تصحیح مثنوی شریف به کوشش موحد از سوی نشر هرمس منتشر شده است.

ماجرای تصحیح جدید کتاب «مثنوی معنوی» از موحد چه بود؟

در حالی که جمع کثیری از اساتید بر این باور بودند که تصحیح نیکلسون از مثنوی، بهترین تصحیح انجام شده است و به نوعی ختم کلام؛ اما صحبت‌های مجتبی مینوی یکی از شاگردانش را برآن می‌دارد که سال‌ها بعد تصحیحی جدید از مثنوی ارائه دهد.

به گزارش تیترهنر، تسنیم نوشت: مثنوی شریف به تصحیح محمدعلی موحد، مولوی‌پژوه، به تازگی از سوی نشر هرمس منتشر شد. با وجود آنکه تنها چند روز از انتشار این اثر می‌گذرد، استقبال اهل علم و فرهنگ از این اثر بسیار بود؛ به طوری که در عرض همین مدت کوتاه دو مراسم رونمایی با حضور اساتید دانشگاه و پژوهشگران برگزار شد. قرار است مراسم‌های دیگری نیز برای رونمایی و معرفی بیشتر از این اثر در روزهای آتی صورت گیرد؛ طبق خبری که چندی پیش منتشر شد، قرار است مراسم رونمایی از اثر جدید موحد در پنج شهر ایران و ترکیه برگزار شود.

پیش از این، تصحیح نیکلسون بهترین تصحیح و همچنین رایج‌ترین آن در میان ادب‌دوستان بود. نیکلسون برای این کار بزرگ از زبان‌های انگلیسی، عربی، فارسی و ترکی که به خوبی بر آنها تسلط یافته بود، بهره ‌جست و برای تصحیح انتقادی مثنوی از 10 نسخه از نفیس‌ترین نُسَخِ کهن و خطی قرن هفت و هشت استفاده کرد. حالا پس از سال‌ها، موحد تصحیح جدیدی از مثنوی ارائه داده و عنوان کرده است که هدف او از انجام این کار، نزدیک شدن به متن معیار و اثری است که از مولانا به یادگار مانده است. این در حالی است که برخی از اساتید و کارشناسان بر این باورند که تصحیح نیکلسون، بهترین و کامل‌ترین تصحیح موجود از مثنوی است و به عبارت دیگر، کار نیکلسون ختم کلام در این زمینه است، اما سخنان مرحوم مجتبی مینوی، استاد برجسته ادبیات و پژوهشگر، درباره لزوم انجام تصحیحی جدید از این اثر، موحد را به این فکر می‌اندازد که این کار را به سرانجام رسانده و آرزوی استاد را برآورده کند.

موحد در مقاله‌ای مفصل به این ماجرا اشاره می‌کند و می‌نویسد: ماجرا بر می‌گردد به 40 سال پیش و شروع آن از همایشی بود که برای بزرگداشت مولانا در کتابخانه مرکزی دانشگاه تهران برگزار شد و سخنران اول آن مرحوم مینوی بود. عنوان سخنرانی او، که متن آن در شماره 12-10 مجله راهنمای کتاب سال 1353 به چاپ رسید، چنین بود: «لزوم اهتمام در چاپ کردن کتب مولانا به طریق صحیح انتقادی».

مرحوم مینوی سخنان خود را با مصراع اول مثنوی شروع کرد: «بشنو این نی چون شکایت می‌کند» و گفت: این شکایت‌کننده مولانا جلال‌الدین محمد بلخی است و شِکوه او از ما مردم است که کتاب‌های او را چنان که باید و شاید به طبع نرسانده‌ایم. نه یک مثنوی صحیح داریم، نه یک دیوان شمس تبریزی صحیح. کتاب‌های دیگر ادبی بزرگ هم که داریم به همین حال است.

مینوی توضیح هم داد: مراد بنده از «صحیح» آن است که نزدیک باشد به آنچه گویندگان و نویسندگان این‌ها گفته و نوشته‌اند، نه آنچه در طول سالیان متمادی از زمان مؤلف تا به امروز بر حسب تصرفات عمدی و سهوی نساخ و خوانندگان در این کتب راه یافته …. . مینوی در پایان این سخرانی گفت: یک‌بار هم بیاییم آن مثنوی را چاپ کنیم که مولانا گفته است.

لزوم چاپ نسخه مصححی از مثنوی از دیرزمانی مطرح بود. مصحح چاپ علاءالدوله مدعی است که چاپ او «مبتنی بر نسخه‌ای بسیار کهن از مثنوی است»، اما آن «نسخه بسیار کهن» را معرفی نمی‌کند. چاپ خوانساری که مرحوم جلال همایی آن را بر چاپ علاءالدوله ترجیح می‌نهد، براساس نسخه‌ای که «خاتم فلاسفه»، میرزا ابوالحسن جلوه تصحیح کرده بود. آن نسخه را که به قول ناشر «در صحبت و اعتبار، ترجیحش بر نسخ دیگر، رجحان فرقان مبین بر اساطیر الاولین می‌نمود» یک بار دیگر با نسخه‌هایی که باز به قول ناشر «بعضی از آن قریب به عهد مولوی قدس سره تنمیق یافته بود» مطابقت داده بودند. این ناشر نیز مشخصات نسخه‌های قریب به عهد مولوی خود را معلوم نمی‌کند و بیش از این نمی‌گوید که کار تصحیح بر عهده انجمنی بوده «از وجوه فضلاء عالی‌مقدار و رؤوس ادبا فضیلت‌شعار که زمانی دراز و روزگاری دیرباز کل اجزا مستنسخه را جز فجزءً با کمال مداقه مقابله و تصحیح می‌نمودند». از این قرار شیوه کار این انجمن و نیز روشی که در انتخاب میان ضبط‌های متفاوت نسخه‌ها به کار می‌برده‌اند، روشن نیست.

