شکایت کجا بَرَند…

 وقتی رویدادی هنری در ایران لغو و یا از برگزاریش جلوگیری می‌شود، وقتی هنرمندی در ایران اجازه‌ی فعالیت نمی‌یابد، وقتی هنر در برخی از شهرستان‌ها راهی ندارد و بسیاری دیگر از این «وقتی‌»ها که رخ می‌دهد؛ دودش پیش و بیش از هر چیز به چشمِ اعتبار ایران در عرصه‌های بین‌المللی می‌رود.

بسیارند کسانی که در شبکه‌های ضد ایرانی خارج از کشوی کار می‌کنند و گوش‌هایشان را تیز کرده‌اند تا مثلا خبرِ لغو فلان برنامه هنری را در بوق و کَرنا کنند و با خنده‌هایِ نیش‌دارشان بگویند نظامِ ایران با هر گونه فعالیتِ هنری مخالف است. این‌ها کمر به خراب کردن چهره‌ی ایران در سطح بین‌الملل بسته‌اند و متاسفانه گاهی برخی‌ها با اشتباهاتشان آب به آسیاب اینان می‌ریزند. اینان به گونه‌ای اخبار داخل ایران را انعکاس می‌دهند که انگار هیچ رخداد فرهنگی و هنری در ایران در جریان نیست و چشم‌های خطابینشان تنها به دنبال ایرادها هستند تا آنها را به ناجوانمردانه‌ترین شکل ممکن بزرگنمایی کنند.

به قطع بر کسی پوشیده نیست که برخی از برنامه‌های به ظاهر هنری هیچ سنخیتی با فرهنگ و آدابِ جامعه ندارند و باید از برگزاریشان جلوگیری کرد، اما برخی دیگر از این برنامه‌ها ریشه در اصالت‌های فرهنگی و هنری جامعه دارند و جلوگیری از برگزاری آنها به شدت سوال برانگیز است.

در همین هفته‌های گذشته دو برنامه هنری در یک شهر لغو شد تا خوراکِ همان‌هایی که به معنی واقعی «دشمن» هستند، برای مدتی فراهم شود.

وقتی صحبت از برگزاری کنسرت موسیقی شهرام ناظری است، جایگاه هنری این خواننده و تاثیری‌گذاری او بر فرهنگ و هنر ایران بر کسی پوشیده نیست. بی‌شک موسیقی ناظری و آوازِ او ریشه در صدها و هزاران سال فرهنگ و هنر ایران دارد. وقتی ناظری آواز می‌خواند، کلامش از مولانا و حافظ و سعدی و شاعرانی از ادبیات کهن ایران است.

اما متاسفانه کنسرت شهرام ناظری در نیشابور لغو می‌شود تا خوراکِ خبریِ کسانی که در شبکه‌های ضد ایران نشسته‌اند و دنبال چیزی می‌گردند که دست بگیرند و اهداف شومشان را پیش ببرند؛ فراهم می‌شود.

شهرام ناظری شاید موجه‌ترین هنرمند موسیقی ایران در حال حاضر باشد؛ چه گواهی برای این ادعا معتبرتر از نظر مقام معظم رهبری.

«شما نگاه کنید، آن آهنگی که مردم را به یاد معنویت و حقیقت و خدا می‌اندازد، آن را پخش کنید؛ یا با شعری همراهش کنید که آن شعر این خصوصیت را داشته باشد. مثلاً یکی از خواننده‌های خوب ما [آقای شهرام ناظری] غزل علامه‌ی طباطبایی را خوانده است – «همی گویم و گفته‌ام بارها / بود کیش من مهر دلدارها» – این غزلی است که عارفی، فیلسوفی، اهل معنایی گفته و پُر از معنویت است. یا مثلاً وقتی شعر آمیرزا حبیب خراسانی – «امروز امیر درِ میخانه تویی تو / فریادرس ناله‌ی مستانه تویی تو» – را پخش می‌کنند، مرد و زن مسلمان معاصر ما احساس تقرب و معنویتی می‌کنند؛ این درست است؛ اگر این‌طور نیست – یعنی شعری در عکس این جهت است، یا آهنگی در نقطه‌ی مقابل این جهت است – آن را پخش نکنید؛ معیارها را رعایت کنید.» (1370/12/05 بیانات در دیدار اعضای گروه ادب و هنر صدای جمهوری اسلامی ایران‌).

