به گزارش هفت هنر فیلمساز چپگرای بریتانیایی و برنده نخل طلایی کن ۲۰۱۶ با «من، دانیل بیلک»، در اوایل دهه ۱۹۹۰ ناچار شد وارد عرصه تبلیغات تلویزیون شود و فیلمهایی کوتاه برای تبلیغ محصولات مکدانلد و نستله بسازد. به تازگی مستند «تقابل: زندگی و فیلمهای کن لوچ» در بریتانیا اکران شده که نشان میدهد او چندان هم از این کارها راضی نبوده و در واقع به دلایل صرفا مالی وارد حوزه تبلیغات تلویزیونی شده است.
در بخشی از این فیلم، جیم یکی از پسران خانواده لوچ با شوخی درباره فیلمهایی که پدرش برای تلویزیون ساخته میگوید: «حرف زدن درباره ورود پدر به عرصه تبلیغات تلویزیونی در خانه ما ممنوع بود! چارهای هم نداشتیم. هر کسی میخواست درباره آن فیلمها چیزی بگوید، میبایست از خانه بیرون میرفت.» شاید حرفهای جیم که خودش هم وارد دنیای فیلمسازی شده شوخی بهنظر برسد اما خود لوچ هم به نوعی آنها را تأیید کرده است.
فیلمساز ۷۹ساله و برنده ۲جایزه نخل طلا، درباره آن روزهای خود چنین میگوید: «هنوز هم وقتی به آن فیلمها فکر میکنم، عذاب وجدان میگیرم. پذیرفتن پول مکدانلد برای ساختن فیلم تبلیغاتی حتی از رأی دادن به نامزد حزب محافظهکار در دوران مدرسه هم شرمآورتر است و اگر از من بپرسید، میگویم تبلیغ رستوران زنجیرهای آمریکا با فاصله بسیار زیاد، بدترین اتفاقی است که در زندگیام افتاد.»
البته شاید اگر برگهای تاریخ را منصفانه ورق بزنیم، تا حدودی حق را به لوچ بدهیم. او که چند فیلم درباره اتحادیههای کارگری ساخته بود، حتی یک پوند هم برای کارهایش دستمزد نگرفت و ۲شبکه تلویزیونی بریتانیا فیلمها را توقیف کردند. به همین دلیل، لوچ ناچار شد تن به ساختن فیلمهای تبلیغاتی بدهد. البته او در مستند زندگی و فیلمهای کن لوچ به اشتباههایی هم که در فیلم تحسینشده «کتی به خانه برمیگردد» کرده، اعتراف میکند.
کن لوچ نخستین بار سال ۲۰۰۶ با فیلم سینمایی «بادی که کشتزار را تکان میدهد» جایزه نخل طلایی بهترین فیلم را از جشنواره کن به دست آورد و امسال با تکرار این موفقیت، به یکی از معدود فیلمسازان دارنده ۲ نخل طلا تبدیل شد. او از فیلمسازان محبوب معتبرترین رویداد سینمایی جهان است و معمولا نخستین نمایش آثارش در بخش مسابقه و رسمی کن برگزار میشود. سازماندهندگان جشنواره برلین هم ۲ سال پیش با اهدای خرس طلایی افتخاری، از خدمات لوچ به سینما تقدیر کردند.