از زمان انتخاب فیلم «در جستجوی فریده» برای اعزام به اسکار 2020 حرف و حدیثهای زیادی درباره این انتخاب شکل گرفته است. بحثهایی که معمولا هر سال شکل میگیرد و بازیگران و کارگردانانی که فیلمی در طول سال داشتهاند مدعی ارسال فیلم خودشان می شوند.
به گزارش تیتر هنر، در میان بحثهای پیش آمده باید یک واقعیت را پذیرفت که در نبود کارگردان صاحب سبکی مثل اصغر فرهادی بقیه فیلمسازان ایرانی با فیلمها و جهانبینیشان توانایی جذب مخاطبان جهانی را ندارند.
برای بررسی این ادعا کافی است به سرنوشت نمایندگان ایران برای اسکار نگاهی بیندازیم. در طول ده سال اخیر تنها فیلمهای فرهادی بودهاند که به بخش نهایی اسکار راه یافتهاند و جایزه گرفتهاند و بقیه فیلمها حتی به فهرست نهایی راه پیدا نکردهاند.
سال گذشته فیلم «بدون تاریخ بدون امضا» که در چند جشنواره بینالمللی دیده شده بود، امید سینمای ایران جهت حضور در اسکار بود، اما سلیقه هیئت انتخاب این فیلم را نپسندید و فیلم وجید جلیلوند به فهرست نهایی اسکار 2019 راه نیافت.
سال 2018 نیز فیلم «نفس» نرگس آبیار که در ساختار فیلمی جسورانه و متفاوت بود از لیست نهایی اسکار بهترین فیلم خارجی حذف شد و سینمای ایران آن سال نمایندهای در اسکار نداشت.
در سال 2017 باز این اصغر فرهادی بود که با «فروشنده» توانست به لیست نهایی اسکار راه یابد و جایزه را ببرد.
یک سال قبل از بردن جایزه «فروشنده» فیلم «محمد رسولالله(ص)» مجیدی به اسکار اعزام شد که این فیلم هم در نهایت انتخاب نشد.
فیلم «امروز» میرکریمی برای سال 2015 انتخاب شد و راه به جایی نبرد و در سال 2014 «گذشته» فرهادی نیز به سرنوشت فیلمهای میرکریمی و مجیدی دچار شد.
سال 2013 فیلم «یه حبه قند» میرکریمی نتوانست موفقیت «جدایی نادر از سیمین» در سال 2012 را تکرار کند. سال 2011 «بدرود بغداد» از لیست نهایی اسکار جا ماند و در سال 2010 این اتفاق برای «درباره الی» فرهادی افتاد.
با نگاهی گذرا به فیلمهای 10 سال اخیر میبینیم تنها فیلمهای فرهادی توان حضور در لیست نهایی اسکار بهترین فیلم خارجی زبان را داشتهاند و فیلم بقیه کارگردانهای ایران قابلیت جذب مخاطبان در مدیوم جهانی را نداشتهاند.
امسال هم با انتخاب «در جستجوی فریده» برخی چهرهها اعتراضشان را نسبت به این انتخاب نشان دادهاند. مثل نوید محمدزاده که با لحنی کنایی گفته صبر میکردید «متری شش و نیم» از جشنواره ونیز میآمد بعد این فیلم را انتخاب میکردید ولی واقعیت اینجاست که هیچکدام از فیلمهای ایرانی اکران شده در یک سال اخیر توانایی حضور در جشنوارهای بزرگ مثل اسکار را ندارند.
فیلم سعید روستایی شاید فیلم خوش ساختی باشد ولی به لحاظ محتوایی و مضمونی یک فیلم معمولی است که حرف تازهای برای گفتن ندارد.
فیلم موفق دیگر سینمای ایران در یک سال اخیر «شبی که ماه کامل شد» است که یک فیلم برای مخاطب داخلی است و برای مخاطب خارجی جذابیت خاصی ندارد.
اگر از این دو فیلم بگذریم فیلمهای دیگری مثل «سرخپوست» یا «قصر شیرین» و «تختی» نیز توانایی حضور در اسکار را نخواهند داشت و این دست خالی سینمای ایران در جذل مخاطبان جهانی را نشان میدهد.