به گزارش هفت هنر، نخستین جلسه از سلسله نشستهای «مسائل ادبیات داستانی در ایران» با عنوان «بازنمایی گفتمانهای اجتماعی در ادبیات داستانی معاصر ایران» با حضور دکتر حسین پاینده و دکتر ناصر فکوهی امروز 23 خرداد در پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات برگزار شد.
در این نشست دکتر ناصر فکوهی درباره «توجه به امر اجتماعی در فهم سیاستگذارانه از مسائل ادبیات داستانی: الزامات نظری و بایستههای سیاستی» و دکتر حسین پاینده درباره «منازعات، گفتمانها و جریانات موجود در سیاست ادبیات داستانی ایران» سخن گفت.
«جامعه نمایش» مهمترین اثر درباره رابطه قدرت و داستان
فکوهی در ابتدای این نشست با بیان اینکه قدمت رابطه بین سیاست و ادبیات به تاریخ شکل گیری تمدن از یک سو و ظهور نوشتار از سوی دیگر بر میگردد، گفت: از هفت هزار سال پیش نوعی نوشتار ظاهر میشود که تیپی از ثبت خاطره سیاسی است، چون سازمان یافتگی انسانها سیاسی است. همان طور که میدانید نوشتار به معنای جدا کردن حافظه از حامل آن و انتقال آن به یک سیستم انتزاعی به وجود میآید.
این استاد دانشگاه تهران ادامه داد: از زمان ظهور نوشتار بین سیاست به معنای عام کلمه و نوشتار، زبان و ادبیات در معنای دیگر رابطه نزدیک به وجود آمده است. از این منظر بین ادبیات و ادبیات داستانی و غیر داستانی یک نوع سنخیت وجود دارد و قابل تبدیل به یکدیگر هستند. یک سخنرانی سیاسی یا حتی علمی میتواند یک متن ادبی هم باشد.
وی روایت امور واقعی و تبدیل آن به تخیل داستانی را یکی از کارکردهای ادبیات داستانی دانست و افزود: فرایند این تبدیل محور بررسی سیاست است. وقتی آمریت و قدرت در سیستمی وجود دارد روایت از یک امر واقعی به سوی روایت تخیلی میرود. در قرن بیستم این موضوع به اوج خود میرسد. جرج اورول درباره دیکنز میگوید: مساله زیبایی شناسی یک امر زیبایی شناختی نهایتاً از امر غیرزیبایی شناختی تبعیت میکند، در واقع امر زیبایی شناختی تعیین میکند که چه چیزی امر زیبایی شناختی است. بوردیو نیز در کتاب «تمایز» بیان میکند که سلیقه زیبایی شناسانه محصول اجتماعی است و در اجتماع ساخته شده که البته از ذات زیبایی شناسانه برخوردار نیست.
به گفته فکوهی، کتاب «جامعه نمایش» مهمترین اثری است که درباره رابطه قدرت و داستان سخن گفته است. این اثر در سال 1967 منتشر شده و اگرچه 50 سال از تاریخ انتشار این کتاب گذشته اما دقیقترین اثری است که می تواند نشان دهد در جهان امروز چه میگذرد.
این استاد دانشگاه تهران در بخش دیگری از سخنانش به کتاب «سیاست ادبیات» اشاره کرد و گفت: این کتاب نیز که در سال 2009 منتشر شده به چرخش ادبیات داستانی از روشنگری به انقلاب میپردازد. کتاب «ادبیات و سیاست» نیز اثر دیگری است که به بی اعتباری جهان سیاسی در مقابل اعتبار ادبیات میپردازد. همین بی اعتباری سیاست است که موجب شده قدرت بیشترین دستکاری و دخالت را در ادبیات ایجاد کند. چون هنرمند و نویسنده بدون پول نمیتواند خلق کند و تخیل نیز سیاسی است.
