به گزارش تیتر هنر، این روزها که سیوهفتمین جشنواره فیلم فجر تقریبا به نیمه رسیده است و روزها و شبهای پرتبوتاب سینمایی کشورمان را میگذرانیم، خبرنگاران و منتقدان به تماشای فیلمها مینشینند و هرکدام از منظری به فیلمها میپردازند، اما آنچه برای ما خبرنگاران کتاب جذابتر است، بحث تبادلات فرهنگی میان کتابها و فیلمها یعنی همان است که در اصطلاح به آن «اقتباس سینمایی» میگوییم.
علیرضا رئیسیان از کارگردانان ایرانی است که در خلق آثارش اهتمام ویژهای به ادبیات و اقتباس از آثار ادبی دارد. مثلا فیلمنامه فیلم «دوران عاشقی» را مهسا محبعلی نوشته یا فیلم «چهل سالگی» او بر اساس رمانی با همین نام از ناهید طباطبایی است.
چند روز پیش در یادداشتی که بر فیلم «سمفونی نهم» ساخته محمدرضا هنرمند نوشته و منتشر شد، به داستان «رابعه بلخی» اولین شاعر فارسیزبان زن اشاره کردم و اینکه روایت مرگ و زندگی او را عطار در الهینامه به تفصیل آورده است و محمدرضا هنرمند نیز در این فیلم از همین روایت استفاده کرده است. از قضا یکی دیگر از فیلمهای امسال جشنواره نیز با اقتباس از یکی دیگر از حکایتهای الهینامه نوشته شده است، فیلم «مردی بدون سایه» ساخته «علیرضا رئیسیان» که از داستان «زن پارسا» یکی از حکایتهای بلند الهینامه بعد از شیخ صنعان و رابعه اقتباس شده است.
داستان زن پارسایی که عطار تعریف میکند داستان جالبی است. ماجرای زنی است که همسرش به حج رفته و در غیاب خود همسرش را به برادر سپرده است، اما او در زن برادرش طمع میکند و چون از سوی زن پس زده میشود درصدد انتقام برمیآید. زن بیگناه به زنا محکوم میشود و سنگسارش میکنند.
عطار اینگونه ماجرا را تعریف میکند:
برای عبرت خلق جهانش
رها کردند آنجا همچنانش
زن بیچاره برهامون بمانده
میان خاک غرق خون بمانده
چو شب بگذشت و روز افتاد آغاز
زن آمد وقت صبح اندک بهخود باز
به زاری و نزاری ناله میکرد
ز نرگس زعفران پرژاله میکرد
یک اعرابی بر اشتر صبحگاهی
مگر آن روز میآمد ز راهی
شنود آن ناله و بیخویشتن شد
فرود آمد ز اشتر پیش زن شد…
و اینگونه زن سنگسار شده گویی دوباره زنده میشود و به دست اعرابیای نجات پیدا میکند و البته ماجراهای دیگری که خب ربطی به این فیلم نداشت.
گسترە اقتباس در نمایش و فیلم متنوع است و معمولا میتواند به یکی از روشهای اقتباس باشد. اقتباس اگر وفادارانه باشد، روشی است که در آن نمایشنامهنویس و فیلمنامهنویس از حداکثر متن ادبی استفاده میکند و تمایل دارد اثر خود را با تطابق کامل از متن بسازد. نوع دیگر اقتباس غیروفادارانه است که در آن ساختمان روایی ثابت میماند، ولی متن تفسیری نو پیدا میکند و میتوان گفت اکثر اقتباسهای سینمایی به این روش گرایش دارند، اقتباس آزاد هم شیوهای است که توجه به متن در آن، فقط برای گرفتن ایده برای خلق اثر کاربرد دارد و کارگردان نمایش یا فیلم برداشت خود را از داستان اصلی ارائه میدهد.
فیلم رئیسیان با بکارگیری روش سوم ساخته شده یعنی اقتباسی آزاد از حکایت زن پارساست. حکایتی که کارگردان با بهرهگیری از ایده آن یعنی به گونهای زنده شدن زنی که به او تهمت ناروا زده شده است، فیلم خود را میسازد. اساسا داستان «زن پارسا» یکی از حکایتهای جذاب و پرکشش عطار است و در کنار شیخ صنعان و حکایت رابعه به موضوع مشترک زنی میپردازد که به بدکرداری و بیعفتی متهم است اما عطار روایت میکند که این زنها پاکدامن هستند و آنچه در آنها بارز است عشق و انسانیت است و درواقع در لایههای زیرین قضاوتهای عجولانه اسنانها را تقبیح میکند. حکایت زن پارسا در 309بیت، پس از حکایت شیخ صنعان و رابعه، سومین حکایت بلند در مثنویهای عطار محسوب میشود و جالب آنکه دو حکایت از این سه حکایت اصلی در الهینامه به گونهای در جشنواره امسال نقش داشتند و به گونهای جای خالی ماجرای شیخ صنعان احساس میشد(که البته از این داستان هم اقتباسهای زیادی شده از جمله سریال میوه ممنوعه با بازی هانیه توسلی و علی نصیریان)
در فیلم «مردی بدون سایه»؛ سایه که نقش آن را «لیلا حاتمی» بازی میکند، به تازگی در شرکتی مشغول به کار و همراه روسای شرکت عازم کشور اسپانیا میشود، این میان مردی -که به دلایلی که در خلال فیلم میفهمیم با ماهان(علی مصفا و همسر سایه) دشمنی دارد، ویدیویی میسازد که در آن سایه را در کنار آقای دشتآرا، مدیر شرکت(امیر آقایی) نشان میدهد و و آن را برای ماهان ارسال میکند. در شبی که سایه از سفر بازمیگردد، ماهان در جروبحثی شدید، سایه را هل میدهد و او بر زمین افتاده و سرش خونریزی میکند، طوری که بیننده در این پلان حتم پیدا میکند که سایه مرده است، صبح فردا وقتی ماهان بیدار میشود متوجه میشود سایه نیست و از آنجایی که در فیلم رفتارهایی ناشی از توهمات او را دیدهایم، بین تشخیص دقیق آن که سایه به قتل رسیده و ماهان او را نیمه شب سربه نیست کرده یا خودش به هوش آمده و از خانه رفته است سرگردان میمانیم، بخش مهم اقتباس علیرضا رئیسیان از داستان عطار همینجاست، یعنی بخشی که ما سایهی سایه را میبینیم که به خانه بازگشته است، چون زن پارسا که پس از سنگسار یکباره جان سالم به در میبرد و دوباره زنده میشود.