سینایی را رها کردند تا به شاخ اینستاگرامی بچسبند/ مسئولان سازمان سینمایی مسئول روی زمین ماندن آرزوهای خسرو سینایی

خسرو سینایی آرزوهای کوچک و بزرگ زیادی داشت، اما مهم‌ترین‌شان ساخت فیلمی با مضمون مهاجران لهستانی در ایران بود. حالا او رفته و آرزوهایش روی زمین مانده و در غیاب او مدیران فرهنگی و سینمایی پشت سر هم پیام تسلیت صادر می‌کنند.

واقعیت اینجاست در سینمای مبتذل این روزهای کشور جایی برای سینایی و امثال سینایی نبود. حالا هر چقدر مدیران ژست روشنفکری بگیرند و از دغدغه‌هایشان بگویند، خروجی تصمیم‌هایشان سینمای ایران را به یک سینمای خالی از اندیشه و مبتذل رسانده‌ است.

خسرو سینایی برای ساخت فیلمی که آرزویش را داشت سختی‌های زیادی کشید و کسی از مدیران اهمیتی به ایده‌های هنری او نداد. خودش بارها گلایه کرده بود که از او حمایتی نمی‌شود و در عوض از آثاری با 10 برابر بودجه فیلم من حمایت می‌شود. دیدن این آشفته بازار برای کسی مثل سینایی و کارگردانان هم‌نسل او فاجعه‌ای سنگین به شمار می‌رفت.

حالا که تصمیمات مسئولان سازمان سینمایی در جذب سرمایه به هر روش ممکن برای همگان عیان‌تر شده، بهتر می‌توان روزگار سختی که او در این سالها داشته را قضاوت کرد. زمانی که خبر دادن مجوز کارگردانی به یک شاخ اینستاگرامی رسانه‌ای شد، سینایی روی تخت بیمارستان در حال جدال با مرگ و زندگی بود و چقدر خوب که او این خبر را نشنید و از دنیا رفت. هرچند در روزگاری که او زیست آثاری از این دست کم ساخته نشدند و کم مورد حمایت قرار نگرفتند.

مسئولانی که برای یکی از مفاخر هنری‌شان ارزشی قائل نمی‌شدند، چوب حراج به هنر سینما زدند و امیدشان را به یک شاخ اینستاگرامی دوختند تا شاید فردا برایشان پول و سودی بیاورد. حالا همین‌ها در روزهای آینده بر جنازه سینایی خواهند نشست و از مقام والای استاد و ارزش‌های هنری‌اش خواهند گفت.

خسرو سینایی دلشکسته و غمگین پر کشید. اگر انرژی‌اش را جهت وعده و وعید‌ها نمی‌گرفتند هنوز توان ساخت آثار سینمایی را داشت. سینایی در یک روز گرم تابستانی از میان ما رفت، ولی فصل‌ها برای او زمستانی سخت و طولانی بود. کولاک این زمستان بدجوری دامن فضای فرهنگی کشور را گرفته و با این آدم‌ها و تصمیم‌ها، بهاری در پیش نخواهد بود.