این از عقل و منطق به دور است که ما در قلمرو انعکاس تحولات پیرامونی در مسیری قرار گیریم که دشمن خواهان آن است و به گونهای سخن بگوئیم که ثمرات ارزشمند ایستادگی آحاد ملت و نظام، یکسره برباد رفته معرفی گردد و به طور همزمان، همسو با بوقهای تبلیغاتی استکبار به ایجاد تردید، نومیدی و دلسردی اقدام کنیم.
طی روزهای اخیر مکرر شنیدهایم که رژیم صهیونیستی و آل سعود از تمدید قانون ظالمانه داماتو، اظهار خشنودی و از این روند ضد ایرانی استقبال کردهاند. طبعاً انتظار نمیرفت بعضی افراد، گروهها و جناحهائی که خود را شیفته انقلاب و عاشقان سینه چاک مردم و نظام معرفی میکنند، با صهیونیستها و رژیم منفور آل سعود همصدا و همنوا شوند و تمدید قانون داماتو در سنای آمریکا را به جای آن که نشانه بیاعتباری دولت آمریکا معرفی کنند، شکست برجام جلوه دهند.
تلخ است ولی آدمی به طور ناخواسته به یاد آن دورهای میافتد که آن شخص، قطعنامههای شورای امنیت را کاغذ پارهای مینامید و به طعنه و گزافه گوئی به آنها توصیه میکرد آنقدر قطعنامه علیه ایران صادر کنند که قطعنامه دان آنها پاره شود درحالی که اوضاع پدید آمده در آن هشت سال را باید از آثار سوء مدیریت و عدم درک سیاسی آن شخص و اطرافیانش دانست که علیرغم در اختیار داشتن مشاور ویژه رئیسجمهور در آمریکا! نتوانسته بود پیامدها بیتوجهی به پیامدهای نادیده گرفتن مسئولیتهای تعطیل ناپذیر خود و دستگاه دیپلماسی کشور در آن مقطع را به درستی ارزیابی کند و متناسب با نیازها و الزامات قطعی مرتبط، عمل نماید.
انتظار میرفت و میرود تمامی کسانی که شاهد ساکت و بلکه تایید کننده و توجیه گران آن رفتارها و مواضع تاسف بار بوده اند، حداقل از این پس صادقانه بپذیرند که اشتباه میکردهاند و به اشتباهات عمدی خود ادامه ندهند.
جای سئوال است که چرا باید بزرگترین پیروزی دیپلماسی نفتی ایران اینگونه تحتالشعاع مسائل دیگر قرار گیرد؟ چرا صدا و سیمائی که قرار است صدا و سیمای نظام جمهوری اسلامی باشد با اکتفا به انتشار ناقص خبر اوپک، از کنار این پیروزی بزرگ و تاریخی بگذرد؟ چرا باید شکست سنگین آل سعود و همدستان و حامیان رژیم عربستان در مقیاس جهانی، با اینکه در غرب و جهان عرب بازتاب گستردهای داشت، تعمداً در اینجا بازگو نشود؟
چر ا نباید برای ایران بازگو شود که این پیروزی بزرگ دیپلماسی نفتی ایران محصول دو سال کشمکش و جدال نفس گیر بین ایران و رقبای شرور در اوپک و طیف وسیع حامیان آل سعود در مقیاس جهانی بود؟ چرا نباید فرصت بدهیم که مردم بتوانند طعم شیرین یک پیروزی آشکار و محسوس را در ذائقه خود احساس کنند و این احساس شیرین همانند مرهمی بر آلام گذشته و حال در حوادث جاری و گذشته عمل کند و آنرا تسکین دهد؟
کیست که از ابعاد واقعی تحولات آگاه باشد ولی همچنان بر طبل نومیدی و شکست و ناکامی بکوبد؟ آیا ما واقعاً فراموش کردهایم که براساس همان کاغذ پارهها تولید و صادرات نفت کشور به زیر یک میلیون بشکه رسیده بود و به سمت صفر حرکت میکرد؟ آیا واقعاً برجام با عربدههای ترامپ و اطرافیانش درهم ریخته و تیر خلاص آن را شلیک کرده اند؟ پس این پیروزیها و دستیابی به سطح تولید چهار میلیون بشکهای و تحقق شرایط قبل از تحریم نفتی چگونه و بر چه مبنائی غیر از برجام تحقق یافته است؟