شهرام ناظری خواننده‌ای است که هیچگاه به میهن خود پشت نکرده و هرگز فریبِ فضاسازی‌های رسانه‌ایِ غربی را نخورده است؛ در  عین حال همواره انتقادهایی به اوضاع موسیقی کشور هم داشته است. شاید خواننده‌ای در سطح شهرام ناظری برایش راحت‌تر بود که در دو دهه‌ی گذشته بیشتر فعالیت‌های خود را به خارج از ایران متمرکز کند و کمتر در ایران به روی صحنه برود، شاید هر هنرمند دیگری جای او بود مشکلات برگزاری کنسرت در ایران را بهانه می‌کرد و تورهای خارجی خود را در سراسر جهان با کمترین مشکل برگزار می‌کرد؛ اما او همواره مشقتِ کنسرت‌گذاشتن در ایران را به جان و دل خریده تا اثبات کند که برای او مردمان میهنش بیش از هر چیزی ارزش دارند.

اما متاسفانه در هفته‌های اخیر شاهد لغو کنسرت او در نیشابور بودیم؛ و این همان خبری بود که خوراکِ رسانه‌های ضد ایران را برای چندین روز فراهم کرد. البته این تنها خوراکِ این رسانه‌ها در هفته‌های گذشته نبود؛

فاجعه وقتی غم‌انگیز و دلخراش‌تر می‌شود که کنسرت هنرمندی با وجهه‌های بین‌المللی در ایران لغو می‌شود. کیهان کلهر با فعالیت‌های گسترده‌ی خود در سال‌های گذشته و همکاریش با بسیاری از موزیسین‌های بزرگ جهان، بی‌شک شناخته‌شده‌ترین موزیسین ایرانی در عرصه بین‌الملل است؛ پس بسیاری از خبرنگاران و رسانه‌های بین‌الملل به دنبال اخبار و فعالیت‌هایش هستند. وقتی خبرِ لغو کنسرتِ کیهان کلهر در نیشابور منتشر می‌شود بازتاب بسیاری در رسانه‌های خارجی دارد. البته این بار این خبر تنها خوراک رسانه‌های ضد ایرانی نیست، بلکه رسانه‌هایی که چندان مواضع ضد ایرانی ندارند هم به آن می‌پردازند و این مسئله خیلی فوری ذهنیتی منفی از ایران در ذهنِ مخاطبانِ این رسانه‌ها می‌سازد.

همان رسانه‌های ضد ایران از این دم می‌زنند که کیهان کلهر در همه جای دنیا کنسرت می‌دهد اما در وطنش یعنی ایران اجازه‌ی اجرا به او نمی‌دهند. حال لحظه‌ای فکر کنید که این خبر و این جوسازی چه تاثیری بر وجهه‌ی بین‌المللی ایران دارد و مخاطبان آن رسانه‌های خارجی درباره ایران چه فکر می‌کنند.

لغو کنسرت کیهان کلهر عذری بدتر از گناه هم داشت که آن هم برای خودش حاشیه‌هایی ایجاد کرد. پس از لغو کنسرت کیهان کلهر در نیشابور اعلام شد که این تصمیم به علت اعتراض خانواده‌های شهدا به برگزاری این کنسرت، گرفته شده است. همین مسئله موجب شده که در شبکه‌های اجتماعی برخی‌ها به این نکته اشاره کنند که کیهان کلهر خودش از خانواده‌های معظم شهداست.

