بخشی از سینمای هالیوود صد برابر هزینه‌هایی که ما برای تولید فیلم‌هایمان می‌کنیم، هزینه می‌کند و چندین برابر آن هم برای‌شان سودهی دارد.

کارگردان فیلم «سرخپوست»: بازی در فیلم برای نوید محمدزاده یک اتفاق ویژه بود

کارگردان فیلم «سرخپوست» با بیان اینکه تجربه تماشای «سرخپوست» بر پرده سینما خیلی متفاوت است، تاکید کرد که انتخاب نوید محمدزاده برای این فیلم دو جنبه داشته است، نابودی مطلق یا برد خوب.

نیما جاویدی همزمان با اکران فیلم سینمایی «سرخپوست» در نشستی حاضر شد تا از روند ساخت فیلمی بگوید که پس از «ملبورن» آن را ساخته و به گفته‌ خودش تلاش کرده تا در «سرخپوست» رومنسی را تجربه کند که فکر می‌کند جایش در «ملبورن» خالی بوده و باید رگه‌هایی از رومنس در آن می‌بود.

او می‌گوید موقع نگارش «ملبورن» ۳۲ ساله بوده است و موقع نگارش «سرخپوست» ۳۷ سال. در این مدت تجربه‌اش زیاد شده و همه این اتفاقات موجب شده که نگاهش تغییر کند و حالش با این نگاه فعلی خیلی خوب است.

فیلم «سرخپوست» با توجه به استقبالی که از آن در جشنواره‌ فیلم فجر شد و به قولی پشتوانه مردمی دارد به نظر نیاز به تبلیغات عجیب و غریبی ندارد و می‌تواند با پشتوانه مردمی در اکران موفق شود، نظر خودتان چیست؟

«سرخپوست» با اختلاف دو درصد دومین فیلم منتخب مردم در جشنواره‌ی فیلم فجر شد و استقبال از طرف مردم خیلی خوب بود. من اعتقاد دارم که مهم‌ترین تبلیغ در اکران یک فیلم همین تبلیغ دهان به دهان مردمی است، برای هر فیلمی این قاعده صدق می‌کند. حالا ممکن است از فیلم خوش‌شان بیاید، ممکن هم است خوششان نیاید؛ اگر خوششان بیاید یک تبلیغ مثبت است و شبکه گسترده‌ای از مخاطبان را ایجاد می‌کند، این نوع تبلیغ نامحسوس است.

در عین حال یک موضوع را نباید هرگز فراموش کرد، همه فیلم‌ها در ابتدای حرکت‌شان در جریان اکران به اصطلاح موج اول، نیاز به تبلیغ و اطلاع‌رسانی دارند. به نظرم اطلاع‌رسانی حداقل در موج اول خیلی مهم و تاثیرگذار است. برای فیلم «سرخپوست» هم داریم تلاش می‌کنیم به کمک اسپانسر تبلیغاتی، نصب تعدادی بیلبورد را در سطح شهر داشته باشیم تا اطلاع‌رسانی در موج اول اتفاق بیفتد و بعد از آن، تبلیغات مردمی می‌تواند به ما کمک کند.

به نظر شما اکران عید فطر با این چیدمان برای «سرخپوست» مناسب است؟

پاسخ این سوال برای من خیلی سخت است، چراکه به نظرم سوالی تخصصی است. از طرفی ممکن است حضور دو سه فیلم کمدی به اکران فیلم ما و یا فیلم‌های اجتماعی کمک کند از طرفی هم ممکن است آسیب‌زننده باشد و مسلم است که فیلم‌های کمدی مخاطبان خود را دارند. به نظر من برای فیلم‌های اجتماعی در هر فصل اکران، ترجیحاً یک فیلمی که در جشنواره بین مردم مطرح شده را باید انتخاب و اکران کرد، چراکه انتخاب چند فیلم مطرح شده در جشنواره ممکن است، باعث شود که اکران همه فیلم‌ها آسیب ببینند. البته من خودم را در این زمینه صاحب نظر نمی‌دانم.

