کشمکشی که در پروژه سینمایی «قاتل اهلی» به کارگردانی مسعود کیمیایی رخ داده و تاکنون با سکوت این کارگردان سینما همراه بوده، به خوبی نشان می دهد با وجود گذر پرشتاب عمر سینمای ایران، هنوز استانداردهایِ حداقلی در تولید آثار سینمایی وجود ندارد؛ چرا که اگر چنین بود، احتمالاً کیمیایی متحمل پرداخت خسارتی بسیار سنگین میشد.
به گزارش هفت هنر، تابناک نوشت: مسعود کیمیایی در چند سال اخیر به دنبال تولید یک فیلم سینمایی تازه بود. کیمیایی که سالها به تهیه کنندگی خودش فیلم تولید میکرد، به واسطه شکست آثار پیشینش، با یک تهیه کننده همکار شد. در نهایت «قاتل اهلی» با سرمایه گذاری و تهیه کنندگی منصور لشکری قوچانی در تهران کلید خورد و در نیمه های سال خبر رسید که فیلمبرداری این فیلم به پایان رسید
با وجود آنکه در ابتدا گفته شده بود که این پروژه سینمایی در مشهد کلید می خورد اما در نهایت آغاز این فیلم موکول به بازنویسی فیلمنامه شد و فیلم کیمیایی در تهران تولید شد اما در ادامه پس از پایان فیلمبرداری، مشخص شد که میان کیمیایی و لشکری قوچانی اختلاف جدی به وجود آمده، تا آنجا که به زعم برخی ناظران احتمال حضور این فیلم در جشنواره سی و پنجم فجر کمرنگ شد.
در روزهای اخیر یکی از نشریات گزارش داده بود که در همان زمان تولید این فیلم سینمایی، با توجه به روحیه کیمیایی، خیلیها بعید میدانستند که «قاتل اهلی» به سرانجام برسد اما کمتر از دو ماه از توقف پیش تولید اولیه، خبر رسید که کیمیایی و قوچانی تولید فیلم را دوباره به جریان انداختهاند، خبر شوکه کننده هم این بود که پرویز پرستویی نقش اول فیلم شده است.
نکته قابل توجه درباره «قاتل اهلی» این بود که اولا نقش اول فیلم به پولاد واگذار نشده بود و امیر جدیدی، نقش جوان اول فیلم بود در ثانی عوامل پشت دوربین هم از جمله مدیر فیلمبرداری، مدیر صدابرداری، طراح صحنه و لباس از جمله عواملی بودند که قبلا سابقه همکاری با کیمیایی نداشتند.
فیلم سرانجام جلوی دوربین رفت، اما در اواخر کار اعلام شدم که پولاد هم به جمع بازیگران اضافه شده و در سکانسهایی جلوی دوربین رفته است. بعد از پایان فیلمبرداری، پروژه وارد مرحله تدوین شد، در حالی که تصور میشد، روند پس تولید بدون حاشیه طی شود، خبر رسید که کیمیایی به قوچانی اعلام کرده که باید چند سکانس جدید فیلمبرداری شود، سکانسهایی که در تمامی آنها پولاد حضور دارد و در فیلمنامه اولیه هم نبوده است.
همین مسئله اختلاف این دو را عیان کرد، قوچانی با این درخواست کیمیایی مخالفت کرد و در عوض او هم گفته که فیلمش بدون این سکانسها ناقص است. حالا تدوین فیلم مدتی است که توسط بهرام دهقانی تمام شده، اما همین اختلاف موجب شده تا روند آماده شدن فیلم متوقف شود. حالا باید منتظر ماند و دید کدامیک از طرفین سر این ماجرا کوتاه میآیند.
به صورت معمول تدوین زیر نظر کارگردان با توافق و تحت نظر تهیه کننده صورت می پذیرد اما در موارد متعددی که کارگردان با تهیه کننده و سرمایه گذار به اختلاف خورده، تهیه کننده مستقیماً با تدوین گر فیلم را تدوین کرده و کارگردان در این روند حضور مستمر و کاملی نداشته است. در این زمینه میتوان به دو فیلم «سن پترزبورگ» و «فرزند صبح» اشاره کرد که در هر دو پروژه سینمایی، افخمی مدعی است نسخه نهایی بدون حضورش تدوین شده و به همین دلیل مسئولیت کیفیت این دو اثر را برعهده نگرفته است.
چنین اتفاقی هرچند آنچنان حرفه ای نیست اما حق سرمایه گذار فیلم محسوب میشود، مگر آنکه در قرارداد فیلم تاکید شده باشد که این اختیارات در انحصار کارگردان خواهد بود. در سینمای آمریکا، کارگردان متعهد به اتمام فیلمبرداری و مراحل تولید و پس از تولید در یک محدود زمانی مشخص و با یک بودجه مشخص است و اگر سرمایه گذار و تهیه کننده بر حفظ این محدوده زمانی و اعتباری تاکید کند، کارگردان در این محدوده کار را به پایان می رساند.
در مقابل اگر کارگردان متعهد به پیگیری مراحل پس از تولید از جمله نظارت بر تدوین باشد و به جای انجام این تعهدات، مطالبه ای شبیه آنچه کیمیایی داشته را مطرح کند، طبیعتاً ممکن است با شکایت کمپانی سرمایه گذار و دریافت خسارتی بسیار سنگین مواجه شد. در ایران نه بستر حرفه ای سینما برای فیلمسازی در چنین استانداردهای حقوقی وجود دارد و نه چنین نگاه حرفه ای بر آثار سینمایی حاکم است.
به همین دلیل هر سال تعدادی از پروژه های سینمایی و به خصوص پروژه هایی که کارگردان های پرسابقه دارند، با چنین مشکلاتی مواجه می شوند. در همین راستا به نظر می رسد خانه سینما می تواند با تنظیم قراردادهای تیپ که نقش عرفی عوامل سینما را به صورت حقوقی تعریف کرده باشد، برخی از مشکلات اینچنینی را رفع کند.
در نمونه ای دیگر، در پروژه های سینمایی آمریکایی، عوامل فیلم به ویژه بازیگران و کارگردان، مکلف به حضور در برنامه های تبلیغاتی فیلم های سینمایی هستند اما در ایران پس از تولید برخی فیلم های سینمایی، شماری از بازیگران حتی به مراسم افتتاحیه فیلم های سینمایی نیز نمی آیند، چه رسد به آنکه در کلیپ های تبلیغاتی حضور یابند یا شماری گفت و گو با رسانه ها درباره فیلم مذکور داشته باشد. این رویه ها، مصداق فضای غیرحرفه ای است که سینمای ایران را در چنبره خود دارد.