در اغلب آثار کیارستمی جنبه‌های دراماتیک روایت حذف می‌شوند، سینمای قصه‌گو کمر‌نگ می‌شود و حتی به سمت ضدقصه پیش می‌رود.

دانلود غیرقانونی آثار کیارستمی رو به افزایش است

کم نبودند چهره‌های بزرگی که اقبال به آثارشان بعد از مرگ بیشتر شده، اما کیارستمی در این میان یک استثنا است. او در سینمای جهان اعتبار و آبرویی کم‌نظیر کسب کرده بود؛ اما تأسف اینجاست که آثار او در ایران به شکل محدود اکران می‌شد. با درگذشت او اما اقبال علاقه‌مندان سینما به اکران آثارش بالا رفته؛ چنانچه خبرگزاری‌ها گزارش دادند اکران فیلم‌های کیارستمی که از ٢٣ تیر در سینماتک خانه هنرمندان برگزار شد، استقبالی فوق‌العاده از سوی علاقه‌مندان داشت. در روز نخست این برنامه،  فیلم‌های عباس کیارستمی با عنوان «اولی‌ها»، «بهداشت دندان»، «خانه دوست کجاست»، «همسرایان»، «زندگی و دیگر هیچ»، «نان و کوچه»، «زیر درختان زیتون»، «مسافر و تجربه» به نمایش درآمد که به دلیل استقبال زیاد مخاطبان، علاوه بر سالن‌های نمایش، در فضای بیرونی خانه هنرمندان ایران نیز تا پاسی از شب به نمایش گذاشته شد. اکران این آثار تا ٢۶ تیرماه ادامه  و گزارش‌ها همچنان از حضور پررنگ علاقه‌مندان تا روز پایانی حکایت داشت. در کنار این اکران‌ها، فضای مجازی هم داغ شده بود از تصاویر مربوط به عباس کیارستمی، گفت‌وگوها و دیالوگ‌های آثارش؛ اما این جریان به همین یادبودها ختم نمی‌شد. در این فضا هم آثار کیارستمی توسط برخی سایت‌ها به اشتراک گذاشته می‌شدند و کاربران آثارش را دانلود می‌کردند.
عرضه غیرقانونی فیلم‌های کیارستمی
درحال حاضر با یک جست‌وجوی ساده در اینترنت می‌توانید بعضی از آثار این سینماگر فقید را البته به شکل غیرقانونی دانلود کنید. این ماجرا و همچنین برخی اکران‌های خصوصی آثارش که در این روزها اتفاق افتاده، باعث شد که کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان در اطلاعیه‌ای از پیگیری حقوق معنوی فیلم‌ها و آثار هنری تولیدی خود در مراجع قضائی خبر بدهد. روز گذشته اداره ‌کل روابط‌عمومی و امور بین‌الملل کانون بیانیه‌ای صادر کرد که به این جریان مرتبط بود. در این بیانیه آمده است: «در پی درگذشت زنده‌یاد عباس کیارستمی کارگردان سینمای ایران برخی از فروشگاه‌های اینترنتی مجموعه‌ای از فیلم‌های کانون را در قالب بسته‌های کامل فیلم در معرض فروش قرار داده‌اند و برخی از موسسه‌ها نیز اقدام به برپایی برنامه‌های پخش آثار این هنرمند کرده‌اند.» در این میان کانون اعلام کرده است که تنها مجوزهای مشخصی برای نمایش برخی فیلم‌های کانون و عباس کیارستمی در اختیار خانه هنرمندان ایران و خانه سینما قرار گرفته است و به غیر از این دو مجموعه و مراکز فرهنگی، ‌هنری کانون در سراسر کشور، هرگونه نمایش، پخش و فروش این فیلم‌ها در سالن‌ها، فضاهای اینترنتی و مراکز فروش غیرقانونی است. این نهاد در ادامه آورده است: «کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان پیگیری حقوق مادی و معنوی نشر و تکثیر این آثار را در داخل و خارج از کشور برای خود محفوظ می‌داند و متخلفان، تکثیرکنندگان و نمایش‌دهندگان غیرقانونی این آثار را تحت پیگیرد قانونی قرار خواهد داد. کانون درعین‌حال از علاقه‌مندان فرهیخته و فهیم سینمای ایران نیز درخواست می‌کند با رعایت حق نشر قانونی آثار فرهنگی، با این پدیده نامناسب برخورد کنند.»