بعد از اولین فیلم سینمایی‌تان، «ملبورن» که فیلمی تلخ اما آموزنده بود و در ایران و جشنواره‌های بین‌المللی حضور موفقی داشت، قطعاً برای ساخت کار بعدی خود وسواس بیشتری داشتید، آیا این وسواس باعث فاصله کاری شما برای ساخت دومین فیلم‌تان شد؟ یا اینکه فیلم دیگری داشتید و بعد به «سرخپوست» رسیدید؟

وسواس که قطعاً بود. همانطور که به درستی اشاره کردید موفقیت‌های بین‌المللی فیلم موجب شد که یک مقدار دست به عصا تر حرکت کنم اما در این میان من یک فیلم‌نامه نوشتم، این فیلم‌نامه پرهزینه و گران بود، یک صحنه‌ی هفت، هشت دقیقه‌ای داشت که شاید در زمان خودش به اندازه‌ی یک فیلم سینمایی هزینه داشت. شاید از ابتدا انتخاب آن فیلمنامه برای من اشتباه بود و نتوانستم آن را بسازم، چرا که ساخت آن به عنوان دومین فیلم ظاهراً برای تهیه‌کننده‌ها ریسک زیادی داشت اما چیزی که برای من مهم است نگارش آن بود که تجربه بسیار خوبی بود. بعد از آن فیلم‌نامه «سرخ‌پوست» را نوشتم و خوشبختانه بر خلاف فیلم‌نامه قبلی خیلی زود به نتیجه رسید و به مرحله تولید رفت.

اما واقعیت درباره این فاصله کاری، به جز سفرهای بین‌المللی که یک سالی وقت مرا گرفت، من یک فرصت مطالعاتی کوتاه برای خودم گذاشتم که قرار بود زمان آن کم باشد اما به درازا کشید. بعد از آن شروع به نوشتن کردم و طرح‌های زیادی را نوشتم و پاره کردم تا به فیلم‌نامه‌ای که اشاره کردم و بعد از آن فیلم‌نامه «سرخپوست» رسیدم. بله وسواس بود اما امیدوارم از این به بعد نباشد چرا که فاصله زیادی بین دو فیلم به وجود آمد.

ممکن است فیلم‌نامه‌ای که اشاره کردید پرهزینه است را بسازید؟

نمی‌دانم، به هر حال آن را دوست دارم و علاقه‌مندم که ساخته شود اما مطمئن نیستم.

ساختن «سرخپوست» در دهه ۴۰ با وجود اینکه فیلم شما را متفاوت کرده اما قطعاً کار را برای شما سخت کرده، ساخت لوکیشن فیلم و فضاسازی دهه‌ی ۴۰ که شما خودتان هم در آن مقطع نبودید!

لوکیشن این فیلم را تماماً در سوله‌ای در اطراف تهران_ احمد آیاد مستوفی ساختیم. اگر این فیلم در زمان حال بود مشکلی در منطق روایت آن پیش می‌آمد. بیننده اگر این فیلم را ببیند، متوجه می‌شود که این فیلم در زمان حال نمی‌تواند اتفاق بیفتد و معنی ندارد.

نوید محمدزاده با بازی در «سرخ‌پوست» هم به فیلم شما کمک کرد و هم به خودش، چراکه بعد از بازی در نقش‌های شبیه به هم در یک نقش متفاوت ظاهر شد، درباره انتخاب او توضیح می‌دهید؟

انتخاب نوید هم برای فیلم و هم برای خودش پر ریسک بود، ریسک‌های بالا دو وجه دارد یا نابودی مطلق یا بُرد خوب. من فکر می‌کنم با انتخاب نوید به نتیجه‌ی خوبی رسیدیم. نوید فیلم‌نامه را خیلی دوست داشت. با انرژی هم سر این کار حاضر شد. معتقدم بخشی از این انتخاب او به خاطر هوش بالای‌اش است.

نقش “نعمت” ده، دوازده سال از نوید بزرگ‌تر بود و برای رسیدن به این نقش چه از نظر فیزیکی، چه صدا خیلی باید تمرین می‌کرد و از آنجایی که پر از انرژی است و انگیزه است میدان را برای کار مناسب دید. در این کار خیلی همراه بود ویژگی خیلی خوبی که برای من داشت این بود که از همان اول اعتماد کرد و این اعتماد به هر دو ما خیلی کمک کرد. معتقدم بازیگری که به کارگردان خودش اعتماد نکند اولین آسیب را به خودش و بعد کار می‌زند البته در مواقعی هم باید به بازیگر حق داد که خب بحث‌اش جداست. ولی در نهایت به نظرم اعتماد به کارگردان می‌تواند ماحصل یک اثر را به نقطه اوجش برساند و این اعتماد را نوید و خانم ایزدیار به من داشتند.