برخی از رسانه‌ها هم قطعه‌ای را رو کردند که آن را حسین علیزاده ساخته و به روح برادرِ شهیدِ کیهان کلهر تقدیم کرده است.

در روزهای گذشته نامه‌ای از مسئولان نیشابور لو رفت که در آن علتِ لغو کنسرت‌های موسیقی در این شهر رقاصی و مطربی اعلام کرده شده بود؛ حال آنکه در کنسرت کسانی مانند شهرام ناظری و کیهان کلهر به راستی چه رقص و مطربی می‌تواند رخ دهد؟

در این میان جالب اینجاست که کیهان کلهر هم اکنون در حال برگزاری تور کنسرت‌هایش در ایران است و در بسیاری از شهرها مانند کرمانشاه، خرم‌آباد، یزد و گرگان و البته تهران روی صحنه رفته و کنسرتش را برگزار کرده است. همچنین تور کنسرت‌های ناظری در تهران و بسیاری دیگر از شهرها ادامه دارد. اما این خبرهای خوش که از رونق هنر و فرهنگ در ایران روایت دارد، راهی به رسانه‌های خارجی ندارد و آنها همان خبرِ لغوِ کنسرت نیشابور را بزرگ‌نمایی می‌کنند.

یادمان باشد که شهرام ناظری و کیهان کلهر تور کنسرت‌هایشان را در شهر‌های دیگر ایران برگزار می‌کنند اما همان یک شهری که کنسرتشان لغو می‌شود، خوراکِ جوسازی بر علیه ایران را فراهم می‌کند.

شیراز، تهران، رشت، ساری، کرمان، کرج، کرمانشاه،اصفهان و ایلام شهرهایی هستند که شهرام ناظری، کنسرت «ناگفته‌» را طیِ همین چند ماه گذشته به آنجا برده است و اجرایشان را برگزار کرده‌اند. بعد از آن هم برنامه‌هایی برای رفتن به شهرهای جنوبی، تکرارِ برنامه در اصفهان و البته رفتن به شهرهای شمالی دارند. کیهان کلهر هم اجرایش را در شهرهای گرگان، کرمانشاه و خرم‌آباد برگزار کرده و چند شبی هم در تالار وحدت به روی صحنه رفت. کلهر کنسرت «پردگیان باغ سکوت» را چند شب پیش به یاسوج برد و قرار است از شب یکشنبه 9 خرداد باز هم برای مدت چند شب در تالار وحدت به اجرای برنامه بپردازد.

کسانی که اجرای کنسرت «ناگفته» و «پردگیان باغ سکوت» را دیده و شنیده‌اند بی‌شک برای کسانی حسرت می‌خورند که امکان برگزاری این کنسرت‌ها در شهرشان فراهم نشده است. کنسرت ناگفته پر از شعرهای معنوی و عرفانی است و البته کنسرت «پردگیانِ باغِ سکوت» از جمله باکیفیت‌ترین اجراهای سازیِ موسیقی ایرانی است و کمانچه‌نوازی کلهر در این کنسرت روایت دیگری از موسیقی و احساس بود.

لغو یک کنسرت و یا هر رویداد هنری دیگری در هر کجای ایران هزینه‌های بسیاری بر وجهه‌ی کشور و روحیه هنرمندان و البته علاقه‌مندان به هنر وارد می‌کند؛ پس بهتر است در این باره با درایت بیشتری عمل کرد. برای لغو کنسرتِ کیهان کلهر یکی از خوانندگان موسیقی کشورمان یادداشتی نوشته که آن را با بیتی از سعدی آغاز کرده بود:

از دشمنان بَرند شکایت به دوستان / چون دوست دشمن است شکایت کجا بَریم

بهتر است مسئولان کشور به گونه‌ای عمل کنند که همواره دوست بمانند و هنرمندان از این شِکوه نکنند که شکایت کجا بَریم.