محمدرضا گلزار این بار در قامت یک مجری به تلویزیون بازگشته تا چهرهای تازه از خودش را به مخاطبان نشان دهد.
به گزارش تیترهنر، گلزار چهره محبوب و سرشناسی در سینماست و آیا این معروفیت دلیل درستی برای مجریگری او در تلویزیون است؟
اگر بخواهیم برای این سوال یک جواب منطقی بدهیم، پاسخمان خیر است. گلزار به هیچ عنوان صلاحیت مجریگری را ندارد و نمیتواند مثل یک مجری جذابیت ایجاد کند.
گلزار به خاطر چهرهاش وارد سینما شده و مثل خیلی از بازیگران دورههای آکادمی بازیگری یا حضور در عالم تئاتر را تجربه نکرده است. این خلا تجربی باعث شده تا او در تمام این سالها در حرکات بدن و بیان مشکلات اساسی داشته باشد. بدن گلزار خشک و انعطاف ناپذیر است و آن حسی انعطاف و راحتی که بازیگران تئاتر جلوی دوربین دارند را ندارد.
همچنین گلزار بیان خوبی ندارد. حنجره او ضعیف است و توانایی صداسازی را ندارد. این موضوع بارها در فیلمهایش خودش را نشان داده و یک نقص بزرگ برای یک بازیگر سینما به شمار میرود. صدای گلزار گرم و گوشنواز نیست و مخاطب از شنیدن صدای یکنواختش خسته میشود. او حتی توانایی بازی کردن با صدا و بالا و پائین بردن تناژ صدایش را ندارد و با حرکت کردن بر روی یک خط صاف، نمیتواند مثل بازیگران حرفهای با صدایش ایجاد جذابیت کند.
نکته مهم دیگر اینکه گلزار روحیه و توانایی بداهه پردازی ندارد. اگر به مصاحبههای تصویریاش از همان زمان مثلث شیشهای تا بعدها دقت کنید متوجه میشوید او نمیتواند بداهه پردازی داشته باشد و با گفتن جملههای جالب فضا را عوض کند. یک مجری حرفهای در قدم اول باید در کنار داشتن صدای خوب و گرم، قدرت بداههپردازی هم داشته باشد و به ناگاه به هنگام کم آوردن فقط لبخند نزند یا ابروهایش را بالا نیندازد.
محمدرضا گلزار در فاز صحبت کردن جذاب نیست. او هر چقدر به لحاظ بصری جذابیت دارد، در فاز شنوایی و گفتاری فاقد جذابیت است. انتخاب او به عنوان یک مجری بدترین کاری است که میتوان انجام داد. در حالیکه این همه مجری توانا در صداوسیما وجود دارد استفاده از یک بازیگر سینمایی که فقط چهره جذاب دارد یک اشتباه تاکتیکی است.
در اولین قسمت از مسابقه «برنده باش» تمام این ضعفها را دیدیم. یک مسابقه بی روح و بدون جذابیت که اگر شرکت کنندهاش توانایی پاسخگویی به سوالات را نداشت نمیشد دیدنش را ادامه داد. تا زمانی که اسپانسرها بر تلویزیون حکفرمایی میکنند چنین اتفاقات مضحک و غیر حرفهای را شاهد خواهیم بود. جایی که عنصر شهرت جای خودش را به کار حرفهای و شایستهسالاری میدهد.