این انسان شناس در بخش دیگری از سخنانش با بیان اینکه دو مفهوم دولت ملی و ملت به عنوان دو مفهوم خیالی در قرن 19 به وجود میآیند، افزود: اندرسون در کتاب «جماعتهای خیالین» به این موضوع میپردازد که چطور این دو مفهوم خیالی به وجود آمدهاند. واژه ملت با دستکاری سیاست باید ابداع شود و این نیز از طریق داستان و ادبیات داستانی خلق میشود.
این عضو هیات علمی دانشگاه تهران با بیان اینکه سیستم دولتی دست به دستکاری تاریخی میزند و دو سیستم بیولوژیک و تئولوژیک را میگیرد و از داخل این دو سیستم مدل دیگری خلق میکند، عنوان کرد: این مدل سه مفهوم گذشته، حال و آینده را به صورت جدیدی بازتفسیر میکند و آن را برای روایت ادبی به کار میگیرد. بنابراین از داخل بیولوژی و تئولوژی تئوریهایی در میآید که تاریخ نگاری هگلی، داروینیسم و … را در بر میگیرد.
فکوهی در ادامه به تاثیر رنسانس بر ادبیات اشاره کرد و یادآور شد: رنسانس موجب شد که انسان محوری جایگزین خدامحوری شود و این موضوع روی ادبیات و هنر هم تاثیر گذاشت. بوردیو از این موضوع با عنوان طبیعی کردن فرهنگ نام میبرد.
کتاب «1984» یکی از مهمترین رسالههای سیاسی تاریخ علم سیاست
وی با بیان اینکه کتاب «1984» یکی از مهمترین رسالههای سیاسی تاریخ علم سیاست است، اظهار کرد: این کتاب را می توان با شهریار ماکیاولی مقایسه کرد. اورول در این کتاب بحث واژگونی مفهومی و نوکردن زبان را مطرح میکند. بارت نیز در مقاله خود در سال 1977 یادآور میشود که زبان فاشیسم است، چون زبان اگرچه به ما امکان بیان میدهد اما این امکان از آنجا که محدود شده و ساختار دارد در واقع امکان بیان را از ما میگیرد.
این عضو هیات علمی دانشگاه تهران تاکید کرد: بارت معتقد است زبان مانند جعبهای است که ادبیات تنها روزنه آن و گفتمان رهایی بخش است اما نقد بر این حرف نیز این است که دستکاری سیاسی میتواند روی حوزه ادبی تاثیر گذار باشد.
فکوهی به رویکرد روانکاوانه و جامعهشناسانه به ادبیات نیز اشاره کرد و گفت: جامعهشناسانی مانند بوردیو و دورکیم به این مساله میپردازند که ادبیات محصول جامعه است. از سوی دیگر در اروپا در کنار مدرنیته در حوزه عمومی ضد قدرت در مجموعه هنر و ادبیات ساخته میشود اما در ایران این گونه نیست. باید به سمت نظریههای محلی رابطه به جهان برسیم و آن را در حوزه ادبیات و جامعهشناسی به کار گیریم.
ادبیات باید در سیاست مداخله سلبی داشته باشد
پاینده نیز در ادامه این نشست با طرح این سوال که ریشه بدگمانی سیاستمداران به نویسندگان و بالعکس آن چیست؟ گفت: ریشه این موضوع به 2300 سال پیش برمیگردد زمانی که افلاطون گفت ما به نویسنده احتیاجی نداریم چراکه نویسنده میتواند تخیل کند و این تخیل او را از امر اجتماعی دور میکند با وجود این، نویسنده اگر بتواند شیوههای حکومتداری را توجیه کند مفید است. بنابراین هر نویسندهای دروغگو است چون آثارش حاصل تخیل اوست.
وی با بیان اینکه رابطه ادبیات و جامعه نیز بازتابندگی نیست، افزود: ادبیات آینه جامعه نیست بلکه با آن رابطه دیالکتیکی دارد و از واقعیتهای اجتماعی تاثیر میگیرد اما از سوی دیگر ادبیات باید در سیاست مداخله سلبی داشته باشد. ادبیات فقط آینه نیست بلکه دعوت به در انداختن طرحی نو برای ساماندهی در جامعه است، سامانی که انسانیت در آن باشد.