با نوید برای این نقش جلسات تمرین زیادی داشتیم، باشگاه رفت و وزنش را اضافه کرد. او روی صدایش کار کرد تا کمی بم‌تر شود و به “نعمت جاهد” نزدیک شود. او به با وجود شرایط سخت فیلم‌برداری به شدت خستگی‌ناپذیر بود و تا آخرین لحظه همراه ما بود. خوشبختانه نتیجه هم قابل قبول بود.

این نقش برای نوید محمدزاده یک اتفاق ویژه بود که باید در جشنواره بیشتر دیده می‌شد!

موافقم که اتفاق ویژه‌ای بوده است، این عبارت که “داری تکراری می‌شوی” برای همه بازیگران است. واقعیت این است بخشی از آن به نقش‌های پیشنهادی برمی‌گردد. اگر مدام نقش‌های تکراری به یک بازیگر پیشنهاد شود این تکراری بودن به وجود می‌آید و خیلی هم بازیگر مقصر نیست.

فضای فیلم سینمایی «سرخپوست» یک فضای ثابت و خاص است، آیا سابقه تئاتری بازیگران برای ایفای نقش آن‌ها کمک‌کننده بود؟

دقیقاً همینطور است.

اظهار نظرها غیر رسمی درباره پرهزینه بودن فیلم‌تان مطرح شده است، چقدر هزینه تولید این فیلم شد؟

من از جزئیات هزینه‌ها اطلاع ندارم و تهیه کننده باید در این باره توضیح دهد. باید نکته‌ای را بگویم، سال گذشته در سینمای ایران چهار، پنج فیلم پُرداکشن ساخته شد که به نظرم در مجموع این فیلم‌های پُرداکشن «سرخ‌پوست» جزو کم هزینه‌ها بوده است.

ببینده از روی ظاهر فیلم هم می‌تواند تشخیص دهد چه فیلمی پرهزینه ساخته شده است. ما ۷۴ جلسه فیلم‌برداری داشتیم. در کل می‌خواهم یک نکته بگویم فیلم‌های پرهزینه‌ای هستند که می‌توانند با جذب مخاطب و اکران از این پرهزینه بودن دفاع کنند و این اصلاً بد نیست.

بخشی از سینمای هالیوود صد برابر هزینه‌هایی که ما برای تولید فیلم‌هایمان می‌کنیم، هزینه می‌کند و چندین برابر آن هم برای‌شان سودهی دارد. صنعت سینما هم از یک منظر یک نوع بیزینس است. شکل درست آن این است که نباید از هزینه کردن در سینما بترسیم ضمن اینکه فراموش نکنیم مخاطب سینمای ایران حق دارد که از فیلم‌های کم هزینه خسته شده باشد و ترجیح دهد فیلم خوب، پر هزینه و البته با کیفیت ببیند. ما تجربه اکران فیلم‌های خارجی را در سینمای ایران داشتیم اما به نظرم مردم ایران ترجیح می‌دهند یک فیلم با کیفیت و خوب با بازیگران ایرانی در پرده سینما خودشان ببینند.

فیلم شما اولین فیلمی در جشنواره سی و هفتم فجر بود که مورد تمجید آقای فراستی قرار گرفت، ممکن نبود تعریف‌های ایشان به ضرر فیلم شود؟

آقای فراستی منتقد چالشی و در عین حال خیلی سخت‌گیری هستند. خود ما هم از این اتفاق غافلگیر شدیم. اما وقتی بخواهیم آن را تحلیل کنیم، می‌بینیم که خیلی هم غیرقابل پیش بینی نبوده، ایشان بارها از سلیقه خودش گفته، برای مثال از دوربین روی دست خوشش نمی‌آید یا از نقدهایشان معلوم است که از شلختگی در فیلم بیزار است. پس در تحلیل تمجید ایشان متوجه می‌شویم که از فیلمی که به سلیقه‌شان نزدیک بوده، تمجید کرده‌اند. «سرخپوست» یک نظمی در اجرا دارد و روایتی کلاسیک دارد که آن را دوست دارد.

منبع ایسنا

بخشی از سینمای هالیوود صد برابر هزینه‌هایی که ما برای تولید فیلم‌هایمان می‌کنیم، هزینه می‌کند و چندین برابر آن هم برای‌شان سودهی دارد.