوهشگر و مدرس بازیگری افزود: امروز بازیگران ما مثلا در همین مسابقه کشتی اگر بخواهیم فیلمی درباره اش بسازیم یا باید صحنه های کشتی او را حذف کنیم یا تنها به سراغ محسن تنابنده برویم.

وی ادامه داد: امروز بازیگران فیلم های ما به افرادی خاص معدود شده اند که به تکرار نیز افتاده اند! بسیاری‌شان از توانایی های حداقلی نظیر رانندگی هم ناتوان اند و ضعف عضلانی دارند.

گفتنی است در پایان این برنامه طبق نظرسنجی پیامکی صورت گرفته 73% مردم نقد را بر دیدن یک فیلم موثر اعلام کردند.