فقط زندگی در جهانی را تصور کن که در آن آیینه نباشد.
تو دربارهی صورتت خیالبافی میکنی و تصورت این است که صورتت بازتاب آن چیزی است که در درون تو است و بعد وقتی چهل ساله شدی، کسی برای اولینبار آیینهای در برابرت میگیرد… وحشت خودت را مجسم کن !!
تو صورتِ یک بیگانه را خواهیدید و به روشنی به چیزی پی خواهی برد که قادر به پذیرفتنش نیستی : “صورتِ تو، خودِ تو نیست … !”
? جاودانگی
✍️ میلان کوندرا