مرحوم فروزانفر می‌گوید در سال 1321 مثنوی چاپ علاء‌الدوله را با مثنوی خطی مصحح عبداللطیف عباسی، که در دو نوبت مثنوی را از روی 80 نسخه تصحیح کرده است، مقابله کرده و آخرالامر به این نتیجه رسیده بود که «بهترین چاپ همان طبع لیدن است».  نسخه طبع لیدن همان نسخه‌ای است که به اهتمام نیکلسون تصحیح شده و آقای پورجوادی در پیشگفتار تجدید چاپ آن گزارشی وافی از چگونگی آن به دست داده‌اند.

موحد در ادامه به الحاقات موجود از مثنوی اشاره کرده و در ذیل «طلیعه الحاقات» می‌نویسد: گلپینارلی، در معرفی نسخه‌های خطی مثنوی، از نسخه شماره 5547 کتابخانه یوسف آغاز قونیه، و نسخه شماره 2026 موزه مولانا، و نسخه دیگری موجود در کتابخانه ملی پاریس یاد می‌کند که در حواشی آنها ابیاتی با قید علامت ولدی یا ولد نوشته شده است.

باز وی از شرح اسعد دده، مثنوی‌خوان قرن نوزدهم، نقل می‌کند که در رمضان 1282 ق در صحن مسجد فاتح  در بساط کتابفروشی محمد افندی، مهتر صنف صحافان، مثنوی‌ای به خط سلطان ولد دیدم که به قیمت 25 لیره به فروش رفت. اسعد دده می‌گوید: ابیاتی در حاشیه این نسخه به چشم می‌خورد که زیر آنها نام(امضای) ولد با مرکب سرخ اضافه شده بود.

اسعد دده توضیح می‌دهد: چون ابیات مذکور در حالی که مثنوی شریف را تحریر می‌فرمودند، به قلب الهام پیوند منیرشان ساطع می‌شد، آن معانی را به پیشگاه جناب مولانا، من کل الوجه اولینا، عرضه می‌داشتند، امر می‌فرمودند که آنها را در هامش مثنوی تحیریر کنند.

از این قرارا، شاید بتوان فرزند مولانا سلطان ولد را مبدأ و منشأ ابیاتی اضافی و الحاقی دانست که جسته و گریخته از همان زمان حیات مولانا در مثنوی راه جسته و به مرور زمان بر تعداد آنها افزوده است. سلطان ولد طبع شعری داشت و در حین کتابت مثنوی پدر، ابیاتی را به اقتفای آن و در همان حال و هوا می‌سرود و در کنار نسخه یادداشت می‌کرد. بعدها نیز که خلافت پدر رسماً به او رسید، می‌کوشید تا خود را مانند پدر سازد و به او تشبّه جوید و سه دفتر مثنوی ولدی، که در مقابل شش دفتر مثنوی مولانا سروده شده است، حاصل این تلاش است. تعداد ابیات سه دفتر مثنوی ولدی با تعداد ابیات شش دفتر مثنوی مولانا تقریباً برابر است(ابتدانامه در حدود 10 هزار بیت، و رباب‌نامه حدود 8 هزار بیت و انتهانامه اندکی بیش از هفت‌هزار، مجموغاً حدود 25 هزار بیت).

موحد در ادامه به «شروع تحریفات عمدی» و «تصحیحات ذوقی» می‌پردازد و ادامه می‌دهد: نسخه م مورخ 695 را می‌باید نقطه شروع تصرفات و تحریفاتی دانست که بعد از مرگ حسام الدین چلبی در متن مثنوی راه پیدا کرده و با گذشت زمان بر تعداد آنها افزوده است. این نسخه یک‌دهه پس از درگذشت حسام، در زمان خلافت سلطان ولد قلمی شده است. دگرسانی‌هایی که در آن دیده می‌شود محصول اشتباه بی‌دقتی و حواس‌پرتی یا بی‌سوادی کاتب نیست؛ تصرفات و تحریفاتی است که عالماً عامداً گرچه از سر حسن نیت، انجام شده است؛ یعنی ترتیب‌دهندگان نسخه خود را مجاز دانسته‌اند که مصلحت‌اندیشانه در کلام مولانا دست ببرند. به احتمال قریب به یقین این نسخه را برای خانقای تازه‌تأسیس شده در خارج قونیه نویسانیده‌اند.

مصحح مثنوی شریف معتقد است بسیاری از مشکلات در فهم معانی سر راست مثنوی، نتیجه بدخوانی یا اشتباه در خوانش ابیات است و اضافه می‌کند: در کتابت طبع جدید کلاً از رسم‌الخط کهن دوری جستیم و دستور خط مصوب فرهنسگستان زبان و ادب فارسی را، تا آنجا که توانستیم، به کار بستیم. ما با تقلی شایع که گمان می‌رود مولانا در سرودن شعر تا آخرین روزهای حیات بر دوام بوده است، موافق نیستیم. با برخی از صاحب‌نظران هم که رجوع مجدد شاعر برای بازنگری و پردازش ابیات را با هجوم حقایق بر ذهن و ضمیر او منافی خوانده‌اند، موافقت نداریم. …

تصحیح مثنوی شریف به کوشش موحد از سوی نشر هرمس منتشر شده است.

تصحیح مثنوی شریف به کوشش موحد از سوی نشر هرمس منتشر شده است.