داخل کشور، خارج کشور
در اغلب آثار کیارستمی جنبه‌های دراماتیک روایت حذف می‌شوند، سینمای قصه‌گو کمر‌نگ می‌شود و حتی به سمت ضدقصه پیش می‌رود. این البته جو حاکم بر تمام آثار او نیست اما بسیاری از فیلم‌های سینمایی‌اش چنین شاخصه‌ای دارند. به همین جهت اواخر دهه ۶٠ و اوایل دهه ٧٠ کسی گمان نمی‌کرد چنین سینمایی حتی در ایران مخاطبانی پیدا کند چه رسد به فتح قله‌های جهانی در این عرصه؛ اما این تصورات برعکس از کار در آمد و اعتبار و شهرت کیارستمی ماندگار شد. ساخته‌های او در کتاب‌های تئوریک سینما به‌عنوان نمونه‌ها و شاهد مثال‌هایی برای آموزش سینما مورد استفاده قرار گرفتند، از همه جالب‌تر نشستن او روی صندلی استادی در کارگا‌ه‌های آموزش فیلمسازی بود. در هر حال عباس کیارستمی بعد از گذشت دو دهه از تولید نخستین آثارش، به‌تدریج در جایگاهی قرار گرفت که متخصصان این حوزه از او به بزرگی یاد می‌کردند. با این حال به جهت ویژگی‌هایی که برشمردیم، همچنان در میان مخاطبان عام اقبال نداشت. با این حال فراوان بودند کسانی که دورترین مسافت‌ها را برای شرکت در کلاس‌های این فیلمساز طی کردند؛ چه این کلاس‌ها در ایران برگزار می‌شد چه در شهرهای بزرگ آمریکا. کلاس‌های او حتی در آسیای دور و آفریقای‌جنوبی هم مخاطب داشت. شهرت کیارستمی مرزها را درنوردیده و در چهارگوشه دنیا مشتاقان را به حضور در کارگاه‌هایش فرا می‌خواند. ژان کلود کاریر، فیلمنامه‌‌نویس در بخش‌هایی از مقدمه‌ای که بر کتاب «عباس کیارستمی و درس‌هایی از سینما» نوشته است به این نکته اشاره کرده که عباس کیارستمی تنها سینماگری است که می‌تواند درس سینما بدهد اما خود درسی نگرفته است. او همچنین معتقد است نخستین درسی که باید از کیارستمی بیاموزیم این است که هرگز نمی‌توانیم فیلم‌هایی را که او ساخته است، بسازیم….»
مرگ ناگهانی
یکی دیگر از دلایل اقبال این روزهای مردم داخل کشور به آثار این کارگردان قطعا مرگ ناگهانی او است. کسی گمان نمی‌کرد که یک عمل جراحی به چند عمل جراحی منجر شود و دست‌آخر عباس کیارستمی به خاطر اهمالاتی که همه درباره آن شنیده‌ایم، جانش را از دست بدهد. این مرگ تراژیک برای جامعه فرهنگی کشور شوکی بزرگ بود؛ چراکه بعد از انتشار خبر مرگش بسیاری از چهره‌های بزرگ فرهنگی، سینمایی و حتی سیاسی جهان آن را ضایعه‌ای اسفبار خواندند و این درحالی بود که خود ایرانی‌ها چندان او را نمی‌شناختند. درواقع افکار عمومی با چنین مرگی ناگهان به خود آمد که چرا تاکنون به این شخصیت برجسته در حد مقام و جایگاهش توجه نداشته است. حالا هم اقبال کم‌نظیر از اکران آثارش را شاید بتوان به نوعی به ناخودآگاه جمعی مرتبط دانست. افکار عمومی از نشناختن عباس کیارستمی در زمان حیاتش عذاب وجدان دارد و دست‌کم می‌خواهد او را حتی شده بعد از مرگ بشناسد. ناراحت‌کننده است اما عادت ما ایرانی‌ها این است….

منبع شهروند

در اغلب آثار کیارستمی جنبه‌های دراماتیک روایت حذف می‌شوند، سینمای قصه‌گو کمر‌نگ می‌شود و حتی به سمت ضدقصه پیش می‌رود.