اشک‌های سردار آزمون در «خندوانه»

این واقعیتی است که من حس می کنم زیاد عمر نمی کنم و این را به پدر و خانواده ام هم گفته ام.

به گزارش هفت هنر، یکی از بخش‌هایی که در این قسمت از «خندوانه» بعد از حضور حبیب بدیری و اجرای قطعه‌ای با عنوان «خیلی باحالیم» از وی پخش شد، وفای به عهد علی زندوکیل در خانه سالمندان بود.

پس از این، برنامه با دعوت و حضور ستاره جوان فوتبال کشورمان، «سردار آزمون» ادامه پیدا کرد.

آزمون که برخلاف برخی مهمانان خیلی اهل پاسخ های طولانی به رامبد نبود، در قسمتی از صحبت هایش به 19 گلی اشاره کرد که طی 21 بازی در تیم ملی نوجوانان زده بود.

وی که از ترکمن‌های کشورمان است، همچنین از پدرش که 9 سال بازیکن تیم ملی والیبال بوده تعریف کرد و گفت: یکی از ورزش‌هایی که ترکمن‌ها به آن می‌پردازند، والیبال است و علاوه بر پدر، خواهرم هم در این رشته فعال است، حتی خود من هم تا 14 سالگی والیبال بازی می کردم اما به دلایلی آن را کنار گذاشتم.

سردار در ادامه با اشاره به نگاه هایی که در زمان ابتدای ورودش به فوتبال به جهت وضع مالی که داشت، به او می شد، بیان کرد: با وجود گل هایی که ثبت کرده بودم، برخی ها بعد از بازی به کفش های من که اصل و گران نبودند نگاه می کردند و موفقیتم را امری عجیب می دیدند. یکی از دلایلی که این موضوع را مطرح کردم این بود که یادآور شوم که متأسفانه الان هم به همین کفش و ظاهر نگاه می کنند و این اتفاق بسیار بدی است که استعداد طرف را تحت الشعاع قرار می دهد.

این فوتبالیست جوان که متولد دی‌ماه 73 است، بعد از خودش از اشکان دژاگه و علیرضا جهانبخش به عنوان بهترین فوتبالیست‌های حال حاضر کشورمان نام برد و در جای دیگری گفت که اگر روزی قرار باشد در ایران بازی کند، با وجود علاقه اش به پرسپولیس و البته استقلال تیم تراکتور را انتخاب می‌کند.

در بخش دیگری از این گفتگو صحبت از دورویی و دروغ هایی شد که در در هر حوزه ای به ویژه ورزش و سینما وجود دارد، این جا بود که جوان تأیید کرد و گفت: همه رفتارهای نامطلوب زمانی اوج می گیرند که همکارانت می بینند تو در حال قد کشیدنی، آن زمان است که به هر نحوی برایت می زنند و حتی در این حوزه غالب شایعات منتشر شده برای ما توسط همکارانمان ساخته می‌شود.

بعد از این ها رامبد از او خواست تا ترکمانی بخواند و در قسمت دیگری بازی حدس ضرب المثل ها را اجرا کردند، تا اینکه نوبت به سوال «اگر رئیس جمهور بودی، چه می کردی؟» رسید.

آزمون در پاسخ به این پرسش عنوان کرد: منطقه ترکمن، منطقه مظلومی است و من اگر رئیس جمهور می شدم، به این قسمت بیشتر سر می زدم.

وی همچنین به دیدار با رئیس جمهور تاتارستان اشاره کرد و گفت: یکی از آرزوهای من برقراری یک ارتباط خوب در ملاقات با آقای روحانی است.

این گفتگو ادامه داشت تا اینکه «جناب خان» هم حاضر شد و اسب چوبی که گویا پسربچه ای فال فروش به اسم یوسف برای سردار درست کرده بود را به او داد.

در همین بین جوان از سنی پرسید که آزمون فکر می کند تا آن موقع زنده است و جوابی که سردار داد، سن 37 یا 38 سال بود!

آزمون در این مورد عنوان کرد: این واقعیتی است که من حس می کنم زیاد عمر نمی کنم و این را به پدر و خانواده ام هم گفته ام.

«جناب خان» با شنیدن این حرف گفت: من از حساب خودم 50 سال و از حساب رامبد 77 سال را به تو تقدیم می‌کنم، برو خیالت راحت!

در پایان حضور سردار آزمون، رامبد به بهانه امید به زندگی از مهر، عشق و نیرویی تعریف کرد که همه ما می توانیم به اطرافیانمان بدهیم و بعد دست یکی از حاضران که به سرطان مبتلا بود را گرفت و از التماس دعایی که او با چشمان اشکبارش داشت گفت؛ در همین حین سردار هم گریه‌اش گرفت و برای لحظاتی نتوانست صحبت کند.

بعد فضا با شعرخوانی جناب خان تلطیف شد و آزمون بعد از دریافت لوح خندوانه و هدیه اش صحنه را ترک کرد.

اما بهزاد عمرانی، یکی دیگر از خوانندگان «خندوانه» پس از این آمد و قطعه جدیدی را با سبک ویژه خودش اجرا کرد، بعد هم وقت حضور رضا شفیعی جم که تولدش بود، رسید.

شفیعی جم نیز پس از فوت شمع کیک تولدش، استندآپی که به خاطرات نوجوانی و فقر امکانات تفریحی آن زمان برای این سن بر می گشت را اجرا کرد و بعد همراه با جوان در خداحافظی جمعی حاضران شرکت کرد و برنامه را تمام کرد.