جشنواره آوینیون؛ حضور تئاتر ایران پس از هفتاد سال

هفتادمین دوره جشنواره آوینیون که در کنار ادینبورگ، بزرگ‌ترین جشنواره هنرهای نمایشی جهان محسوب می‌شود، زیر سایه کنترل شدید امنیتی- از جمله حتی ممنوع کردن ورود بطری آب به تالارهای نمایش- در حال برگزاری است؛ با یک خبر مسرت بخش برای تئاتر ایران: پس از هفتاد سال، اولین حضور یک نمایش از ایران در بخش اصلی جشنواره آوینیون رقم خورد.

زیبایی سحرانگیز این شهر زیبای تاریخی، نزدیک به یک ماه تمام با شور و شوق مردمی می‌آمیزد که از سراسر فرانسه- و گاه از دیگر کشورها- برای دیدن نمایش به این شهر سفر می‌کنند؛ حدود پنجاه نمایش مختلف از کشورهای گوناگون که برای شرکت در بخش اصلی دعوت شده‌اند و حدود هزار و چهارصد نمایش که در بخش جنبی به اجرا در می‌آیند، با حدود یک میلیون و سیصد هزار بلیت فروش رفته فقط در بخش جنبی. جالب این که غالب نمایش‌ها- به ویژه در بخش اصلی- با تالارهای کاملاً پر روبرو اجرا می‌شوند و استقبال از آثار چشمگیر است.

نمایش ایرانی

با آن که طی سال‌ها برخی از نمایش‌های ایرانی در بخش جنبی اجرا شده‌اند، اما “شنیدن”، نمایشی به کارگردانی امیررضا کوهستانی، پای تئاتر ایران را به بخش اصلی جشنواره آوینیون باز کرده است و به این ترتیب حالا هر دو جشنواره بزرگ جهانی هنرهای نمایشی- ادینبورگ و آوینیون- میزبان آثاری از ایران در بخش اصلی خود بوده‌اند.

امیررضا کوهستانی با آثار تجربی خود- که با موفقیت “رقص روی لیوان‌ها” آغاز شد- در کشورهای مختلف جهان اجرا داشته و یکی از شناخته شده‌ترین کارگردانان تئاتر ایران در جشنواره‌های جهانی است. این بار اولیویه پی، مدیر همه کاره آوینیون، تازه‌ترین اثر او را برای بخش اصلی انتخاب کرده است.

شنیدن ادامه‌ای است بر حال و هوای تجربی آثار کوهستانی که موفق‌تر از آثار پیشین‌اش به نظر می‌رسد. نمایش دو دختر را در خوابگاهی در تهران در کنار هم قرار می‌دهد: ثمانه و ندا که حالا باید جوابگوی حراست خوابگاه باشند، چون ظاهراً ندا در شب سال نو، دوست پسر خود را به خوابگاه آورده است.

نمایش همه چیز را در حالت تعلیق قرار می‌دهد و به همه چیز شک می‌کند. در واقع تا پایان تماشاگر نمی‌تواند مطمئن شود که ندا چینن کاری کرده یا نه، و همین نوع تردید در فرم نمایش گسترش پیدا می‌کند؛ با تکرار جملات و بخش‌های مختلف نمایش که هر بار قرار است واقعیت تازه‌ای را آشکار کند، واقعیتی که خود می‌تواند محل تردید قرار بگیرد.

دوربین ویدئویی حاضر در صحنه و رفت و آمد شخصیت‌ها به بیرون تالار و نشستن یکی از بازیگران در کنار تماشاگران، تمهیداتی است که کوهستانی به کار می‌گیرد تا روایت خطی ساده‌اش را بشکند.

آثار پرسر و صدا

بخش اصلی آوینیون هر سال ترکیب غریبی است از آثار بسیار دیدنی تا اجراهای ضعیفی که به نظر می‌رسد تنها به دلیل موضوع جنجال برانگیزشان انتخاب شده‌اند.

امسال حیاط شگفت انگیز قصر پاپ- که بزرگ‌ترین و مهمترین محل اجرای آوینیون محسوب می‌شود- میزبان دو کار متفاوت بود: در اولی، “نفرین شدگان”، ایوو ون هوف، کارگردان پرسر و صدای این سال‌های اروپا، فیلم شناخته شده لوکینو ویسکونتی – با همین نام- را دستمایه قرار داده بود تا فساد دوره نازی را با تماشاگران قسمت کند؛ اما شلوغی صحنه، نمایش اغراق آمیز خشونت و هیاهوی زیاد بازیگران، مانع از موفقیت نمایش است؛‌ ‌همین‌طور پناه بردن کارگردان به بهت زده کردن تماشاگر در صحنه‌های مختلف، از جمله شلیک نهایی یکی از شخصیت‌ها با مسلسل به سوی تماشاگران در انتهای نمایش.

اجرای دوم “قصر پاپ” اما اثر زیبایی بود از سیدی لاربی چرکائو (با همکاری دامین ژله)، که قابلیت‌ها و دنیای خاص این طراح رقص ارزنده را به نمایش می‌گذارد: “بابل، هفت شانزده”. همان طور که از عنوان اجرا برمی‌آید، چرکائو بابل قدیم را به امروز ( ماه هفتم سال ۲۰۱۶) می‌آورد و دنیایی را روایت می‌کند که در آن اقوام و ملت‌های گوناگون درگیر مرزها و کشورها شده‌اند. پنج مکعب فلزی که آنتونی گورملی مجسمه ساز معروف طراحی کرده، آشکارا نشانی از پنج قاره هستند و بیست و دو رقصنده از ملت‌های گوناگون با زبان های مختلف کشاکش جهان امروز را به نمایش می‌گذارند و در صحنه‌ای نزدیک به انتها، همه آنها با پاهای به هم گره خورده، دنیایی واحد را ترسیم می‌کنند که گریز و گزیری از رنگ‌ها و زبان‌های مختلف نیست و همه در واقع اعضای یک پیکرند.

“کارامازوف” بر اساس داستان تحسین شده برادران کارامازوف فئودور داستایوفسکی، هرچند به اندازه سر و صدایش جذاب نبود، اما خبر خوشایندی بود برای جشنواره آوینیون که پس از یک وقفه، باز به “بولبون” بازگشت؛ جایی در میانه کوه‌ها و صخره‌ها که برای اولین بار توسط پیتر بروک برای اجرا انتخاب شد و حالا یکی از شگفت انگیزترین محل‌های اجرای نمایش در جهان است و یکی از جذابیت‌های اصلی جشنواره آوینیون.