این استاد دانشگاه علامه طباطبایی ادبیات را مداخله انتقادی در جامعه خواند و یادآور شد: متنهایی که واقعیات اجتماعی را به بازی نمیگیرند و در آن مداخله سلبی نمیکنند ادبیات نیستند. در حالی که تاریخ و سیاست به امر مشخصی توجه میکنند، ادبیات جهانشمول است و به همین دلیل ترجمه میشود. ساختارهای معینی چون کتابخانههای عمومی، نظام جوایز ادبی و نقد برای دخالت در ادبیات توسط قدرت و سیاست وجود دارند.
رمان «تهران مخوف» نقطه عطف رئالیزم است
این منتقد ادبی در بخش دیگری از سخنانش با اشاره به شکلگیری ادبیات در ایران از زمان مشروطه گفت: یکی از گفتمانهای جدی ادبیات در ایران رئالیزم است که با رمان «تهران مخوف» به نقطه عطف خود میرسد. این رمان کاوشی جامعهشناسانه در چند و چون زندگی ناپیدای شهری در کلانشهر است. مشفق کاظمی در این کتاب پوسته ظاهری شهر را کنار میزند و به فحشا، فساد حکومتی، ناامنی اجتماعی و… اشاره میکند. کتاب «مدیر مدرسه» نیز در همین گفتمان تولید میشود و ناکارآمدی نظام آموزشی را نقد میکند.
وی با تاکید بر اینکه رمان شورشی بر ضد ساختارهای استبدادی فرهنگی است، یادآور شد: حقوق گرفتن از حکومت و نوشتن امر سفارشی، رمان نمیشود! به هر حال رئالیزم تاکنون یکی از قویترین گفتمانهای ادبیات در ایران است گرچه در اروپا این چنین نیست. این سبک در ایران طرفداران زیادی دارد و جالب است که کتاب «چراغها را من خاموش میکنم» برای اولین بار در تاریخ ایران جایزه کتاب سال را به عنوان کتاب ادبی برای خود میکند و درست در همان سال جایزه بنیاد گلشیری را هم میگیرد و در واقع جایزه خصوصی و دولتی را از آن خود میکند.
این استاد دانشگاه علامه طباطبایی در ادامه به گفتمان دیگری که تلخ است و از شرایط یاس آلود نشات میگیرد اشاره کرد و گفت: در اوایل دهه 50 که حکومت تثبیت شده و جنبشهای اجتماعی هم در رکود هستند، این گفتمان را در آثار افرادی چون چوبک و حتی شعر زمستان اخوان ثالث میتوان دید.
روح حاکم بر گفتمان مدرنیسم انزواست
به گفته این استاد دانشگاه، از دهه 50 به بعد گفتمان مدرنیسم در ایران پدید میآید که ابژه را رها می کند و سراغ سوژه میرود. روح حاکم بر این جریان انزواست و تفرد را محور قرار میدهد. زبان این گفتمان نیز انتقام جویانه است که در آثار هدایت دیده میشود و معشوق را در بوف کور لکاته میکند.
پاینده با بیان اینکه در ایران هنوز سوررئالیزم پا نگرفته است، عنوان کرد: اما این 6 سال اخیر گفتمانی در ایران پا گرفته که از آن میتوان با عنوان رمانهای آپارتمانی یاد کرد که شخصیتشان یک زن متاهل است که از زندگی تکراریاش در درون خود شکوه دارد. در این گفتمان دیالوگ و کنش کم است و بیشتر حیات روانی افراد را مد نظر قرار میدهد تا حیات اجتماعیاشان را.
وی تاکید کرد: این سبک واکنشی به واقعیتهای اجتماعی در برابر عدم رعایت حقوق مساوی زن و مرد است. هر چند در سالهای اخیر در این باره تلاشهای خوبی صورت گرفته است.
این استاد دانشگاه گفتمان پست مدرن را گفتمان دیگر 10 ساله اخیر دانست که هنوز پخته نشده، سپس گفت: رمانها نمیتوانند در خلاء شکل بگیرند و نویسندگان نباید به تحولات اجتماعی زمانه خود بی اعتنا باشند.