ما در عمل خلق هنر است که هنرمند می‌شویم، نه به این خاطر که درسش را خوانده‌ایم یا از این راه حقوق می‌گیریم.

آماتور در تئاتر فحش نیست

ما در عمل خلق هنر است که هنرمند می‌شویم، نه به این خاطر که درسش را خوانده‌ایم یا از این راه حقوق می‌گیریم.
به گزارش هفت هنر به نقا از گاردین، فرانسوا ماتاراسو در “وبلاگ هنری یک بی‌قرار” می‌نویسد:”ما در عملِ خلق هنر است که هنرمند می‌شویم، نه به این خاطر که درسش را خوانده‌ایم یا از این راه حقوق می‌گیریم. این هنرمندی کردن است که ما را هنرمند می‌سازد، نه هیچ چیز دیگر.”

مقاله‌ ماتاراسو به خوبی به ما یاد‌آوری می‌کند که تلاش‌های نابه‌جا برای افتراق میان هنرمندان حرفه‌ای و آماتور در حال بی‌تاثیر شدن است. هر چه باشد، این هفته نمایش کمپانی رویال شکسپیر، “رویای نیمه‌شب تابستان: نمایشی برای ملت” برای تور اجرا در یازده سالن در سرتاسر انگلستان با همراهی بازیگران آماتور محلی در نقش شش بازیگر نمایش در نمایش در کنار بازیگران حرفه‌ای راهی می‌شوند.

روز به روز روشن‌تر می‌شود که مشارکت جامعه بخش مهمی از جذاب‌ترین سازمان‌های هنری است. این نتیجه‌ تغییرات فرهنگی و به این معناست که همه‌ ما در زمان‌های مختلف خواهیم خواست که علاوه بر مصرف‌کننده، تولیدکننده نیز باشیم. بسیاری از ما نمی‌خواهیم تنها تماشاچی باشیم، می‌خواهیم آنچه ماتاراسو “هنرمندی کردن” می‌نامد را نیز امتحان کنیم. به یاد داشتن این مطلب در هفته‌ای که نتایج نظرسنجی شورای هنر انگلستان کاهش مشارکت در هنر را نشان داد حیاتی است. اداره‌ هنر، رسانه و ورزش اعلام کرده است در حالی که برنامه‌ پنج‌ساله‌اش برای ورزش بر روی مشارکت عموم مردم تمرکز خواهد داشت، برنامه‌اش برای هنر بر نقطه‌ دیگری تکیه خواهد داشت: ساختمان‌ها. توده‌ مردم و فرصت‌های فرهنگی روزمره است که مشارکت را افزایش می‌دهد، نه ساختمان‌ها.

آیا یک گروه آماتور که نمایشی جدید را جان می‌بخشد که پیش‌تر تنها در رویال کورت یا تراورس دیده شده است واقعاً کمتر از تشکل‌های حرفه‌ای دیگر برای اثری جدید تلاش می‌کند؟ آیا کمپانی غیرانتفاعی اسلانگ‌لو که نهنگ سفید را با بازیگران و آفرینندگان حرفه‌ای تولید می‌کند و نه گروهی که با آن در تئاتر مردم شفیلد “کملوت: شهر درخشان” را ساخت حرفه‌ای است؟ آیا نمایش “اشتیاق” تئاتر ملی ولز (یکی از بهترین نمایش‌هایی که تا کنون دیده‌ام) به خاطر درگیر کردن جامعه ارزش هنری کمتری دارد؟
کمپانی جوان دانشگاه وارویک، تئاتر بریچ به زودی راهی تور نمایش “بینفیلد” نمایش موفق‌شان در ادینبرگ خواهد شد. پس آیا هنگامی که در وارویک، خانه‌ خودشان اجرا می‌کنند آماتور هستند و ناگهان با اجرا در سالن‌های غیرانتفاعی مانند هوم در منچستر یا مرکز هنرهای بترسی در لندن به عنوان بخشی از تئاتر یک ملت حرفه‌ای می‌شوند؟ آیا هنرمندان حرفه‌ای ناگهان با حضور در ابتکارات هنری همچون “بازکات” که در آن پول گیشه با همت عالی تماشاچیان جمع می‌شود و مشخص نیست که مبلغی دریافت می‌کنند یا نه، کمتر حرفه‌ای می‌شوند؟

آستانه‌ ادینبورگ نقطه‌ایست که در آن بسیاری از گروه‌های فارغ‌التحصیل خود را حرفه‌ای می‌نامند، هرچند ممکن است مهارت‌های نیاموخته‌ بسیاری برایشان باقی مانده باشد. یکی از نکات مشخص در رسته‌ کاری صحنه‌های آزاد کمپانی رویال شکسپیر به ابتکار مایکل بوید که منجر به اجرای اخیر رویای نیمه‌شب تابستان شد، این است که کمپانی رویال شکسپیر از آنها که تئاتر را برای تفریح امتحان می‌کنند به همان اندازه آموخته است که آماتورها از این کمپانی آموخته‌اند. تئاتر آماتور محل تمرین بسیار خوبی است و نقش مهمی در جامعه دارد. در نمایش‌های آماتور هدف تنها نمایش نیست، چرا که منافع دیگری نیز حاصل می‌شود. این در حال حاضر موضوع یکی از پژوهش‌های عمده‌ی آکادمیک است.

روشن است که مرزبندی‌های پیشین و یا مفهوم این که چه چیز حرفه‌ای و چه چیز آماتور است دیگر وجود ندارد و این بدین معناست که صنعت تئاتر نیز به همین ترتیب می‌بایست خود را تطبیق دهد. در زمینه‌ کاری خود من نیز برخی از جالب‌ترین مطالب درباره‌ تئاتر توسط وبلاگ‌نویسانی نوشته می‌شود که بابت منتشر کردن این مطالبشان دستمزدی دریافت نمی‌کنند. اما به آنها آماتور نمی‌گوییم. پس چرا صنعت تئاتر اصرار دارد کسانی را که حقوق دریافت نمی‌کنند به چنین شکل تحقیرآمیزی آماتور بنامد؟

برخی از رادیکال ترین کارهای حال حاضر توسط گروه‌های تئاتر جوانانی که با هنرمندان حرفه‌ای کار می‌کنند ساخته می‌شود. بدون مشارکت بازیگران غیرحرفه‌ای، رویای نیمه‌شب تابستان کمپانی رویال شکسپیر نمی‌توانست اتفاق بیافتد. مشارکت مردم مهم‌ترین عامل این پروژه بود. این کاملاً متفاوت با تئاتری است که تصمیم می‌گیرد از بازیگران آماتور استفاده کند تا در هزینه‌های تولید صرفه‌جویی کند.

نمایش کمپانی رویال شکسپیر برای ملت، پروژه‌ای اجتماعی است و جای خوشحالی است که می‌بینیم یک سازمان پرچمدار ملی نقش مهم خود در این زمینه را شناسایی کرده است. امیدوارم باز هم به چنین کارهایی ادامه دهند. برخی از میزان هنرمندی ارائه شده توسط بازیگران غیرحرفه‌ای ابراز تعجب کرده‌اند که این نشان از عدم آشناییشان با بخش هنری داوطلبانه‌ی روبه‌رشد دارد؛ جایی که افراد تئاتر را نه فقط از روی عشق، بلکه با میزان بالایی از هنرمندی می‌سازند و نقشی حیاتی در جوامع‌شان بازی می کنند.

ما در عمل خلق هنر است که هنرمند می‌شویم، نه به این خاطر که درسش را خوانده‌ایم یا از این راه حقوق می‌گیریم.